رقابتهای انتخاباتی در آمریکا برای انتخابات ریاست جمهوری 2016 از مدتها قبل آغاز شده است: اگرچه هنوز بیش از 18ماه تا خط پایان باقی است ولی هزینهای که صرف خواهد شد، گیجکننده است. در انتخابات میاندورهای کنگره در سال 2014 احزاب و نامزدها بالغ بر 3 میلیارد و 700 میلیون دلار هزینه کردند. اینبار که موضوع کاخسفید مطرح است، این رقم به مراتب بالاتر خواهد بود و احتمالا به 5 میلیارد دلار یا بیشتر بالغ خواهد شد. 40 سال قبل در میان انزجار عمومی از طمعورزیهای فاششده با رسوایی «واترگیت» این روند ظاهرا تغییر کرد. کمکهای سیاسی محدود شد و یک نهاد نظارتی قدرتمند موسوم به «کمیسیون انتخاباتی فدرال» همراه با یک سیستم تامین هزینههای عمومی انتخابات بویژه با پولهای مالیاتدهندگان تاسیس شد. اما این تدابیر با یکسری تصمیمات دیوان عالی خنثی شده است که معروفترین آنها حکمی در سال 2010 در لغو ممنوعیت صرف هزینههای سیاسی توسط شرکتها و اتحادیهها بود. 2 حکم دیگر در واقع چراغ سبزی برای کمککنندگان مالی ناشناس بود و محدودیت کمکهای شخصی را لغو کرد. در عوض ابزارهای جدیدی برای صرف هزینههای انتخاباتی موسوم به کمیتههای اقدام سیاسی (پیایسی) به شکل قارچگونهای گسترش یافته که ظاهرا مستقل از احزاب یا نامزدهای خاص عمل میکنند (اما در واقع اینگونه نیست) و از اختیار جمعآوری بیحد و حصر کمکهای مالی برای مبارزات انتخاباتی برخوردارند. همچنین افراد «فوقثروتمندی» مانند برادران چارلز و دیوید کوچ وجود دارند که شبکه محافظهکارشان تقریبا یک میلیارد دلار برای مبارزات انتخاباتی 2016 در نظر گرفته است. اما اتفاقی در حال وقوع است. چنین ولخرجیهایی واکنش عموم و حتی برخی سیاستمداران را برانگیخته است و آنها افشاگریهای هرچه بیشتر در این زمینه را ضروری میدانند. همیشه جوکهایی درباره خرید نظام سیاسی آمریکا با پول رواج داشته و رأیدهندگان به این حقیقت واقفند که هر که پول بیشتری داشته باشد بهطور اجتنابناپذیری به این فرآیند راه پیدا میکند. سیاستمدارانی مانند اوباما، رئیسجمهور قول اقداماتی را دادهاند اما پس از انتخاب هیچ اقدامی بهعمل نیاوردند. اما اینبار ممکن است با همیشه متفاوت باشد. اول آنکه، رسانهها بهطور بیسابقهای پولهایی را که صرف رقابتهای انتخاباتی میشود، ردیابی میکنند و هیچ نامزدی نمیخواهد موضوع یکسری مقالاتی باشد که او را آلت دست برخی سودجویان پولدار جلوه دهد. دوم و مهمتر آنکه، مباحث بر سر پولهای کلان در عرصه سیاست، بخشی از یک مساله مورد بحث در رقابتهای انتخاباتی 2016 است که به نابرابری اجتماعی فزاینده بین ثروتمندان و فقرا و این حس غالب مربوط میشود که نظام سیاسی آمریکا در جهت منافع ثروتمندان هدایت میشود. گفته میشود همه آرا با هم برابرند- اما نه آرای رأیدهندگانی که حاضرند میلیونها دلار برای تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات صرف کنند- در عرصه سیاست مانند عرصه زندگی، چیزی بهعنوان «ناهار مجانی» وجود ندارد. کمککنندگان مالی بزرگ، تلویحا یا صراحتا، انتظار پاداش دارند، در غیر اینصورت کسی نمیتواند هیچ انتظاری داشته باشد.
ایندیپندنت