printlogo


کد خبر: 138101تاریخ: 1394/2/22 00:00
با مصوبه سنا کباده می‌کشید؟

سیدعابدین نورالدینی: 1- آمریکایی‌ها سرانجام در موضوع توافق هسته‌ای با ایران با هم کنار آمدند. آنها یعنی جمهوریخواهان و دموکرات‌ها بر سر توافق با ایران، توافق کردند و به فرمولی رسیدند که هر آنچه در نهایت در قبال مذاکره با ایران رخ دهد؛ نتیجه تصمیم جمعی آنهاست. 98 سناتور دموکرات و جمهوریخواه طرح بازبینی توافق هسته‌ای با ایران توسط کنگره را تصویب کردند و جان کری در پاریس اعلام کرد از رای بالا به این طرح خشنود است، چرا که مصوبه دو حزبی، یک مصوبه عقلانی است. آمریکایی‌ها چه از ابتدا تقسیم کار و چه ناگزیر از شرایط توافق کرده باشند؛ به مصالحه رسیدند. مصالحه‌ای برساخته از ماهیت قدرت در آمریکا و برخاسته از فهم ضرورت انطباق منافع حزبی بر منافع ملی. دموکرات‌ها با آنکه دولت و نیمی از کنگره را در اختیار دارند اما هرگز اجازه نیافتند به تنهایی درباره موضوع ایران تصمیم بگیرند. نظام و هیات حاکمه آمریکا برای توافق هسته‌ای با ایران، نظرات جمهوریخواهان را نیز اعمال کرد تا در نهایت آنها به یک فرمول مشترک برسند. فرمولی که نتیجه ماه‌ها مذاکره ظریف و دوستان با همتایان خود در 1+5 وابسته به آن است. حالا هر آنچه ایران و 1+5 در ژنو، وین، لوزان و نیویورک توافق کردند، باید بر سر میز 535 نماینده کنگره قرار گیرد تا درباره توافق هسته‌ای با ایران «حرف آخر» را کنگره زده باشد!
2-  یک اتفاق جدید که در روند مذاکرات هسته‌ای رخ داده و جواد ظریف با سکوت معنادار خود، شاید تمایلی به آشکار شدن آن ندارد، ورود جمهوریخواهان و لازم‌الاجرا شدن نظرات آنها درباره توافق هسته‌ای با ایران است. جمهوریخواهان یا به قول دولت آقای روحانی «تندروهای آمریکا» دیدگاه‌های خود را به‌عنوان سند بالادستی توافق هسته‌ای تحمیل کردند و با موافقت اوباما، اکنون نظرات آنها درباره توافق هسته‌ای باید اجرا شود. شاید اگر به صورت دقیق در مفاد مصوبه سنا مداقه شود، برخی گزاره‌های خطرناک‌تر از توافق ژنو و فکت‌شیت آمریکایی‌ها درباره توافق لوزان مشاهده شود!  مصوبه سنا در واقع تکلیف خطوط قرمز هسته‌ای ایران بویژه درباره لغو تحریم‌ها را مشخص کرد. این خطوط قرمز رعایت نمی‌شود. مقامات عالی ایران بارها اعلام کردند «همه» تحریم‌ها، در «روز توافق» و به صورت «یکجا» باید «لغو» شود اما براساس مصوبه سنا که بزودی توسط اوباما امضا می‌شود و باید مفاد آن در توافق هسته‌ای اعمال شود؛ حداقل «2 ماه بعد» از توافق هسته‌ای و طی یک «فرآیند» اجرایی، پس از اجرای تعهدات ایران و «تایید آژانس»، تنها «بخشی» از تحریم‌های ایران «تعلیق» می‌شود! این موارد در مفاد مصوبه سنا به صراحت آمده است. وقتی اوباما این مصوبه را امضا کند، اساسا آقایان پای میز مذاکره می‌خواهند درباره چه چیزی بحث یا مذاکره کنند؟  مصوبه سنا رسما اعلام کرده است اگر در متن توافق هسته‌ای میان ایران و 1+5 موضوع لغو تحریم‌های کنگره لحاظ شده باشد، حتی اگر کنگره این توافقنامه را نیز تصویب کند، این به معنای لغو تحریم‌های کنگره نیست! و لغو تحریم‌ها باید فرآیند جداگانه خود را طی کند!  