printlogo


کد خبر: 137230تاریخ: 1394/2/7 00:00
کنکاشی بر سیره امام‌علی(ع) در برخورد با مخالفان
آیا امیرالمؤمنین کسی را حصر نکرد؟

تاریخ سیاسی اسلام گویای وقایع و حوادث پندپذیر و آموزنده برای بشریت است. از جمله اینها می‌توان به برخورد امام علی(ع) با مخالفان و معاندان اشاره کرد. در دوران حکومت کوتاه امیر مؤمنان علیه‌السلام به دلیل مخالفت گروه‌های گوناگون با آن حضرت، زمینه نمایش سیره عملی رهبران الهی در برخورد با مخالفان بیش از زمان دیگر امامان علیهم‌السلام پدید آمد. لذا بررسی این دوره از تاریخ در ترسیم اصل فوق، اهمیت بسزایی دارد. زمانی که امیر مومنان علی(ع) در سال 35 هجری قمری حکومت را به دست گرفتند، عده‌ای به مخالفت و معاندت با حضرت برخاستند.(1) در همان دوران بود که مقابله با امیرالمؤمنین علی(ع) و حکومت او چهره‌ای نظامی و جنگ‌طلبانه به خود گرفت.
حضرت علی(ع) در دوران حکومت خود با 3 گروه سرکش روبه‌رو شدند که خواسته آنها تکرار وضع زمان حکومت خلیفه سوم بود: بذل و بخشش‌های بی‌جهت، اسراف‌کاری، تثبیت حکومت افراد نالایقی چون معاویه و تحکیم فرمانروایی استانداران حکومت پیشین. در این میان ناکثین یا گروه پیمان‌شکن با رهبری طلحه و زبیر در سایه احترام عایشه، همسر پیامبر اکرم (ص) و کمک‌های بی‌دریغ بنی‌امیه که در حکومت امام علی(ع) دستشان از همه جا کوتاه شده بود، سپاه بزرگی برای تصرف کوفه و بصره ترتیب دادند، خود را به بصره رساندند و آن را تصرف کردند. از طرفی قاسطین یا گروه ستمگر که رئیس این گروه معاویه بود با فریب و نیرنگ، حدود 2 سال و بلکه تا پایان عمر امام علی(ع)، فکر آن حضرت را به خود مشغول ساختند. در نهایت نیز مارقین یا گروه خارج از دین که اینان همان گروه «خوارج» هستند، تا پایان نبرد صفین در رکاب علی(ع) بودند و به نفع آن حضرت شمشیر می‌زدند ولی فریبکاری معاویه سبب شد بر امام خود شورش کنند و گروه سومی تشکیل دهند که هم ضد امام و هم ضد معاویه باشند. علی(ع) با این گروه در منطقه‌ای به نام نهروان(2) روبه‌رو شد و جمع آنها را متفرق ساخت. اما سرانجام یکی از همین خوارج، حضرت را به شهادت رساند. امام علی(ع) در برخورد با مخالفان خویش 3 راهبرد اساسی داشتند: گفت‌وگو، مدارا، برخورد قاطع.(3) تلاش اولیه امیر مؤمنان، پاسخگویی به شبهات مخالفان بود و می‌کوشیدند راهی برای پایان‌ بخشیدن مسالمت‌آمیز به نزاع و دشمنی بیابند. اگر از این راه نتیجه دلخواه به دست نمی‌آمد، با مخالفان خود، تا جایی که به امنیت و وحدت جامعه اسلامی آسیبی نمی‌رسید، مدارا و از شدت و اتخاذ اقدامات قهرآمیز پرهیز می‌کردند. سرانجام اگر مخالفان دست به قیام علیه حکومت اسلامی می‌زدند و امنیت شهرها و راه‌ها را به خطر می‌انداختند، نوبت به برخورد قاطعانه می‌رسید. البته امام(ع) در این مرحله نیز هیچ‌گاه از ارشاد و راهنمایی دشمنان غفلت نمی‌کردند.(4)
 گفت‌وگو
