ری تکیه: آیتالله خامنهای بالاخره درباره توافق هستهای سخن گفت ولی سخنان وی ناظران را غافلگیر کرد، زیرا چند نفر از مقامات ایران از جمله علی لاریجانی، رئیس مجلس و ژنرال محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب ظاهرا چارچوب اعلامشده در لوزان را تایید کرده بودند. توضیحات زیادی درباره واکنش رهبر عالی ایران مطرح شده است که همه قابل قبول است و هیچکدام به طور کامل
رضایتبخش نیست.
سخنان آیتالله خامنهای همواره چالشی برای کسانی بوده است که درصدد آشتی دیپلماتیک با جمهوری اسلامی بودهاند. تحلیلگران با تجزیه و تحلیل سخنان آیتالله خامنهای بر موارد مثبت تاکید میکنند. این بار وظیفهای دشوار پیش رو قرار دارد: آیتالله خامنهای تاکید کرد: «همه تحریمها باید در روز توافق به طور کامل لغو شود». این در حالی است که دولت باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا گفته است ساختار تحریمها حفظ خواهد شد و اگر ایران توافق را نقض کند، تحریمها قابل برگشت است. رهبر عالی ایران همچنین گفت: «کسی مطلقا نباید اجازه نفوذ در قلمروی امنیتی و دفاعی کشور را به بهانه بازرسی پیدا کند».
این برای وعده کاخ سفید درباره اجرای سرزدهترین رژیم بازرسیها که تاکنون ایجاد شده است گران تمام میشود.
یک فرضیه این است که این موضع آیتالله خامنهای ژست (سیاسی) است و وی به دنبال افزایش اهرم فشار مذاکراتی ایران در مذاکرات فعلی است. رهبر معظم ایران با طرح مواضعی، بر قدرتهای غربی برای مصالحه بیشتر درباره سیاستهای خود فشار میآورد.
در پایان، هر دو طرف از مواضع حداکثری دست برمیدارند و به سازشی میرسند که در عین ناقص بودن، نیازهای ضروری آنها را برطرف میکند.
استفاده از این شیوه به صورت یک شگرد سیاسی، عجیب است. 2 طرف ماهها به تدوین جزئیات پرداخته و به ترتیباتی خلاقانه دست پیدا کردهاند. در همان زمانی که رهبر عالی ایران سخنرانی میکرد، «حمید بعیدینژاد» یکی از مذاکرهکنندگان ایران در مصاحبهای گفت کاهش تحریمها به صورت تدریجی خواهد بود و اذعان کرد در سیستم آمریکا، رئیسجمهور میتواند تحریمها را به حالت تعلیق درآورد ولی نمیتواند تحریمها را لغو کند. به نظر میرسد نمایندگان ایران در مذاکرات، درک میکنند که پیشرفت درباره تحریمها پیچیده خواهد بود و آنها مجبورند با فرآیندی طولانیمدت موافقت کنند.
نظریه دیگر اعلام میکند فقط مساله سیاستهای داخلی مطرح است و آیتالله خامنهای در تلاش برای اطمینان دادن به حامیان تندروی خود درباره هوشیاریاش درباره امتیازات هستهای ایران است. این استدلال حتی مشکلسازتر است، زیرا مقامات جناح محافظهکار از جمله فرماندهان سپاه پاسداران، از این چارچوب همکاری حمایت کرده بودند. موضع رهبر عالی ایران که آخرین موضعگیری بوده است باعث خواهد شد حمایت تندروها که برای راهنمایی چشم به او دارند، از هر توافقی غیرممکن شود. آیتالله خامنهای به جای اطمینان دادن در این باره که این توافق در رضایت داخلی ریشه دارد، اجماع در حال شکلگیری را از بین برد.
مهمترین بخش از سخنرانی آیتالله خامنهای اساسا درباره تحریمها یا بازرسی نبود. وی تاکید کرد: «برخی میگویند جزئیات مذاکرات تحت نظارت رهبری قرار دارد اما این درست نیست». او ادامه داد چارچوب و خطوط قرمز به عهده رئیسجمهور و در برخی موارد به عهده وزیر امور خارجه است. در این مفهوم، رهبر عالی ایران، حسن روحانی، رئیسجمهور را در برابر امتیازاتی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران ممکن است در حال دادن آنها باشد محافظت کرد.
سوال خوبی است که بپرسیم دیپلماتهای ایران از طرف چه کسی در حال مذاکره هستند.
اگر مهمترین فرد تصمیمگیرنده ایران در جزئیات مذاکرات دخالتی ندارد ـ آنطور که آیتالله خامنهای به روشنی اظهار داشت وی تمایلی به مالکیت مصالحههای انجامشده در مذاکرات ندارد ـ این توافقها چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ اگر رهبر عالی ایران تمایلی به پذیرش آنچه دیپلماتهایش به ارمغان میآورند نداشته باشد، آیا میتوان به ایران درباره عمل به تعهداتش اطمینان کرد؟ ناظران باید سخنان وی را یادآوری درباره پیچیدگی مذاکره با ایران تلقی کنند.
وال استریت ژورنال