«فروپاشی بورس تهران» و «بورس تهران در مسیر سراشیبی»، تنها 2 نمونه از تیترهایی است که در این روزها صفحه نخست بسیاری از جراید کشور را به خود اختصاص داده است. وقتی این تیترها را در کنار تیترهای اقتصادی جراید کشور در دوران فعالیت دولت پیشین قرار میدهیم، پرواضح است که برخلاف تمام ادعاهای مطرحشده از سوی مسؤولان دولت یازدهم، لااقل در بازار بورس بهعنوان یکی از اصلیترین شاخصههای سنجش پویایی اقتصاد یک کشور، اوضاع در دولت قبل بسیار بهتر از شرایط کنونی بوده است. در این یادداشت به هیچ عنوان قصد نداریم صحبتهایی را که طی این یکسال و اندی درباره ریزش بورس زده شده تکرار کنیم بل روی سخن با وزیر اقتصاد است که به باور بسیاری از کارشناسان اقتصادی وضعیت نابسامان بورس تهران بیش از هر چیز تحتتاثیر سوءتدابیر ایشان بوده است.
بورس تهران 15 ماه است حال و روز خوشی ندارد. بورسی که در بدترین شرایط هم پای اقتصاد کشور ایستاد و در شرایطی که تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان وضع میشد، پشت اقتصاد را خالی نکرد. رشد شتابان بورس از تابستان و پاییز 92 آغاز شد که شرح چرایی و چگونگی آن در این مقال نمیگنجد. آن هنگام که بورس تهران شاهد رشدهای هزار واحدی و حتی بیشتر بود، هیچکس از حباب و بالا بودن قیمتها به صورت علنی سخنی نمیگفت (طیبنیا: وضعیت بازار خوب است 12/8/92) و مسؤولان محترم دولت با تبلیغات بسیار و در مصاحبههای مختلف در صدا و سیما این رشد را نتیجه بهتر شدن شرایط اقتصادی و رشد سود شرکتها میدانستند همانطور که شخص دکتر روحانی در تمجید از این وضعیت بورس بارها و در مصاحبههای زنده تلویزیونی رضایت و خوشحالی خود را از صفهای طولانی مردم برای خرید سهام شرکتها ابراز کرد. در آن موقعیت نهتنها هیچ مقام مسؤولی در دولت تدبیر و امید مردم را از حضور در این فضای اقتصادی برحذر نداشت بلکه مسؤولان بارها و بارها مردم را برای بردن سرمایههای خود به بورس ترغیب کردند.
با تبلیغات پرطمطراق در رسانههای مختلف از جمله رسانه ملی، بسیاری از «مردم از همه جا بیخبر» پسانداز سالها کار و تلاش خود را وارد بورس کردند. این اقدام در گام نخست موجبات بالاتر رفتن شاخصها و بهتبع دلپذیرتر کردن عکس یادگاری مدیران اقتصادی را سبب شد؛ وضعیتی که البته چندان پایدار نبود.
با رسیدن شاخص بورس به عدد 89500 در 15 دی 92، گویی بازار دنبال بهانهای برای ریزش بود. این بهانه با ابهام در نرخ «خوراک شرکتهای پتروشیمی» به دست بازار افتاد و جو خوشبینی حاکم بر بورس به بدبینی تغییر کرد. از این نقطه بورس تهران وارد وضعیت نامطلوب و نگرانکنندهای شد. در این شرایط نیز مسؤولان اقتصادی دولت بهعنوان متولیان اصلی مدیریت رویهها و روندهای اقتصاد کلان کشور به جای پیشبینی درست این بحران، ریزشهای هزاران واحدی شاخص را جزئی از بازار دانسته و اصلاح را ذات بازار دانستند. اکثر افراد فعال بازار سرمایه به حرف مدیران مدبر و امیدوار اعتماد کردند، زیرا باور نمیکردند دولتی که خود را صادق میدانست، قرار است خلف وعدهای بزرگ کند که به قیمت از دست دادن سرمایه سالها تلاششان باشد. بنابراین بسیاری از مردم با این امید که بعد از اصلاح قیمتها و برگشت آن، حداقل به پول اولیه خود یا حداقل با ضرری کمتر به سرمایه خود میرسند صبر پیشه کردند اما افسوس که این صبر نتیجهای جز نصف شدن سرمایهها را با خود به همراه نداشت.
نکتهای که در این مدت بیش از هر چیز دیگر جلب توجه میکرد، اظهارات وزیر محترم اقتصاد بود که بارها و بارها قیمت سهام را در کف قیمتی خود دانسته و از حمایتهای دولت و شخص رئیسجمهور در رسیدن آرامش به بورس خبر میداد (در تاریخهای 26 بهمنماه سال 92 و 31 فروردین، 25 خرداد، 17 تیر، 9 دی، 14 دی و 28 اسفند 93 و...). نکته تاملبرانگیز آنکه پس از هر بار اظهار نظر وزیر اقتصاد بازار دوباره کف جدید و ریزش دوبارهای را نشان میداد و وزیر باز کف جدیدی را عنوان میکرد و بعد دوباره بازار کف پایینتری را به خود میدید! این روند تا بدانجا ادامه داشت که بسیاری معتقدند آن چیزی که وزیر به عنوان کف بیان میکند، چیزی غیر از «کف بازار» است.
بعد از 15 ماه صبر و از دست رفتن سرمایههای بسیاری از مردم، بازار سرمایه شروعی عالی را برای سال جدید خورشیدی(94) تجربه کرد اما این وضعیت نیز تداوم نداشت و بعد از مدت کوتاهی این رشد به واسطه سوءتدبیر مسؤولان اقتصادی دولت به یأس بدل شد و نیاز به توضیح ندارد که حاکم شدن جو بیاعتمادی بر بازار بویژه در بازار بورس چه پیامدهای نامطلوب و اسفناکی را برای اقتصاد یک کشور به بار خواهد آورد.
سخن پایانی آنکه؛ بازار بورس همان بازاری است که دکتر روحانی قبل از انتخابات نماینده خود را به تالار آن فرستاد و اعلام کرد از آن حمایت میکند اما امروز بسیاری از فعالان بورس از آقای رئیسجمهور استدعا دارند دولت تدبیر و امید دست از حمایت خود از بازار بورس بردارد و آن را مانند قبل به حال خود رها کند، چرا که از زمان وعده رئیسجمهور محترم مبنی بر حمایت دولت از بورس نهتنها شاهد بهبود اوضاع بورس تهران بهعنوان یکی از شاخصهای اصلی پویایی اقتصاد کشور نبودهایم بل امروز «فروپاشی بورس تهران» و به قهقرا رفتن امید بسیاری از مردم را به نظاره نشستهایم.
* فعال و کارشناس اقتصاد