نکته دیگر الزام‌آور شدن گزارش‌های 6 ماهه رئیس‌جمهور درباره راستی‌آزمایی اقدامات ایران نه‌تنها در موضوع هسته‌ای بلکه درباره موضوعات فرعی است. گزارش‌هایی که از موضوع تعهدات هسته‌ای گرفته تا حمایت ایران از گروه‌های مقاومت در منطقه تا پیشرفت موشک‌های بالستیک را باید پوشش دهد! این الزام به ارائه گزارش یکی از خطرناک‌ترین مفاد مصوبه سناست. به عبارتی این گزارش‌ها تداوم تعلیق بخشی از تحریم‌های ایران را نه‌تنها به اجرای تعهدات هسته‌ای، بلکه به تعهدات دفاعی و نیز تغییر سیاست‌های منطقه‌ای ایران منوط می‌کند! مصوبه سنا بلافاصله پس از تاکید بر ارائه این گزارش‌ها، تصریح می‌کند کنگره این حق را دارد که براساس گزارش‌های رئیس‌جمهور اقدام مقتضی را انجام دهد! آن دسته از منتقدانی که تا دیروز از انتخاب آژانس به‌عنوان مرجع راستی‌آزمایی اقدامات ایران انتقاد می‌کردند و نگران سوءاستفاده‌های سیاسی از گزارش‌های آژانس بودند، اکنون باید حواس‌شان را به مصوبه سنا معطوف کنند و اینکه یک مدل مشابه نیز در آمریکا اجرا خواهد شد که البته به غیر از راستی‌آزمایی هسته‌ای، معتقد است باید رفتار ایران در حوزه پیشبرد بنیه دفاعی و سیاست‌های منطقه‌ای تغییر کند؛ در غیر این‌صورت کنگره این حق را دارد تحریم‌ها را به حالت اول بازگرداند. اینها نگرانی نیست؛ اینها تبدیل به قانون شده است و متاسفانه آنگونه که «جک لو»، وزیر خزانه‌داری آمریکا اعلام کرده، طرف ایرانی پذیرفته است در صورت تخطی از تعهدات (که مصوبه کنگره قاعدتا بخشی از این تعهدات است) آمریکایی‌ها حق خواهند داشت تحریم‌ها را به حالت اولیه بازگردانند! آیا تیم مذاکره‌کننده عدم پیشبرد بنیه موشکی ایران یا عدم حمایت از جریان مقاومت در منطقه یا همان تغییر رفتار ایران در منطقه را در کنار تعهدات هسته‌ای پذیرفته است؟ اگر آقایان این مفاد و مفاد مشابه دیگر را نپذیرفته‌اند، پس چرا نسبت به این مصوبه سکوت و تلویحا رضایت خود را اعلام کرده‌اند؟
3- فریبکاری دولت اوباما در ماجرای مصالحه با کنگره، یک بار دیگر اثبات شد. او که تا پیش از این همواره تاکید می‌کرد مصوبه سنا را وتو می‌کند، بلافاصله پس از توافق لوزان، به کنگره چراغ‌سبز نشان داد و به بهانه تعدیل مصوبه، با جمهوریخواهان مصالحه کرد! اوباما با این اقدام باز هم طرف ایرانی را دور زد. بر همین اساس حقیقتا آیا می‌توان از اعتبار مذاکره و توافق با نمایندگان چنین دولتی، دفاع کرد؟  شاید باید باز هم نوشته می‌شد طرف ایرانی باید در توافق نهایی، ضمانت اجرایی لازم برای جلوگیری از بازگشت تحریم‌ها به بهانه مسائل غیرهسته‌ای را بگنجاند اما متاسفانه سکوت جواد ظریف و برخی اظهارات عجیب تیم هسته‌ای او نسبت به این مصوبه نشان می‌دهد آنجا؛ در ژنو، وین، لوزان یا نیویورک فضا به گونه‌ای که ما تصور می‌کنیم، نیست. آقای عباس عراقچی گویا در جلسه اخیر کمیسیون امنیت ملی، در پاسخ به نگرانی‌های برخی نمایندگان نسبت به این مصوبه گفته است جمهوریخواهان نمی‌توانند 67 امضا برای وتوی اوباما جمع‌آوری کنند یا اینکه در صورت جمع‌آوری این میزان امضا و خنثی کردن وتوی اوباما، این آمریکایی‌ها هستند که ضرر می‌کنند! با عرض پوزش از عضو محترم تیم مذاکره‌کننده اما این قبیل استدلال‌ها بیشتر از آنکه سبک و غیرعقلانی به نظر بیاید، شائبه‌برانگیز است، چراکه نمی‌توان پذیرفت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با چنین سطح نازل استدلال و نوع نگاه، پشت میز مذاکره قرار می‌گیرد!
***
آقایان در مذاکرات هسته‌ای عملا ریش و قیچی را به آمریکایی‌ها داده‌اند و خود در داخل برای منتقدان خط و نشان می‌کشند! مصوبه سنا رسما آب پاکی را درباره لغو تحریم‌ها روی دست ایران ریخت اما آقایان نه‌تنها خیالشان نیست، بلکه راه می‌افتند در کشور کباده می‌کشند! اکنون این سوال به صورت جدی باید در جامعه مطرح شود و تیم مذاکره‌کننده نیز پای میز کشانده شوند که وقتی صراحتا اعلام می‌شود در توافق هسته‌ای، خبری از لغو تحریم‌ها نیست و هزاران بهانه برای بازگرداندن بخشی از تحریم‌ها که قرار است معلق شود، ایجاد شده؛ آقایان برای چه مذاکره می‌کنند؟!


Page Generated in 0/0068 sec