printlogo


کد خبر: 137119تاریخ: 1394/2/5 00:00
«وطن امروز» طنز شدن برخی رویدادها را در شبکه‌های اجتماعی بررسی می‌کند
نمک بر زخم حوادث

سیاوش رسولی: انگار برای قدرت
شایعه‌سازی یا انتشار اخبار کذب در شبکه‌های اجتماعی نمی‌توان انتهایی در نظر گرفت، چرا که با بروز کوچک‌ترین اتفاقی در جامعه ردپای این شبکه‌های مجازی هم در ماجرا مشاهده می‌شود اما روی دیگر سکه این شبکه‌های مجازی سوژه قرار دادن افراد بی‌گناهی است که ناخواسته با ماجرایی درگیر شده‌اند و برخی افراد در شبکه‌های اجتماعی بدون توجه به آبرو یا حفظ شخصیت همنوعشان، تنها به سرگرمی و شادی لحظه‌ای فکر می‌کنند و با چاشنی طنز و بدون کمترین توجه به نتیجه آن، شأن افراد را به بازی می‌گیرند. همگرایی اجتماعی و انسجام مدنی همیشه یکی از مهم‌ترین مولفه‌های داشتن جامعه‌ای مثبت و سالم  است.  جامعه‌ای که اعضای آن بشدت نسبت به هم احساس وظیفه و مسؤولیت دارند و مانند یک خانواده تا حد امکان سعی در حل مشکلات یکدیگر دارند.  در این بین اگر جامعه‌ای به این اندازه احساس مسؤولیت نداشت حداقل انتظاری که از اعضای آن وجود دارد این است که در هنگام بروز مشکل برای یکی از اعضا، تبعات این ماجرا را مضاعف نکنند و باری بر دوش فرد قربانی یا حادثه‌دیده نگذارند.
موج تمسخر مجازی
شاید بتوان در طول سنوات گذشته چندین رویداد شاخص را برای این ماجرا عنوان کرد. ماجرای نوجوان شمالی و اشتباه وی در کلاس درس، فیلمبرداری در بیمارستان‌ها از برخی اتفاقات یا رخداد تازه‌ای که در یک سفر زیارتی به وقوع پیوست، از مهم‌ترین این رویدادها بودند. رویدادهایی که در شبکه‌های مجازی یا فیلم آنها به سرگرمی برخی شهروندان تبدیل شد یا بسیاری از افراد  درباره آن جوک‌های زشت و تاسفباری منتشر کردند. کار حتی به جایی رسید که صدای بسیاری  از  شهروندان هم درآمد و در همان شبکه‌های مجازی به این رفتار اعتراض کردند، اما موج تمسخر مجازی قوی‌تر از وجدان اجتماعی بود.
نمک شبکه‌های اجتماعی بر زخم جامعه
در همه این موضوعات یکی از اعضای عادی جامعه مورد هدف قرار گرفت.  افرادی که دست برقضا در سنین نوجوانی هستند و بسیار هم حساس!  به همین دلیل احتمال هرگونه واکنش احساسی هم از سوی آنها وجود دارد و چندان عجیب نیست که فرد با دیدن تصاویر یا شنیدن جوک‌هایی که درباره وی ساخته شده دست به انجام کارهای هیجانی بزند.  این رفتاری است که در واکنش به چنین امواج تخریبی طبیعی قلمداد شده و می‌تواند آسیب‌های دیگری را به همراه داشته باشد. بر این اساس جامعه به جای اینکه برای همدردی یا تسکین فرد وارد عمل شود با ساخت جوک در شبکه‌های اجتماعی به نوعی نمک بر زخم می‌ریزد.
داغ شدن بازار شایعات
افزون بر این باید روی دیگر این ماجرا را هم در نظر گرفت چرا که همزمان با برپاشدن موج تمسخر در شبکه‌های اجتماعی گوناگون بازار شایعه نیز به راه می‌افتد. بر این اساس جوانانی که مشتریان پر و پا قرص این شبکه‌های گوناگون هستند و به کمک اینترنت و تلفن همراه دسترسی آسان‌تری هم به فضای مجازی دارند آتش تنور شایعات را بیشتر کرده و بازار شایعه‌سازی را داغ‌تر می‌کنند. به دنبال بروز هر اتفاق ساده‌ای تنها با گذشت چند ساعت از ماجرا و دست به دست شدن مطالب مربوط به آن در شبکه‌های اجتماعی به طور کلی داستان زیر و زبر شده و بی‌توجه به حفظ حرمت یا آبروی افراد، مطالب گوناگونی در تفسیر ماجرا نقل می‌شود. این موضوع را هم باید ترکش دیگری از نرم‌افزارهایی مانند لاین و وایبر دانست که آرامش و احساس امنیت جامعه را هدف قرار داده است.
فراموش شدن وجدان اجتماعی
بدون شک افرادی که برای تمسخر و شروع این موج بزرگ  به جوک‌سازی و انتشار فیلم اقدام کرده‌اند تبعات این موضوع را در نظر داشته‌اند یا خیر! در هر دو صورت این افراد باید متوجه باشند که اتمسفر اجتماعی فوق‌العاده سختی را برای قربانیان ایجاد کرده‌اند و این اتمسفر، فراموش کردن حادثه رخ‌داده را برای قربانیان و کل جامعه دشوارتر می‌کند. درباره این شیوه عملکرد و رفتار جامعه چند پرسش مطرح می‌شود. آیا جامعه نباید آنقدر رشد پیدا کند که به هنگام بروز چنین مشکلاتی به جای کمک به اعضای قربانی جامعه، نمک بر زخم آنها نپاشد؟ آیا اعضای جامعه نباید نسبت به تبعات چنین رفتار زشتی کمی بیندیشند؟ نقش بیداری وجدان اجتماعی در این ماجرا کجاست؟ آیا شهروندان خاطی نسبت به قربانیان حس برادری مدنی دارند یا خیر؟
منافع عمومی قربانی هیجانات لحظه‌ای
نباید فراموش کرد که انجام چنین رفتاری در شبکه‌های اجتماعی و گسترش آنها با سرعت نور، بشدت به همبستگی جامعه و لزوم نزدیکی افراد به یکدیگر ضربه می‌زند. ضربه‌ای که افراد را به سوی فردیت و بی‌تفاوتی به سرنوشت جامعه سوق می‌دهد.  در این صورت باید انتظار این را داشت که شهروندان هر روز منتظر اشتباه یا حادثه‌ای برای یکی از اعضای جامعه باشند تا وی را تخریب یا مورد مضحکه قرار دهند  و به نوعی وی را سوژه کنند. آنگاه است که تلخ‌ترین و اسفبارترین اتفاقات دستمایه طنز  قرار می‌گیرد و روز به روز اعضای جامعه نسبت به هم بدبین‌تر می‌شوند و به این ترتیب همه از به وجود آمدن این وضعیت متضرر می‌شوند. به نظر می‌رسد وقت آن است که شهروندان به جای فکر کردن به یک لحظه شادی به منافع عمومی جامعه فکر کنند.


Page Generated in 0/0085 sec