printlogo


کد خبر: 138144تاریخ: 1394/2/22 00:00
انتصاب‌های جدید در عربستان سعودی چه پیامدهایی دارد؟

ملک سلمان در تجدیدنظر دستور جانشینی، پسرش شاهزاده «محمد بن‌سلمان» بن‌عبدالعزیز آل‌سعود را پس از خود [پادشاه] و وزیر کشور و ولیعهد، به عنوان سومین نفر سلطنت عربستان سعودی تعیین کرد. در حالی که در خاورمیانه اینکه حاکمی پسرش را جانشین خود کند غیرطبیعی نیست، اما این دومین بار است که در عربستان سعودی اتفاق افتاده است. شاهزاده محمد ارتباط نزدیکی با حملات هوایی در یمن داشته و در کوتاه‌مدت، این اقدام می‌تواند حاکی از اتخاذ سیاست‌های سخت‌تری علیه ایران باشد.
از سال ۱۹۵۳ زمانی که بنیانگذار این کشور، «ملک عبدالعزیز» درگذشت و سلطنت را به پسرش سعود داد، سلطنت بین برادران و برادران ناتنی سعود دست به دست شده است. ملک سلمان پسر ششم عبدالعزیز است که به سلطنت رسیده است و در حال حاضر نشان داده او احتمالاً آخرین خواهد بود.
پادشاه پیشین «ملک عبدالله» زمینه انتقال قدرت به نسل بعدی را فراهم کرده بود، چیزی که به طور واضح باید با توجه به سن بالای پسران عبدالعزیز به آنها داده می‌شد. این عبدالله بود که ولیعهد ۵۵ ساله، محمد بن نایف بن عبدالعزیز آل‌سعود را وزیر کشور کرد و برادر ناتنی خود، احمد را دور زد. در تعادل قدرت میان شاخه‌های مختلف خاندان حاکمِ بزرگ و پیچیده، عبدالله هیچ یک از فرزندان خود را به عنوان جانشینان سلطنت به جای یک برادر ناتنی جوان‌تر از خود یعنی مقرن، تعیین نکرد. او همچنین شورایی از شاهزادگان برای تایید و تصویب مقرن تشکیل داد تا از اتحاد خانواده بر سر جانشینی سیاسی اطمینان حاصل کند. اما در حال حاضر شورا به‌سادگی تصمیم به تصویب انتخاب پادشاه جدید به جای او گرفته و سوالات بسیاری درباره ظرفیت یا تمایل خود در متفاوت بودن از پادشاه، به وجود آورده است. سوالات زیادی درباره سرعت ارتقای محمد بن سلمان وجود دارد، بویژه از زمانی که شاه سلمان انتصابات کلیدی 2 تن از پسران عبدالله و 2 تن از فرزندان ولیعهد قبلی، سلطان را حذف کرد. ژانویه محمد بن‌سلمان، وزیر دفاع، به ریاست دربار سلطنتی و کمیته جدید اقتصاد منصوب شد. در همین حال ملک سلمان، محمد بن نایف را به‌عنوان ولیعهد و رئیس کمیته جدید دفاع و امنیت منصوب کرد. او توابع مختلف دولتی را برای قرار دادن قدرت در دست 2 کمیته به ریاست 2 محمد، دوباره سازمان‌دهی کرد. در همین حال، محمد بن سلمان به چهره عمومی عملیات عربستان در یمن تبدیل شده و پیشرفت او تعهد پادشاه به یک سیاست خارجی تهاجمی‌تر را برجسته‌تر کرده است.
انتظار یک سیاست خارجی خصمانه‌تر نیز با انتصاب جدید یک وزیر جوان در امور خارجه (و غیرسلطنتی)، «عادل جبیر» مورد تأکید قرار گرفت. او جانشین شاهزاده سعود بن‌فیصل بن‌عبدالعزیز آل‌سعود که پست خود را به مدت 40 سال نگه داشته و طولانی‌ترین دوران وزارت خارجه در جهان بود، شد. جبیر قبلاً در واشنگتن سفیر بود و مرکزیت روابط سیاست خارجی عربستان با آمریکا را با وجود ناخشنودی و ناامیدی ریاض از آمریکا درباره ایران و قیام اعراب و عراق، برجسته کرد.
روابط با ایران می‌تواند از این هم مشکل‌تر شود. 4 سال پیش، دولت عربستان سعودی سپاه پاسداران را به حمایت از یک توطئه برای ترور جبیر در ایالات متحده متهم کرد. سوءظن به ایران در محافل نخبگان عربستان عادی است، اما این تجربه شخصی ممکن است رابطه را تلخ‌تر کند. نقش رهبری محمد بن سلمان در عملیات یمن نیز می‌تواند به یک نقطه‌ضعف تبدیل شود. حملات هوایی ممکن است قدرت هوایی عربستان سعودی و توانایی رزم‌آرایی متحدان عرب را نشان دهد، اما نشانه کوچکی از دستیابی به اهداف سیاسی آنها است؛ اهدافی از جمله تقویت رئیس‌جمهور یمن یا تضعیف حوثی‌ها که توسط ایران حمایت می‌شوند. در سال‌های اخیر عربستان سعودی درباره آنچه نمی‌خواهد در منطقه مشاهده کند، بی‌پرده بوده است: ارتقا و قدرت یافتن ایران، توانمندسازی اخوان‌المسلمین یا دموکراتیک شدن کشورهای عربی. چالش برای نخبگان جدید خود منجر به تدبیر یک دیدگاه سازنده برای سیاست خارجی می‌شود که این اتفاق با عملیات نهایی سیاسی در یمن آغاز خواهد شد.
وب‌سایت  اندیشکده چتم هاوس


Page Generated in 0/0073 sec