امام علی(ع) با طلحه و زبیر بارها به گفت‌وگو نشستند و برای هدایت آنان از هیچ کوششی دریغ نورزیدند؛ به گونه‌ای که حتی به آنان پیشنهاد کردند بخشی از دارایی شخصی امام را از آن حضرت بگیرند و از زیاده‌خواهی و تصرف در اموال عمومی درگذرند اما آنان همچنان بر خواسته خود پای می‌فشردند و سهم بیشتری از بیت‌المال می‌خواستند.(5) طلحه و زبیر عدالت امام را تاب نیاوردند و سپاهی عظیم برای مبارزه با آن حضرت آراستند اما امیرمؤمنان همچون گذشته به روشنگری خویش ادامه دادند و با فرستادن نامه‌ها و سفیران خود، از آنان خواستند دست از هواهای نفسانی خود بردارند و به عهد و پیمان نخستین خویش بازگردند.(6) در گیر و دار جنگ جمل نیز امام علی(ع) از ارشاد و راهنمایی دشمنان خویش دست نکشیدند و سرانجام با یادآوری حدیثی از رسول خدا(ص) زبیر را از ادامه جنگ منصرف کردند.(7) امام(ع) در برخورد با معاویه نیز همین شیوه را در پیش گرفتند و در چندین نامه، فضایل خویش را برشمردند و معاویه را به تقوای الهی و پرهیز از دنیاطلبی فراخواندند و از دنبال کردن چیزی که شایستگی آن را ندارد، بر حذر داشتند.(8)
 مدارا  
امام علی(ع) نخست مخالفان سیاسی خود را از راه مذاکره، نصیحت می‌کردند و اگر این شیوه کارگر نمی‌افتاد، راه مدارا و بردباری را در پیش می‌گرفتند برخی یاران امام از ایشان می‌خواستند با کسانی که از بیعت با ایشان رو تافته‌اند، به‌صورت قهرآمیز رفتار کنند و دست‌کم آنان را زندانی کنند(9) اما امام این نظر را نمی‌پسندیدند و به‌صراحت اعلام می‌داشتند هر کس تا زمانی که به رویارویی علیه حکومت اسلامی برنخیزد، در امان خواهد بود.
 برخورد قاطع
 هنگامی که مذاکره با مخالفان به جایی نرسید و برخورد مسالمت‌آمیز به سوءاستفاده آنان انجامید، امام علی(ع) دست به شمشیر بردند و با همان قاطعیتی که در نبردهای صدر اسلام از خود به نمایش گذاشته بودند، به رویارویی با جنگ‌افروزان پرداختند. نمونه‌ای از این قاطعیت و دلیری در پاسخ امیر مؤمنان به معاویه آشکار است:  «گفتی من و یارانم را پاسخی جز شمشیر نیست؛ راستی که خنداندی از پس آن که اشک ریزاندی. کی پسران عبدالمطلب را دیدی که از پیش دشمنان پس روند و از شمشیر ترسانده شوند!... زودا کسی را که می‌جویی تو را جوید، و آن را که دور می‌پنداری به نزد تو راه پوید. من با لشکری از مهاجران و انصار و تابعین آنان که راهشان را به نیکویی پیمودند، به سوی تو می‌آیم؛ لشکری بسیار ـ و آراسته ـ و گرد آن به آسمان برخاسته. جامه‌های مرگ بر تن ایشان و خوش‌ترین دیدار برای آنان دیدار پروردگارشان. همراهشان فرزندان «بدریان»‌اند و شمشیرهای «هاشمیان» که می‌دانی در آن نبرد تیغ آن «رزم‌آوران» با برادر و دایی و جد و خاندان تو چه کرد و (ضرب دست آنان) از ستمکاران دور نیست (و امروزشان با دیروز یکی است)».(10) لازم به ذکر است مجازات حصر و طرد سیاسی یکی دیگر از راهبردهای اساسی بود که امام علی(ع) در خصوص برخورد با مخالفان خود اتخاذ کردند. به‌طوری که امام علی(ع) نزد عایشه که در بصره و در خانه عبدالله بن خَلف خُزاعی بود آمدند و فرمودند: «ای حُمَیرا! از این حرکت دست برنمی‌داری؟ عایشه گفت:‌ ای پسر ابی‌طالب! قدرت یافتی، پس نرمی به خرج ده! امام علی(ع) فرمود: به سوی مدینه حرکت کن و به همان خانه‌ات بازگرد که پیامبر خدا (ص) تو را دستور داد که در آن بنشینی».(11) با مقایسه رفتار امیرالمؤمنین در برابر معاویه و مخالفانی چون عایشه، اصحاب جمل و خوارجیان، می‌توان بدین پی برد که حضرت امیر(ع)، معاویه و دستگاه سیاسی حاکم بر شام را به‌عنوان فتنه اسلام قلمداد کرده(12) و در برابر ریشه‌کنی آن هیچگونه مصلحتی را نمی‌پذیرند در حالی که حضرت بعد از جنگ جمل و جنگ خوارج عفو عمومی صادر می‌کنند به‌گونه‌ای که عایشه آنچنان تحت تأثیر برخورد کریمانه و بزرگوارانه حضرت علی(ع) قرار گرفت که پس از جنگ می‌گفت: «آرزو داشتم 20 سال قبل از آن حادثه مرده بودم».