حجتالاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی*: بحث درباره مشکله آرزوهای دراز در کارگزاران نظام بود، بیان شد مشکل نخست، بیشرمی در محضر حق است. و اما مشکل دوم و سوم.
مشکل دوم آنکه حالت غفلت از خدا پیدا میکند و به خدا پناه میبریم از غفلت؛ سختتر آن است که ما به حالت غفلت خشنود میشویم و این بزرگترین فساد درونی است که نظام و جامعه را هم فاسد میکند: «أَعْظَمُ الْفَسَادِ أَنْ یَرْضَى الْعَبْدُ بِالْغَفْلَه.. عَنِ اللَّهِ تَعَالَى وَ هَذَا الْفَسَادُ یَتَوَلَّدُ مِنْ طُولِ الْأَمَلِ وَ الْحِرْصِ وَ الْکِبْرِ؛ بیشترین فساد آن است که بنده به غفلت از خدا راضی باشد، و منشأ این فساد آرزوهای دراز و حرص و تکبر است.» [مصباح الشریعه: 107]
آنکه گرفتار آرزوهای دراز شد، هم به زندگی دنیوی و مطامع آن حرص میورزد و هم نسبت به مردم تکبر دارد و از همه بدتر از خدا غافل است و کسی که از خدا غافل شد، فساد همه درون او را میگیرد. فساد هم یعنی نفسانیت و پیروی از شهوات شیطانی و نفسانی و در یک کلام، حکومت هوا و هوس بر آدمی. و کسی که درونش فاسد شد، راهی ندارد مگر اینکه جامعه را هم با خود همراه و از درون فاسد کند. زیرا او دنیاپرست و خودخواه است، و همه تلاشش آن است که دنیای خود را آباد کند، در این صورت حاکم وجود او نفسانیت اوست، و دوست دارد در نظر مردم عزیز باشد. در نتیجه باید مردم و جامعه را با خود همراه کند. او تحت ولایت شیطان است، و گامهای شیطان را میپیماید، و ظاهر و باطنش فاسد است. و فساد درونی مسؤولان و کارگزاران، موجب انتشار فساد در جامعه میشود و این خلاف اهداف اسلامی است. «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَه.. نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً» [قصص: 83]
خلاصه! مراقب باشیم مقصد را فراموش نکنیم. ما راه دور و دراز و پرخطری در پیش داریم، وقتمان هم تنگ است و برای رسیدن به مقصد باید عِده و عُده بسیار و زاد و توشه مناسب برداریم و این با غفلت از خدا و فراموشی مقصد و فساد درون و بیرون امکان ندارد. [امام خمینی، چهل حدیث: 175]
سوم؛ دوران مسؤولیت ما در نظام، نهتنها خدمت نیست بلکه برای کشور نقمت و عقبگرد است.
کارگزار نظام باشیم و شبانهروز در محل کار خود مشغول باشیم و آرزوهای دراز دنیوی داشته باشیم، هرچه بیشتر کار کنیم، بیشتر خدمت میکنیم یا باری بر دوش مملکت و مردم میگذاریم؟ معلوم است که بر مشکلات نظام و مردم میافزاییم. حالا کار ما ثواب دارد یا عقاب؟ جواب روشن است و توضیح نمیخواهد. نمیگویم خدمت را رها کنیم و عزلت بگزینیم بلکه میگویم خودمان را بسازیم و اصلاح کنیم. مرحوم آیتاللهالعظمی بهجت میفرمودند: «ما خرابیم، خدا کند بفهمیم که خرابیم تا به فکر اصلاح و درمان برآییم». [در محضر بهجت: 1/175]
دنبال تسبیحگردانی و ظاهرسازی هم نباشیم که فایده ندارد. تنها یک راه دارد؛ مراقبت دائمی و اصلاح دائمی درون. اگر انقلاب درونی حاصل شد و ما خود را در محضر خدا دیدیم که به مراد و مقصد خود رسیدهایم، اگرنه باید بدانیم داریم خودمان را در دنیا تثبیت میکنیم و آنگاه کار بر ما سخت میشود. ما باید از ته قلب با پیامبر اعظم(ص) و ائمه اطهار علیهمالسلام بنالیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ دُنْیَا تَمْنَعُ خَیْرَ الْآخِرَه00ٍ ِ وَ مِنْ حَیَاه00ٍ تَمْنَعُ خَیْرَ الْمَمَاتِ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ أَمَلٍ یَمْنَعُ خَیْرَ الْعَمَل؛ خدایا من به تو پناه میبرم از دنیایی که خوبی آخرت را مانع شود و از زندگی دنیوی که مرگ خوب را مانع گردد و به تو از آرزویی که کار نیک را مانع است، پناه میبرم». [مجموعه ورام: 1/273؛ مصباحالمتهجد: 1/64]
این باید دعای هر روزه کارگزاران نظام باشد و تلاش کنند نیت و عملشان هم بر همین مبنا باشد. کار در صورتی نیک و صالح است و ما را به خدا میرساند که همراه با غلبه آرزوهای دراز نباشد. بلکه من و شما که در صحنه عمل هستیم، بدانیم و ببینیم هماکنون در محضر خداییم و پاسخگوی افکار و کردار خودمان هستیم. میترسیم یا آسوده قدم برمیداریم؟ حتماً میترسیم که اگر رسول پروردگار بیاید و ما را به برزخ ببرد، با این قلب و درون و افکار و کردار چه داریم که به پیشگاه خدا عرض کنیم. بنابراین اگر کارگزاران نظام و آنان که محل رجوع مردم هستند، چون روحانیان محترم، توانستند آرزوهای خود را مهار کنند، هم حالشان در محضر خدا فرق میکند و مدعیان لافزن نیستند و هم کارشان، عمل صالح است. خداوند نیز عمل صالح آنان را از بین نمیبرد: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا؛ کسانی که ایمان آوردند و کردار شایسته دارند، یقیناً ما مزد کسانی را که کار نیکو انجام دهند، تباه نمیکنیم». [کهف: 30]
حال که چنین است، ضرورت دارد فکر چاره باشیم تا رذیله مهلک و بنیادبرانداز «آرزوهای دراز» را از جان خود بزداییم و از آن خلاص شویم. راه چاره چیست؟
باشد- اگر خدا خواست و زنده بودیم- برای یادداشتهای آینده.
* امام جمعه شمیرانات