در حالی که نزدیک به ۳۵ هزار بافنده فرش در اردبیل به صورت رسمی شناسایی شدهاند، بازار این هنر ماندگار و صنعت اقتصادی، رونق چندانی در این استان نداشته و رفع آسیبهای آن مورد بیتوجهی است. به گزارش مهر، بافتههای دستی از صنایع شاخص استان اردبیل است که فرش در میان آن همواره درخشش منحصر به فردی داشته و از گذشته دور دولتهای شرقی و غربی را محسور ظرافت خود کرده است. با این وجود گذری بر تاریخ فرش اردبیل نشان میدهد این گرههای ظریف و کنار هم بافته دردهای ناگفته بسیار دارند، دردهایی که امروز فرش اردبیل را نهتنها از چشمها انداخته بلکه به واسطه رقبای جدی از بازارهای فروش کنار گذاشته شده و اردبیل مانده و افتخار به گذشته. این روزها حتی خود اردبیلیها فرش دستبافت شهر خود را کمتر میپسندند چه رسد مشتریان پر و پا قرص و فرششناسان قهار که تا همین دیروز برای خرید فرش اردبیل سر و دست میشکستند. اینکه چه بر سر فرش اردبیل آمد و چرا از اوج به فرود رسید و اینکه چرا نامش از سر زبانها حذف شد نیازمند آسیبشناسیهایی است که این روزها مورد بیتوجهی قرار گرفته است. خوشلحنی، پیشکسوت فرشبافی در اردبیل میگوید دلیل اینکه فرش تبریز در بازار جا باز کرده این است که در ۶۰ رج و با چله ابریشم بافته میشود. وی معتقد است وقتی در شهر همسایه نقاشان وارد بازار شدند و فرش جنبه اقتصادی به خود گرفت توانستند وارد عرصه رقابت شوند اما در خود اردبیل بافندگان چندان نتوانستند رقابت کنند. خوشلحنی نمونه این موفقیت را نقش هریس میداند که توسط یک ریاضیدان طرح شده و براساس آن در 4 گوشه فرش هیکل و در حاشیه چایدان بافته میشد و هنوز که هنوز است حتی کهنه آن طرفدار دارد. این تاجر فرش معتقد است در وضعیت فعلی فرش اردبیل و سایر مناطق کشور صادرات مطلوبی ندارد و برای 2 دسته متقاضی تولید میشود؛ دسته اول وضعیت مالی مناسبی دارند که فرشهای کیفیتر با برندهای معروف را میخرند و دسته دوم فرشهای معمولی بافت کارگاههای خانگی را به قیمت نازلتر خریداری میکنند.
نمایشگاههای نمادین فرش کارساز نیست
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان اردبیل نیز میگوید: سالانه نزدیک به ۱۰۰ هزار مترمربع فرش در اردبیل بافته میشود. سیدحامد عاملی تعداد هنرمندان فرشباف و گلیمباف را ۳۳ هزار نفر عنوان و به ثبت ملی ۱۱ نوع فرش اردبیل اشاره میکند که چندان سازگار با اظهارات پیشکسوتان فرشباف نیست. طی سالهای اخیر یکی از کانالهای اصلی معرفی فرش اردبیل شرکت دادن آن در نمایشگاههای داخلی و خارجی بوده است. از سویی برگزاری این نمایشگاهها که کج سلیقگی برنامهریزان را میرساند موجب شده نهتنها فرش اردبیل ارزش پیدا نکند بلکه بازار حراجفروشی برای فرشبافان در این نمایشگاهها ایجاد شود که خود آسیب جدی به زحمت هنرمندان این حوزه وارد کرده است. وی معتقد است نمایشگاه فرش نهتنها نتوانسته پشتیبان فرش باشد بلکه در فرآیند فروش اختلال ایجاد میکند. بنا بر این گزارش، داغ دل فرش ایرانی زمانی زنده میشود که در حال حاضر بازارهای جهانی انباشته از فرش پاکستانی و چینی است. خوشلحنی دست بافنده و فروشنده فرش را در گشودن این گره بسته میبیند و معتقد است فرش اردبیل برای اینکه رونق بگیرد باید تقاضامحور شود. باید به صادرات آن فکری شده و این صادرات باید از طریق دولت برنامهریزی شود. حتی مقاله انتقادی این پیشکسوت به اتاق بازرگانی اردبیل پاسخی نمیگیرد و در حالی که هنرمندان اردبیلی در کارگاههای کوچک خود اعجاز گره میزنند کوچکترین اقدام حمایتی برای صادرات فرش مشاهده نمیشود؛ اینجاست که فرصت به سادگی برای دلالان فراهم میشود تا نتیجه زحمت چندماهه دختران و زنان بافنده را با قیمت نازل بخرند و به بهای گزاف در بازارهای خارجی به فروش برسانند. هرچند مدیرعامل اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستبافت عنوان کرده که اردبیل رتبه پنجم کشوری در تولید فرش دستبافت را دارد اما مشخص نیست به کدام دلیل منطقی معیشت فرشبافان تامین نیست و آیا اینطور نبوده که طی سالهای اخیر تمام همتها به افزایش کمی تولید محدود مانده است؟ در حالی که از یکسو با تسهیلات و بیمه فرشباف تشویق به بافت بیشتر شده و دستگاههای حمایتی از جمله کمیته امداد به عنوان مشاغل خانگی و درآمدزا از این صنعت و شاغلان آن حمایت کرده اما به مرحله فروش که رسیده دست بافنده خالی مانده و به حال خود رها شده است. درست در وضعیتی که شهرهای همسایه از بازارهای پر پول خارجی سفارش میگیرند، آیا خرید فرش بعد از اتمام توسط قالیباف مددجوی کمیته امداد تنها راهکار فروش آن باید تلقی شود؟