گروه سیاسی: آمریکاییها دبه درآوردهاند! آنها نه تنها پس از توافق ژنو بلکه اکنون پس از بیانیه لوزان هم نسبت به تعهدات خود وفادار نمانده و بار دیگر بدعهدی خود را نشان دادهاند! آمریکاییها درباره تعهدات خود در لوزان دبه درآوردهاند! این را اولین بار علیاکبر صالحی، معاون حسن روحانی، رئیس سازمان انرژی اتمی و عضو ارشد تیم مذاکرهکننده ایران در مذاکرات لوزان گفت. صالحی البته درباره جزئیات دبه آمریکاییها چیزی نگفت و چند روز بعد پس از آنکه به قول خودش، خطری جدی را از سر گذراند، در بیمارستان اعلام کرد «دبه شوخی بود»! دبه اما شوخی نبود! واقعیت این است که آمریکاییها دبه درآوردهاند. روز گذشته این بار یک دیپلمات باسابقه دیگر که از قضا او هم همنام صالحی است، ماجرای دبه آمریکایی را با ذکر برخی جزئیات فاش کرد. علیاکبر ولایتی، مشاور عالی رهبر انقلاب در امور بینالملل و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از باسابقهترین دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران روز گذشته بشدت از عدم پایبندی آمریکاییها به تعهدات خود در مذاکرات لوزان انتقاد کرد و گفت آمریکاییها در لوزان هم دبه در میآورند. به گزارش «وطن امروز»، علیاکبر ولایتی البته برخی جزئیات دبه آمریکاییها در مذاکرات هستهای را نیز فاش کرد. ولایتی گفت: آمریکاییها بهرغم قول و تعهد خود نسبت به تعداد سانتریفیوژها در فردو، در دور جدید مذاکرات هستهای اظهاراتی متفاوت و مغایر تعهدات خود مطرح کردهاند. به گفته ولایتی، یکی دیگر از دبههای آمریکاییها، ماجرای قطعنامه جدید شورای امنیت است که برخلاف تعهد اولیه، اکنون آمریکاییها اصرار دارند ایران همچنان ذیل فصل هفتم شورای امنیت باقی بماند. ولایتی درباره مدت زمان بازرسیها و نیز بازههای زمانی که ایران در مذاکرات لوزان پذیرفته، ابراز نگرانی کرد و گفت: برخلاف تعهدات اولیه، آمریکاییها 3 بازه زمانی 15،10 و 25 سال را به عنوان دوره زمانی تعهدات ایران اعلام کردهاند که این نیز خلاف تعهدات آنها در مذاکرات لوزان است. به گزارش «وطنامروز»، این افشاگری علیاکبر ولایتی در واقع فاش کردن یکی از واقعیات مربوط به مذاکرات هستهای است. و این افشاگری بزرگ، از آن جهت قابل تامل است که او، یعنی علیاکبر ولایتی یکی از حامیان ویژه مذاکرات هستهای در دولت فعلی بوده است. از سوی دیگر علیاکبر ولایتی به عنوان استاد تیم مذاکرهکننده فعلی معرفی شده است و در مراسم معارفه او به عنوان رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفته شد جواد ظریف، شاگرد آقای ولایتی است. بر همین اساس این اظهارات مهم ولایتی و ابراز نگرانی وی از آنچه در مذاکرات هستهای در حال وقوع است، بسیار قابل تامل است. دولتیها تقریبا در ماجرای مربوط به دبه آمریکاییها سکوت کردهاند اما علیاکبر ولایتی میگوید خطوط قرمز اعلام شده از سوی نظام، قطعی است و در صورت عدم رعایت خطوط قرمز، قطعا نظام موضوع پنهان و محرمانهای از مردم نخواهد داشت. البته ولایتی نسبت به برخی زیادهخواهیهای آمریکاییها نیز بشدت ابراز نگرانی کرد و به عنوان نمونه مرجعیت یافتن آژانس برای راستیآزمایی اقدامات و تعهدات ایران را یکی از نگرانیهای موجود در این باره دانست. به اعتقاد ولایتی، یکی از خطوط قرمز غیرقابل تغییر ایران، موضوع بازرسیهاست و ایران هرگز اجازه نخواهد داد از مراکز نظامی بازدید شود.
آمریکا دنکیشوت است!
