شهابالدین سینایی: این روزها احوال زیست بوم و شرایط اقلیمی ما ایرانیان چندان خوش نیست، نه فقط به خاطر خشکسالی طاقتفرسا، آلودگی فزاینده هوا، فرسایش مداوم خاک، تداوم روند از دست رفتن پوشش گیاهی مراتع و جنگلها، خشک شدن دریاچهها، تالابها و رودها، نابودی بسیاری از گونههای نایاب جانوری و... بل به این خاطر که ارادهای جدی برای مقابله با این آسیبهای زیستمحیطی به چشم نمیآید.
طرفه اینکه هنوز زمان زیادی از فرمایشات رهبر حکیم انقلاب درباره دغدغههای زیستمحیطی نگذشته که برخی تلاش میکنند این نگرانیها را در «پوشههای چشمپوشی» خود بایگانی کنند. هفدهم اسفندماه پارسال بود که حضرت آیتالله العظمی خامنهای با بیان نگرانیهایشان، خواستار تلاش همه مسؤولان و نیز مردم برای مقابله با چالشهای زیستمحیطی شدند.
یکی از مهمترین محورهای بیانات حضرت معظمله این بود که مساله محیطزیست، مساله این دولت و آن دولت نیست، مساله طولانیمدت است، مساله زید و عمرو نیست، مساله این جریان و آن جریان نیست، مساله همه کشور است، همه باید دست به دست هم بدهند و این مشکل را حل کنند. بهرغم این تصریحات، به نظر میرسد بیشینه توجه مسؤولان سازمان حفاظت محیطزیست به جای رفع مشکلات حاد کشور، به سیاسیکاری افراطی، گرفتن ذرهبین در دست برای یافتن موارد تخلفات زیستمحیطی دولتهای پیشین و همچنین تاختن بر این و آن محدود شده است. هیاهوگری درباره شمار تخلفات زمینخواری در سالهای گذشته البته بدون اشاره مشخص به ماهیت و وابستگیهای عاملان و نیز منشأ زمانی واقعی این تخلفات و برنتافتن رای و گزارش کمیسیون اصل 90 در همین روزهای اخیر درباره ادعاهای مربوط به آلودگی بنزین پتروشیمیهای داخلی، نمونههایی از رویکرد و کنشگری مسؤولان سازمان نامبرده است. در شرایطی که هجوم هر از چند گاه اما ماندگار ریزگردها به شهرهای جنوبی و غربی کشور به یکی از مهمترین مشکلات شهروندان این شهرها تبدیل شده و دامنه آن حتی به دیگر نواحی کشور نیز کشیده شده، پاسخگویی مسؤولان سازمان محیطزیست و به طور مشخص رئیس این سازمان قابل تامل مینماید. «معصومه ابتکار» نیمه اردیبهشتماه در همایش روز جهانی آسم اظهار کرد: «هیچ مسؤولی نمیتواند در زمینه رفع گرد و غبار در چند سال آینده به مردم قول بدهد و آنان باید با این مشکل کنار بیایند!»
موضعگیریهای اینچنینی را اگر در کنار اقدامهایی چون صدور مجوز شکار برای خارجیها، فرافکنی و جنجالانگیزی بر سر بحث تخصصی بودجه ریزگردها در مجلس و سیاسیکاری و سهلانگاری در مقابله با چالشهای زیستمحیطی قرار دهیم تناقضهای کارکردی مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست با فلسفه وجودی آن را آشکارتر میبینیم.
بسیاری از صاحبنظران در ریشهیابی بیعملی، ناکارآمدی و حاشیهپیمایی مدیران این سازمان بر عنصر پاسخگویی تاکید دارند به این معنا که برکناری شخص رئیس سازمان حفاظت محیطزیست از پاسخگویی در قبال وظایف و تکالیف خود و اشتغال بیش از حد و افراطگرایانه وی به سیاست و بازیهای سیاسی، زمینهساز بسیاری از نابسامانیهای این سازمان است. از این رو است که ابتکار یا هر مدیر دیگری در رأس یکی از مهمترین سازمانهای دولتی آشکارا از بیاعتنایی به نظر و نظارت منتخبان مردم در مجلس شورای اسلامی سخن میگوید و بیپروا از محاسبه و ارائه توضیحهای مستدل در زمینه معضلات موجود، از نبود آلودگی هوا در چند روز از سال بهعنوان یکی از نقاط درخشان کارنامه فعالیت خود یاد میکند؛ آن هم آلودگیای که به واسطه دستاندرکاری ابر و باد و مه و خورشید و فلک و نه مدیریت وی، تا حدی از کلانشهری مانند تهران برای چند روز رخت بربسته است. از سوی دیگر، خانم ابتکار در حالی از مسؤولیت تلاش برای رفع ریزگردها به راحتی شانه خالی میکند که در موردی مانند پارازیت که نه در حد و حیطه وظایف اوست و نه در آن کارشناس است، اظهارنظرهای مسموم میکند.
مهمترین چارهجویی منتخبان مردم برای برونرفت از چنین وضعیتی، پاسخگو ساختن رئیس سازمان حفاظت محیطزیست از طریق تمهیدات قانونی و ارائه طرحی چون ادغام این سازمان در وزارت جهاد کشاورزی است؛ تصمیمی که نمونه مشابه آن تبدیل سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش و جوانان بود که مدیران ورزشی کشور را در جایگاه پاسخگویی به منتخبان ملت قرار داد. پرواضح است این تصمیم از دید دولتیها طرحی دست و پاگیر و دردسرساز است و با توجیههایی چون الزامات کوچکسازی دولت مورد انتقاد و مخالفت قرار میگیرد. با این حال اهمیت مقابله با تهدیدهای زیستمحیطی که بارها مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته و نیز اقدام موثر برای رفع معضلات جدی چون پدیده ریزگردها و آلودگیهای محیطی که برای شماری از شهروندان اهمیت آن حتی از نان شب و مذاکرات هستهای نیز فزونتر شده، لزوم پافشاری منتخبان ملت برای پیگیری طرحهای چارهجویانه و راهکارهای کارشناسانه را بیش از پیش هویدا میسازد.