لورا کینگ و پل ریشتر: اصلاحات اساسی در سلسله مراتب جانشینی در عربستان سعودی و مقامات ارشد آن به معنای روی کار آمدن نسل جوانتری است که به گفته تحلیلگران احتمالا خواهان سیاست خارجی جسورانهتری برای این نظام پادشاهی و محدود شدن نفوذ ایران به عنوان رقیب آن هستند. تغییر سمتهای اصلی در پادشاهی سعودی که 2 هفته پیش با یکسری فرامین سلطنتی اعلام شد، همچنین باعث به حاشیه رانده شدن برخی متحدان نزدیک «ملک عبدالله» پادشاه قبلی شده است که با مرگ وی در ماه ژانویه، «سلمان» برادر ناتنیاش به پادشاهی رسید. «ملک سلمان» 80 ساله با تعیین شخصیتهای جدیدی به عنوان ولیعهد و جانشین ولیعهد، احتمالا تاثیری چند دههای بر سلسله محافظهکار و پنهانکار سعودی بر جای گذاشته است.
شاهزاده «محمد بننایف» جانشین ولیعهد به سمت ولیعهدی ارتقا یافت. این اولینبار است که یکی از نوادگان بنیانگذار پادشاهی سعودی در صف اول جانشینی سلطنت قرار میگیرد.
ولیعهد جدید روابط نزدیکی با آمریکا دارد که عمدتا از نقش وی در صف مقدم تلاشهای مبارزه با تروریسم از جمله همکاری عربستان در عملیات تحت رهبری آمریکا ضد شبهنظامیان داعش نشأت میگیرد. او در سال 2009 از یک حمله انتحاری جان سالم به در برد.
شاهزاده «محمد بنسلمان» پسر پادشاه بهعنوان جانشین ولیعهد معرفی شد که بدین ترتیب در نهایت ادامه سلسله پادشاهی سعودی احتمالا از تبار پدر وی خواهد بود. او تا ماه ژانویه که بهرغم نداشتن تجربه نظامی به سمت وزارت دفاع منصوب شد، یک چهره نسبتا ناشناخته بود. وی نقش برجستهای در عملیات نظامی در یمن داشته است که نشانه رویکرد قویتر سعودیها درباره سیاست خارجی قلمداد شده است. خاندان سلطنتی سعودی دهها شاخه دارد و مسائل مربوط به جانشینی، جناحبندیها و رقابتهای پیچیدهای را دربر میگیرد. سلمان، شاهزاده «مقرن» برادر ناتنیاش را که رابطهای نزدیک با پادشاه قبلی داشت، از ولیعهدی کنار زد.
به گفته تحلیلگران، انتصابهای جدید به تمرکز قدرت انجامیده است که به مدت چند دهه در سطح وسیعی در درون خاندان بزرگ سلطنتی تقسیم شده بود و این امر میتواند به تشدید رقابت برای اعمال نفوذ بینجامد که تهدیدی برای ثبات پادشاهی سعودی است.
«سیمون هندرسون» کارشناس مسائل خلیجفارس در موسسه واشنگتن برای سیاست خاورمیانه میگوید: «واشنگتن باید نگران تحولات جاری در ریاض باشد که میتواند به منزله جنگ قدرت باشد». تحولات عربستان بهعنوان بزرگترین صادرکننده نفت جهان در شرایطی رخ میدهد که منطقه بشدت متلاطم است. بیش از 4 سال پس از قیامهای «بهار عربی»، جنگ در عراق و سوریه ادامه دارد، لیبی به یک کشور از هم پاشیده با مجموعهای از قلمروهای تحت کنترل گروههای مسلح تبدیل شده است و یمن درگیر شورش مسلمانان شیعه و تهاجم نظامی تحت رهبری سعودی ضد شیعیان است.
حملات هوایی در یمن که اکنون وارد دومین ماه شده است، با واکنش شدید ایران بهعنوان رقیب شیعه عربستان مواجه شده است. گروههای بشردوستانه درباره تلفات فزاینده غیرنظامیان و تخریب وسیع فقیرترین کشور عربی هشدار دادهاند.
با وجود انتقادهای خارجی از حملات ضد حوثیهای یمن، ظاهرا این حملات هنوز از حمایت سعودیها در داخل برخوردار است.
بهعنوان بخشی از تغییرات صورتگرفته در نظام حکومتی سعودی، «عادل جُبیر» سفیر عربستان در واشنگتن به عنوان وزیر خارجه معرفی شد. وی اولین شخصیت غیرسلطنتی است که به این سمت منصوب میشود. وی که نقش برجستهای در توجیه اهداف سعودی در یمن داشت، جانشین شاهزاده سعودالفیصل شد که 4 دهه وزیر خارجه عربستان بود.
با توجه به اختلافات عربستان سعودی و ایران بر سر مداخله در یمن، تهران واکنشی سرد به تحولات سعودی داشت. علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی ایران آن را «جنگ قدرت داخلی» خواند و گفت: «عربستان سعودی جایگاهش را در جهان اسلام از دست داده است».
تلویزیون دولتی ایران 2 هفته پیش، مصاحبهای با خلبان یک فروند هواپیمای ایرانی پخش کرد که سعی داشت در فرودگاه بینالمللی خارج از صنعا، پایتخت یمن فرود آید اما حمله هوایی ائتلاف تحت رهبری سعودی را در پی داشت که طی آن خسارت جدی به فرودگاه وارد شد. خلبان ایرانی گفت: «هواپیما حامل کمکهای انسانی بود». عربستان سعودی دولت ایران را به تجهیز تسلیحاتی حوثیها متهم میکند و تهران این اتهام را رد میکند.
لسآنجلس تایمز