علیاکبر ولایتی در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای با اشاره به تداوم ادبیات تهدیدآمیز آمریکاییها علیه ایران همزمان با مذاکرات هستهای گفت: در حقیقت آمریکا به یک «دُنکیشوت» تبدیل شده که فقط در «توهم ابرقدرتی» است و با تکیه به گذشتهاش، دیگران را تهدید میکند. درباره ایران قطعاً این تهدیدها پشتوانه عملی ندارد. تجربهای که آمریکا در کشورهای ضعیفتر از ایران دارد، تجربه شکستخوردهای است. ایران سابقه طولانی از شنیدن این نوع تهدیدها دارد و امروز این تهدیدها بیپشتوانهترین تهدیدها در طول تاریخ انقلاب اسلامی است. بنابراین نکته اول این است که جرأت عملی کردن این تهدیدها را ندارند. نکته دوم اینکه اگر قرار است این مذاکرات درست پیش برود باید متوازن و در فضایی تعاملی باشد. مذاکرات باید براساس همان قرارهای اولیه پیش برود. آمریکاییها نباید همینطور به روش خودشان ادامه دهند، تهدید کنند و با «دوروییهای سیاسی» سعی کنند به اهداف خودشان برسند. از یک طرف رئیسجمهور آمریکا میگوید اگر کنگره بخواهد کاری کند، ما وتو میکنیم و از طرف دیگر، با این موضوع که مصوبهای برخلاف روند توافق در کنگره تصویب شود، موافقت میکند. این یک نوع تناقض در گفتار و رفتار است. اگر به این تناقضات، آن تهدیدها هم اضافه شود، یکی از نتایجش این است که «اصل مذاکرات» به خطر میافتد. لذا به آنها توصیه میکنیم دست از این تهدیدها بردارند، برای اینکه هیچ توجیهی ندارند. وزیر خارجه آمریکا در خلوت با مسؤولان مذاکرهکننده ما چیزی میگوید و در جلوت حرف دیگری میزند. این بیش از آنکه به نفع آمریکاییها باشد، به ضرر آنهاست و فضای متوازن بین 2 گروه ایران و 1+5 را به خطر میاندازد و از جانب ایران به نوعی زیادهخواهی تعبیر میشود. به همین علت، رهبر معظم انقلاب بیان فرمودند مذاکرات زیر شبح تهدید معنایی ندارد. بنابراین اگر بخواهند به این کارشان ادامه دهند، ادامه مذاکرات به خطر میافتد. ولایتی در ادامه درباره رسیدن به توافق خوب، با توجه به چنین رفتاری از سوی آمریکاییها افزود: بعضی ادعاهای دیگر هم آمریکاییها دارند که امکان رسیدن به توافق را دچار تردید میکند. برای مثال رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور محترم در یک روز، یک نظر واحد را اعلام کردند مبنی بر اینکه باید موضوع محدود کردن فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران و برداشتن تحریمها، همزمان با هم آغاز شود. درحالیکه آنها میگویند ایران اقداماتی که تعهد خواهد کرد، انجام بدهد (یعنی محدود کردن سانتریفیوژها و مقدار مواد غنیشدهای که میتواند نگه دارد) و بعد آژانس آن را تایید کند تا ما هم به تعهدات خودمان عمل کنیم. این عملاً غیرمنطقی است، آن هم با سابقهای که از آژانس میشناسیم. ما اساساً تردید داریم در اینکه آژانس تحت تأثیر بعضی از اعضای 1+5 نباشد و منصفانه قضاوت کند. این موضوع با آنچه رهبر انقلاب اسلامی فرمودند و رئیسجمهور اعلام کرد مغایرت دارد. بنابراین برداشتن تحریمها و محدودکردن فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران، باید توأمان و همزمان با هم باشد. حرفهای آمریکاییها مغایرت جدی با تصمیم نظام جمهوری اسلامی ایران دارد. موضوع دیگر، مدت زمانی است که از زبان دولتمردان آمریکایی شنیده میشود. کسی میگوید دوره محدودیتها ۱۰ سال است، دیگری میگوید ۱۵ سال و شخصی دیگر از ۲۵ سال حرف میزند. این زمانها مورد تایید ایران نیست. نکته سوم اینکه آنها گفتهاند از بعضی مراکز میخواهند بازدید کنند که شامل بعضی مراکز نظامی هم میشود. رهبر معظم انقلاب در صحبتهایشان فرمودهاند که مسؤولان نظامی مأذون نیستند برای بازرسی سیستم دفاعی جمهوری اسلامی ایران، به فردی اجازه بدهند. این مسائل جزو امنیت جمهوری اسلامی ایران است و چنین اذنی از سوی فرماندهی کل قوا و رهبری داده نشده است اما آنها مرتب این موضوع را تکرار میکنند که باید این مراکز را ببینیم. پس این موارد جزو خط قرمزهاست و آنها اصرار دارند که خطقرمزها را بشکنند و از