(13) امام جواد(ع) در پاسخ به سوالات یحیی بن اکثم در باب تفاوت رفتار امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: «اما اینکه گفتی امیر مؤمنان(ع) اهل صفین را چه در حال پیشروی و چه در حال فرار می‌کشت و به مجروحان تیر خلاص می‌زد ولی در جنگ جمل هیچ فراری‌ای را تعقیب نکرد و هیچ مجروحی را نکشت و هر کس اسلحه خود را بر زمین گذاشت یا به خانه‌اش رفت، امان داد به این دلیل بود که اهل جمل پیشوایشان کشته شده بود و گروهی نداشتند که به آنها ملحق شوند و همانا به خانه‌هایشان بازگشتند بدون اینکه مخالف و محارب باشند و به اینکه از آنان دست برداشته شود راضی و خشنود بودند، پس حکم اینها این است که شمشیر از میانشان برداشته شود و از آزار و اذیتشان خودداری شود چرا که در پی اعوان و انصاری نیستند. ولی اهل صفین به سوی گروهی آماده و رهبری بازمی‌گشتند که آن رهبر اسلحه و زره و نیز شمشیر برای‌شان فراهم می‌کرد، از بخشش‌های خود آنها را سیراب می‌کرد، برای‌شان قرارگاه و منزلگاه آماده می‌کرد، از بیمارانشان عیادت می‌کرد و... بنابراین حکم آنها یکسان نیست».(14) تعدد و گوناگونی برخورد امام علی(ع) در خصوص مخالفان حکومت خود اشعار بر ضرورت، اهمیت و جایگاه مصلحت در دستگاه سیاسی شیعه دارد به‌طوری که حاکم جامعه اسلامی می‌تواند بر سبیل مصلحت حکم کرده و به جای اجرای مجازات اصلی معاندان و مخالفان، مجازات حصر و عدم دخالت آنها در امور اجتماعی را در نظر بگیرد. آنچه در ماجرای عایشه، همسر پیامبر صورت پذیرفت، مؤید همین امر بود. با توجه به آنچه ذکر شد، نگارنده اعتقاد دارد امام علی(ع) درباره برخورد با مخالفان با تمسک به 2 اصل اخلاق‌مداری(15) و عدم دستگیری مخالفان قبل از اظهار مخالفت(16)، با سیاست گفت‌وگو و مدارا، سعی در هدایت و زدودن پرده‌های جهل و نادانی آنان داشتند به‌طوری که ایشان با این اقدام تلاش می‌کردند زمینه‌های انحراف آنها و کسانی که را به دلیل ناآگاهی و بی‌خبری تحت تأثیر افکار آنها قرار گرفته‌اند از بین ببرند؛ از این رو حضرت تا زمانی که مخالفان دست به قیام نزدند با کمال بزرگواری با آنان برخورد کردند. در پایان باید اشاره داشت جمهوری اسلامی ایران نیز با تمسک به سیره علوی چنین رفتاری را با مخالفان و معاندان انجام داده است به‌طوری که به‌رغم اینکه جمهوری اسلامی ایران می‌توانسته با فتنه‌گران برخورد قاطع کند اما به دلیل ناآگاهی، کج‌اندیشی و غفلت برخی از آنان؛ بر پایه مماشات و مسالمت با آنان برخورد کرده است که این نوع برخورد اسلامی در جمهوری اسلامی بر گرفته از سیره رفتاری امام علی(ع) در برخورد با مخالفان‌شان است.

پی نوشت‌ها
1- امام علی(ع) در خطبه 3 نهج‌البلاغه این موضوع را برای ما چنین بیان می‌فرمایند: فلما نهضت بالامر نکثت طائفه و مرقت اخری و قسط آخرون. (نهج‌البلاغه،
خطبه 3)
2- نبرد صفین در منطقه‌ای میان عراق و شام بین حضرت امیرالمومنین علی(ع) و همین گروه به سرکردگی معاویه رخ داد که در آن، خون بیش از 100 هزار مسلمان ریخته شد. در نبردی که به جنگ جمل مشهور است، طلحه و زبیر کشته شدند و سپاهشان پراکنده شد و گروهی به اسارت درآمدند که بعداً مورد عفو امام(ع) قرار گرفتند.
