printlogo


کد خبر: 137735تاریخ: 1394/2/16 00:00
به بهانه برگزاری نمایشگاه کتاب
نشر در بحران

محسن کاظمی: بیست و هشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در حال برگزاری است. شعار امسالِ نمایشگاه «خواندن، گفت‌وگو با جهان» است حال آنکه اوضاع نابسامان مهم‌ترین عنصر عرضه در نمایشگاه یعنی کتاب، بیش از گفت‌وگو با جهان نیازمند گفت‌وگویی بین خودمان برای خروج از وضعیت بحرانی است.
به گفته فعالان صنعت نشر، نمایشگاه از معدود فرصت‌های باقیمانده برای گشایش هر چند اندک مسیر نفس‌های این صنعت است که اینک به شماره افتاده و چشم‌اندازی برای خروج از وضعیت بحرانی و حتی بهبود شرایط آن نمایان نیست.
احوال کنونی صنعت نشر به‌گونه‌ای است که بسیاری از ناشران تسویه‌های مالی خود را به موعد پس از برگزاری نمایشگاه موکول می‌کنند و با این حال باز هم بدهکار و زیانکار می‌مانند. تیراژ برخی کتاب‌ها اکنون به 100 یا 150 نسخه رسیده است و این در حالی است که پیش از این انتشار کمتر از 1000 نسخه در صنعت نشر بی‌معنا بود. در چنین فضایی انتشاراتی‌های نامدار قدیمی نیز یکی یکی زمین می‌خورند و به پایان راه خود می‌رسند که یکی از آخرین آنها انتشارات طهوری با بیش از نیم قرن سابقه بود.
در نخستین نگاه به این بحران، ناظران از دلایل اقتصادی سخن به میان می‌آورند. مقرون به صرفه نبودن تولید کتاب به واسطه قیمت بالای کاغذ و حذف یارانه آن و همچنین ناسازگار بودن قیمت تمام‌شده و پشت جلد بسیاری از کتاب‌ها با توان خرید عمومی از جمله دلایلی است که از آن یاد می‌شود.
این بحران از منظری دیگر نیز قابل بررسی است که به فرهنگ کتابخوانی بازمی‌گردد. متاسفانه طی سال‌های گذشته هیچ برنامه خاصی به صورت هدفمند برای ارتقای میزان توجه و نیاز اقشار گوناگون جامعه به کتاب و ترویج فرهنگ کتابخوانی در دستور کار نهادهایی چون رسانه‌ها، شهرداری و بویژه مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار نگرفته است.
در سال‌های اخیر حتی این بحران به زمینه‌ای برای فرافکنی و انتقاد از عملکرد پیشینیان از سوی برخی مسؤولان این حوزه تبدیل شده است. یکی از این انتقادها معطوف به شرایط ممیزی کتاب‌ها بوده است.

مسؤولان فرهنگی دولت یازدهم بارها با اشاره به وجود لیست سیاه ممیزی برای برخی کتاب‌ها، خروج بسیاری از کتاب‌ها از لیست نامبرده و کاهش زمان صدور مجوز انتشار کتاب را از دستاوردهای خود معرفی کرده‌اند.
با وجود این، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشستی خبری در اواخر بهمن ماه پارسال، وضعیت حوزه نشر را بحرانی توصیف و با درخواست از رسانه‌ها برای پرهیز از حاشیه‌سازی درباره برخی کتاب‌ها، مسائلی نظیر ممیزی را جزو اولویت‌های نه چندان مطرح حوزه نشر عنوان کرد(!) در همین ارتباط معاون فرهنگی و پژوهشی موسسه خانه کتاب، آبان‌ماه سال گذشته از کاهش 17 درصدی شمارگان چاپ کتاب خبر داد.
با توجه به آنچه گفته شد، یکی از مهم‌ترین دلایل نابسامانی صنعت نشر به مساله سیاستگذاری‌های مسؤولان فرهنگی بازمی‌گردد که در عدم حمایت از حقوق مولفان و مترجمان، بی‌توجهی به الزامات گسترش کتابخانه‌ها و خرید محصولات چاپی برای استفاده‌های عمومی و ـ همچنان که اشاره شد ـ بی‌تفاوتی در زمینه گسترش فرهنگ کتابخوانی نمود می‌یابد.
از زاویه‌ای دیگر باید به سرعت پایین صنعت نشر کشور نسبت به استانداردهای جهانی برای تطابق با نیازهای جامعه کنونی اشاره کرد. انتشاراتی‌های کشور در حالی با ماشین‌آلات و دستگاه‌های فرسوده و از رده خارج به کار خود ادامه می‌دهند که  رقیبانی چون صدا و سیما و شبکه‌های ماهواره‌ای، بازی‌های رایانه‌ای و تلفن همراه، سایت‌های تفریحی و... مجالی برای کتابخوانی باقی نگذاشته‌اند.
ناشران در این رقابت نابرابر نیز از امکاناتی چون ارائه محصولات خود به صورت نسخه‌های الکترونیکی و صوتی و نیز بازاریابی و تبلیغات حرفه‌ای سود نمی‌جویند و به همان شیوه دهه‌های گذشته می‌خواهند مشتریان سابق خود را بازیابند.
آفت دیگر که پیامدهای آن، وضعیت بحرانی کتاب و کتابخوانی را تشدید کرده، تهی شدن مفهوم فعالیت‌های علمی از معنای واقعی آن است. به گفته شماری از ناظران، در حالی که بسیاری افراد،
پایان‌نامه‌ها و مقالات دانشگاهی خود را نه از دل کتاب‌ها بل نزد دلالان تولید فله‌ای این محصولات و در بهترین حالت در اینترنت جست‌وجو می‌کنند، نمی‌توان امید چندانی به بهبود وضعیت کتابخوانی و در پی آن صنعت نشر داشت. البته علاقه‌مندان به پژوهش‌های علمی نیز به همان دلیل بالا یعنی گرانی کتاب نمی‌توانند گشایشی در وضعیت بحرانی نشر پدیدار سازند.


Page Generated in 0/0062 sec