آرون دیوید میلر: آمریکا فقط این را کم دارد که 535 قانونگذار به مدیریت جزئیات سیاست در برابر ایران بپردازند. اما من که بیش از دو دهه در وزارت خارجه آمریکا خدمت کردهام، میدانم که نمیخواهم کنگره کنترل یک توافق 10 تا 15 ساله با ایران را در دست داشته باشد. کنگره از 4 راه میتواند نقشی معتبر در توافق ایران ایفا کند.
1- صادق نگهداشتن مذاکرهکنندگان آمریکا
مذاکرهکنندگان به گفتوگوهایشان خو میگیرند و ممکن است عاشق این روند بشوند. گاهی اوقات حفظ چشمانداز کلی در زمانی که هدف اصلی دستیابی به توافق است، بویژه زمانی که سطح مخاطره بسیار بالا میرود، دشوار میشود. به عبارت روشنتر، مساله این نیست که تیم «جان کری» (وزیر خارجه آمریکا) یک توافق بد را به عدم توافق ترجیح خواهد داد، بلکه مساله این است که وقتی میخواهید به توافق برسید فشار همواره موجب میشود مذاکرهکنندگان بخواهند مشکلات را حل کنند، نه اینکه خلق کنند. این ممکن است بهسادگی موجب شود مذاکرهکنندگان بر سر یک مساله واحد، امتیازات نابجایی بدهند تا به توافق کلی دست یابند. مهم است که تا قبل از نهایی شدن توافق با ایران نوعی نظارت و شفافیت وجود داشته باشد. این بررسیها و نظارتها را باید گروهی انجام دهد که خود در مذاکرات منافعی نداشته باشد. در موقعیت فعلی، کنگره- بهرغم جناحگرایی فراوان - تنها طرفی است که میتواند این نقش را ایفا کند.
2- صادق نگه داشتن ایرانیها
به محض اینکه مذاکرات شروع میشود، مذاکرهکنندگان اغلب به سرعت این ایده را میپذیرند: هر دو طرف نیازها و منافع مشروعی دارند که باید بین آنها سازگاری ایجاد کرد. این درباره مساله هستهای ایران کاملا صادق نیست. برنامه هستهای ایران دستکم 6 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را نقض کرده است؛ تهران قبلا فریبکاری کرده است و ایرانیها نباید برنامهای را که قرار است یک برنامه هستهای غیرنظامی باشد، نظامی کنند. ما با رژیم سرکوبگری مواجهیم که از گروههایی مانند حماس و حزبالله حمایت میکند و منافع و ارزشهایش در خاورمیانه با منافع و ارزشهای آمریکا در این منطقه تضاد دارد. ایران نیز به نوبه خود باید درک کند که تعامل با آمریکا فقط به معنای مذاکره با دولت نیست و کنگره نیز برای دفاع از منافع و ارزشهای آمریکا وظایفی دارد و رفتار ناپسند تهران - حتی بیش از سیاستهای حزبی و جناحی آمریکا - در اصرار کنگره برای نقشآفرینی در مذاکرات هستهای تاثیر داشته است. به ایران بهسادگی نمیتوان اعتماد کرد.
3- اهرم نفوذ در آینده
اگر توافقی به دست آید، تا دوره رئیسجمهور بعدی و احتمالا رئیسجمهور بعد از وی نیز ادامه خواهد یافت. حتی اگر همه چیز درباره این توافق حل و فصل شود، بعید است کنگره کنونی تحت کنترل جمهوریخواهان با لغو تحریمهای نفتی و بانکی که سال 2010 علیه ایران به تصویب رساند، موافقت کند. این به تنهایی به کنگره این اجازه را میدهد که در این معامله تا پس از سال 2016 نیز نقشآفرینی کند. در نظر گرفتن نگرانیهای مشروع درباره حمایت تهران از تروریسم و گزارشهای سهماهه درباره پایبندی به توافق و نقش کنگره در اجرای آن احتمالا به نوعی ادامه خواهد یافت. این چیز خوبی است. در پایان، فقط کنگره میتواند درباره لغو دائم تحریمها تصمیمگیری کند. بدون توجه به اینکه آیا دموکراتها در کنگره اکثریت باشند یا جمهوریخواهان، لغو دائم تحریمها فقط در صورتی محتمل است که تغییرات واقعی در رژیم سرکوبگر و توسعهطلب ایران رخ دهد.
4- بالا بردن هزینه تقلب
دولت و کنگره در شرایط آرمانی به جای اینکه دشمن هم باشند، بویژه وقتی که پای اعمال محدودیتهای روشن و پیامدهای نقض توافق به میان میآید، متحد هم خواهند بود. همکاری دو قوه میتواند موجب انسجام در سیاست آمریکا شود و بر اعتبار و تاثیرگذاری واکنشهای بالقوه آمریکا- از جمله اقدام نظامی - در برابر سرپیچیهای ایران بیفزاید. دولت با مقاومت در برابر نقشآفرینی کنگره یا ابراز خشم از آن چیزی به دست نمیآورد. کاخ سفید باید از کمک قانونگذاران استقبال کند. باراک اوباما در برابر یک ایران ترسناک و در حال پیشرفت قرار گرفته است. هدف همه جناحهای آمریکایی باید دستیابی به توافقی هستهای باشد که قدرت جمهوری اسلامی را محدود کند، نه تقویت.
وال استریت ژورنال