3- اطلاعات بیشتر در: احمد حسین‌شریفی و حسن یوسفیان، امام علی(ع) و مخالفان.
http://imamalinet.net
4- امام علی(ع) درباره خوارج فرمودند: «الا ان لکم عندی ثلاث خلال ما کنتم معنا; ان نمنعکم مساجد اللهان یذکر فی‌ها اسمه و لانمنعکم فیئا ما کانت ایدیکم معنا و لا نقاتلکم حتی تقاتلوا (ابن اثیر, الکامل فی التاریخ, ج 2, ص 398) آگاه باشید تا با ما هستید (نه بر ما و مخالف مسلحانه) شما را از 3 حق ممنوع نخواهم کرد: 1- شما را از حضور در مسجد برای یاد خدا ممنوع نخواهم کرد 2- حقوقتان را مادامی که با ما هستید قطع نخواهم ساخت 3- تا وقتی که دست به سلاح نشدید با شما نخواهم جنگید. لازم به ذکر است شهید مطهری(ره) 2 ویژگی گفت‌وگو و مدارا را که در متن ذکر شد به نیروی جاذبه علی(ع) تعبیر می‌کند و ویژگی سوم که عبارت باشد از برخورد قاطع را نیروی دافعه علی علیه‌السلام می‌نامد. (مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام، ص 50)
5- الموفق بن أحمد بن محمد الخوارزمی، المناقب، ص 178
6- ابن قتیبه، الامامه والسیاسه، ج 1، ص 70
7- بلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص 52 ـ 50
8- ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج 16، ص 133
9- الدینوری احمد بن داوود، احمد، الاخبار الطوال، ص 143
10- نهج البلاغه، نامه 28
11- تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 183. در خصوص کیفیت ورود عایشه (همسر پیامبر اکرم (ص)) رک: مروج الذهب، مسعودی، ج 2، ص 377
12- «الا و ان اخوف الفتن عندی علیکم فتنه بنی امیه فانها فتنه عمیاء مظلمه» (3) ولی فتنه و داستان خوارج آنقدر خطر بزرگی نیست، یعنی بزرگ است اما از آن بزرگ‌تر و خطرناک‌تر فتنه بنی امیه است. (نهج‌البلاغه فیض الاسلام، خطبه 92)
13- ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، دارالکتب العلمیه، ج 1، ص 264؛ سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، دارالتعارف للمطبوعات، ج 4، ص 307
14- وسائل الشیعه، ج 11، ص 56، باب 24 من ابواب جهاد العدو، حدیث 4
15- حضرت علی(ع) درعهدنامه خود به مالک اشتر می‌فرمایند: «مهربانی، عطوفت و نرم‌خویی با مردم را در دل خود جای ده (از صمیم قلب آنان را دوست بدار و به ایشان نیکی کن. نسبت به ایشان بسان درنده‌ای مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری زیرا مردم دو گروه‌اند، دسته‌ای برادر دینی تو هستند و گروه دیگر در آفرینش همانند تو. اگر گناهی از ایشان سر می‌زند، عیب‌هایی برای‌شان عارض می‌شود و خواسته و ناخواسته خطایی انجام می‌دهند، آنان را عفو کن و از خطاهایشان چشم بپوش همان گونه که دوست داری خداوند تو را ببخشد و از گناهانت چشم‌پوشی کند». (نهج‌البلاغه/ نامه 53)
16- امیر المومنین علی(ع) فرمودند: «ای فرزند عباس! آیا به من دستور می‌دهی قبل از نیکی و احسان، به ظلم و گناه اقدام کنم و براساس گمان و اتهام قبل از ارتکاب جرم مؤاخذه کنم». (شیخ مفید، الجمل، مکتبه‌الاعلام الاسلامی، ص 166 ـ 167). برخی فقهای اهل سنت معتقدند: «قول صحیح از نظر ما این است که علی(ع) هیچ گاه مخالفانش را بدون اخطار اولیه نکشت، بعد از شکست آنها را به بردگی نگرفت، اسیران را نکشت، فراریان و مجروحان را تعقیب ننمود و اموال مخالفان را ضبط و توقیف نکرد.» (قاضی ابویوسف، الخراج، ص 59)
منبع: برهان


Page Generated in 0/0065 sec