این حدود عبور کنند. این خودش تبدیل به یک مانع میشود. رهبر معظم انقلاب هم تأکید کردند خطقرمزها باید رعایت شود. البته تیم مذاکرهکننده ما پایبند به این خطقرمزهاست و باید آن را رعایت کند. همچنین وظیفه همه کسانی که در این زمینه کاری میکنند یا نظری میدهند این است که خطقرمزها را رعایت کنند. بر این موضوع تأکید میکنم که خطقرمزهای اعلامشده «قطعی» است و بههیچوجه این خطوط نباید از طرف مذاکرهکنندگان نادیده گرفته شود. رئیس مرکز بررسیهای مجمع تشخیص مصلحت نظام، در ادامه با اشاره به ناتوانی و شکست آمریکاییها در منطقه، نیاز آمریکاییها به مذاکره با ایران را یک نیاز حیاتی برای آنها دانست و تصریح کرد: نباید این تصور را داشته باشیم که آمریکاییها میخواهند نسبت به جمهوری اسلامی ایران اغماض کنند و به همین دلیل با ما وارد مذاکره شدهاند. قطعاً اینگونه نیست. به همین دلیل قبل از اینکه مذاکرات شروع شود و چنین سازوکاری پیدا کند، مرتب از راههای مختلف و بهخصوص از طریق برخی حکومتهای منطقه که دوست ایران هستند، پیغام میفرستادند که ما میخواهیم با شما مذاکره کنیم و «قول میدهیم» حقوق هستهای ایران را به رسمیت بشناسیم.
دبه و ما ادراک ما...
ولایتی در ادامه این گفتوگو از ماجرای دبه آمریکاییها در مذاکرات هستهای گفت. وی با اشاره به اینکه بدعهدی به عادت همیشگی آمریکاییها تبدیل شده است، اظهار داشت: نکته مهم این است که هربار مذاکره میکنند، بعدش دبه درمیآورند و همان حرفهایی که قبلاً بهنوعی درباره آنها تفاهم حاصل شده است، دومرتبه تکرار و بعد ادعاهای جدیدی مطرح میکنند. این معنایش همان خوی زیادهخواهی آمریکاست که فکر میکنند میتوانند با یک کار روانی و تبلیغاتی و با کش دادن قضایا، ایران را وادار کنند بیشترین امتیاز را بدهد و کمترین نتیجه را بگیرد. ولایتی در ادامه درباره نقض تعهدات آمریکاییها بویژه پس از مذاکرات لوزان گفت: مثلاً درباره فردو بعد از تلاشهای زیادی که تیم مذاکرهکننده ما انجام داد، قراری را قبول کردند ولی در نوبت بعدی که سر میز مذاکرات آمدند، حرفهای دیگری زدند که با حرفهای قبلی متفاوت بود یعنی حتی به تعهد خودشان هم پایبند نبودند. نکته جالبتر آنکه آمریکاییها حتی به آنچه در «فکتشیت» خودشان درباره فردو آورده بودند هم عمل نکردند و دفعه بعدی که سر میز مذاکرات حاضر شدند، خلاف «فکتشیت» خودشان حرف زدند! بگذریم از اینکه اساساً آن فکتشیت، برداشت یکطرفه آنها از تفاهم اولیه بود و ما آن را قبول نداشته و نداریم. با این حال حرفهایی زدند که با همان فکتشیت منتشرشده خودشان هم مغایرت داشت. یا قرار بر این شده بود که قطعنامهای در شورای امنیت به تصویب برسد که قطعنامههای قبلی علیه ایران را ملغی کند. بنابراین دیگر معنا ندارد ایران در فصل هفتم منشور سازمان ملل باقی بماند، درحالیکه آنها میگویند ایران باید برای مدت طولانی در فصل هفتم باقی بماند. چنین چیزی مورد قبول نیست. در واقع آنها هر دفعه چیزی را مطرح میکنند که با مطالب قبلیشان متفاوت است. مثلاً وزیر خارجه آمریکا زمانی توافقی میکند، بعد در نوبت بعدی حرف دیگری میزند. بعد که این موضوع را به او میگویند، در جواب میگوید کارشناسان به ما ایراد گرفتند. خب! موقعی که وزیر خارجه یک کشور در مذاکرهای شرکت میکند، یک تیم کارشناسی بزرگ پشت سر او هستند. تیم مذاکرهکننده در همان ژنو یا هر جای دیگر، در مکان ویژه ضدشنود، مطالب را منعکس میکند و از آنها دستورالعمل میگیرد و در حین مذاکرات هم مرتب این کار تکرار میشود. بنابراین پذیرفته نیست که چیزی را قبول کنند و دفعه بعد بگویند مورد قبولشان نیست. یک مطلب دیگر هم همین قضیه مصوبه سنا و مجلس نمایندگان است که در ابتدای گفتوگو به آن اشاره کردم. یا درباره مدت محدودیت نسبی فعالیتهای هستهای ایران تا به حال اعداد متفاوتی گفتهاند. هر کسی میرسد، عددی را بیان میکند. بنابراین اگر بخواهند به این روش یعنی تهدید نظامی، تناقضگویی، نقض عهد و عقبنشینی از حرفهای مورد قبول ادامه دهند، دیگر اعتمادی در طرف مقابل باقی نمیماند.
محرمانه نداریم
ولایتی اما در ادامه این گفتوگو با اشاره به اینکه خطوط قرمز نظام در مذاکره با آمریکا قطعی و غیرقابل جابهجایی است، تصریح کرد رهبر انقلاب بر منافع ملت، قاطع و صریح خواهند بود. ولایتی در پاسخ به این سوال که در مقابل رفتار دوگانه آمریکاییها چه باید کرد؟ گفت: با شناختی که من از تیم مذاکرهکننده دارم، آنها مقید به این هستند که خطوط قرمز را نصبالعین کار خودشان قرار دهند. از سوی دیگر، استواری رهبر معظم انقلاب در دیدگاههایی که اعلام میکنند، در طول سالهای رهبری و حتی در زمان ریاستجمهوری ایشان، بر همه اثبات شده است. اگر ایشان مطلبی را اعلام کنند و به موضعی برسند و آن تشخیص را اعلام و اعمال کنند، قطعاً با استواری، به نیابت از مردم، آن موضع را دنبال و مطالبه خواهند کرد. ایشان همتشان بر این است که حقوق مردم تضییع نشود. بالاخره مردم و همه مسلمانان جهان چشم به جمهوری اسلامی ایران و ایشان بستهاند. من در زمانی که مسؤولیت وزارت امور خارجه را برعهده داشتم، به کشورهای زیادی سفر کردم. افرادی در بعضی از این کشورها به من میگفتند که تو فقط وزیر خارجه ایران نیستی، تو وزیر خارجه جهان اسلام هستی، وزیر خارجه ما هم هستی. موقعیت و مقامی که رهبری جمهوری اسلامی ایران دارند نیز در حقیقت زبان گویای عزت مسلمانان تمام جهان اسلام است. حق هم این است که کارهای حکومتی بهگونهای پیش نرود که منافع مردم نادیده گرفته شود. معلوم است که ما دنبال کار نظامی نیستیم ولی نفس اینکه ایران بتواند قدرت هستهای داشته باشد و قدرتمند باشد، آنها را میترساند. ایران میخواهد این قدرتمندی ادامه پیدا کند و بناست این رویه ادامه پیدا کند و رو به افزایش باشد. بنابراین باید در گفتوگوها، معادلات، تعاملها، ظاهر و باطن و در خلوت و جلوت، بهگونهای باشد که وقتی مردم محاسبه میکنند، احساس کنند منافعشان حفظ شده است. در راه اهداف جمهوری اسلامی ایران، مردم ما حاضرند هرگونه فداکاریای انجام دهند، چون مطمئن هستند آن کسی که در رأس نظام قرار دارد، مدافع حقوق مردم است. این حقوق متعلق به یک فرد نیست که بتواند برای خواست آمریکاییها بگوید امروز از انرژی هستهای میگذریم. این مهم متعلق به همه مردم ایران است. به همین دلیل هم در نظرسنجیهایی که در داخل یا خارج از کشور، درباره فناوری هستهای انجام شده است، اکثر مردم بر داشتن آن تأکید کردهاند. حتی آنهایی که خارج از کشور هستند و بعضاً ممکن است نسبت به نظام انتقاداتی هم داشته باشند، این مساله را بهعنوان یک حق ملی، قبول دارند و معتقدند باید از آن صیانت شود. بنابراین کسانی که مذاکره میکنند و در متن جریان مذاکرات هستند، جز اینکه خطوط قرمز را رعایت کنند، چاره دیگری ندارند. اگر روزی خداینکرده از این خطوط گذر کنند، همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، ما در مسائل اساسی، محرمانه و غیرمحرمانه با مردم نداریم و واقعیات را به مردم خواهند گفت.