سیدمحمد موسیکاظمی: چند روزی است که بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران پایان یافته و ناشران با جمعآوری تولیدات کاغذی خود از غرفههای 10 روزه، آن را به انبارهای خاک گرفته و قفسههای کتابفروشیهای کم رفت و آمد خود بازگرداندند. این نمایشگاه که بنا بر اعلام مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد، هماهنگیها برای برگزاری آن از دیماه سال گذشته شروع شد از نظر بسیاری از بازدیدکنندگان حرفهای و صاحبنظران مسائل نشر مصداق اصطلاح «سال به سال دریغ از پارسال بود». در نگاهی به تجربیات برگزاری نمایشگاههای کتاب در سالهای گذشته، نمایشگاه بیست و هشتم در واقع تداوم نابسامانیهای دورههای پیشین بود. این نمایشگاه به دلیل همزمانی با نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی، بازهم به جای برگزاری در محل دائمی نمایشگاه بینالمللی تهران در مصلا برگزار شد. البته مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد مزیتهایی چون نزدیکی مصلا به ایستگاههای مترو و اتوبوسرانی برای سهولت حملونقل بازدیدکنندگان را از جمله دلایل برگزاری نمایشگاه در این مکان عنوان کردند. نمایشگاه تهران همچون ادوار گذشته باز هم در قامت یک فروشگاه بزرگ و نه با استانداردهای نمایشگاههای بینالمللی به کار خود پایان داد. در سالهای گذشته حتی شهرهایی چون شارجه توانستهاند خود را به معیارهای نمایشگاههای بزرگ بینالمللی چون فرانکفورت آلمان یا اکسپوی کتاب آمریکا نزدیک کنند. این در حالی است که نمایشگاه تهران پس از سالها از بینالمللی بودن تنها عنوان آن را یدک میکشد. در این نمایشگاه نه از نویسنده معتبر بینالمللی و حتی منطقهای خبری بود و نه از بازدیدکننده خارجی و از این رو همه بینالمللی بودن نمایشگاه به چند میهمان خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد و عرضه شماری از کتابهای غیرفارسی محدود بود. در این نمایشگاه برخلاف نمایشگاههای بینالمللی از مراسم رونمایی از تازهترین کتابها اثری نبود و همچون گذشته کتابهای چاپ سالهای پیشین به فروش میرسید. در حالی که در بسیاری از نمایشگاههای بینالمللی بیشتر زمان نمایشگاهها به عرضه تازهترین محصولات نشر چاپی و دیجیتال، دیدار نویسندگان، ناشران و اهالی رسانه و... اختصاص مییابد، در غرفههای تنگ شبستان مصلا اغلب زمان بازدیدکنندگان به نگاه کردن و تورق کتابها گذشت. بسیاری از بازدیدکنندگان و غرفهداران از هوای گرم غرفههای سرهمبندی شده زیر چادرها بشدت گلایه داشتند، البته اوضاع در شبستان نیز چندان بهتر نبود و به دلیل تهویه نامطبوع تورق کتابها بیشتر بر ملالت دامن میزد تا اینکه شوق مطالعه و اشتیاق خرید کتاب را برانگیزد. به رغم اعلان مسؤولان برگزاری نمایشگاه مبنی بر ارائه خدمات گسترده اطلاعرسانی در مترو و نیز غرفههای اطلاعات و راهنمایی داخل نمایشگاه، بازدیدکنندگان از ساعتها سرگردانی میان این غرفه و آن غرفه شکایت داشتند. به عنوان مثال اگر بازدیدکنندهای برای پیدا کردن غرفه یکی از خبرگزاریها، سایتها یا انتشارات دیجیتال به واحدهای اطلاعات مراجعه میکرد، تنها پاسخی که میشنید این بود که در این مکانها فقط نام انتشارات چاپی قابل جستوجو است.در کنار این کاستیهای آزاردهنده به مدد تجربیات گذشته و کمک تجهیزات جدید ارتباطات بیسیم، دستگاههای کارتخوان کمتر از گذشته قطع میشد تا آب باریکهای را به حسابهای خشکیده بسیاری از ناشران برساند. پست مرسولههای کتاب هم وضعیتی به نسبت قابل قبول داشت اما وضعیت آنچه به هیچ وجه راضیکننده نبود توان خرید بازدیدکنندگان بود. آنچه مشخص است طی سالهای اخیر افزایش سرسامآور قیمت کتاب یکی از مهمترین چالشهای صنعت نشر بوده که وضعیت بیمارگونه آن را وخیمتر و دست متقاضیان کتاب را از آن کوتاهتر کرده است. با وجود این، طی سالهای گذشته مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد با تمهیداتی چون توزیع بن خرید کتاب بین متقاضیان بویژه دانشجویان تا حدی سعی در افزایش توان خرید آنان داشتند. در این دوره یکی از انتقادبرانگیزترین ابداعات مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد سهمیهبندی این بنها به صورت استانی بین دانشجویان بود. این ابداع سبب شد شمار بسیار زیادی از دانشجویان متقاضی تهران و برخی شهرهای بزرگ به دلیل سهمیه نامتناسب و بسیار اندک از دریافت بن دانشجویی بازمانند و سهمیه شهرهای کوچک و دور از نمایشگاه دستنخورده باقی بماند. از نظر بسیاری از دانشجویان این سهمیهبندی مسؤولان ارشاد نه تمهیدی برای توزیع عادلانه بن خرید بلکه نوعی شانه خالی کردن از تعهداتی بود که در سالهای گذشته برای کمک به توان خرید متقاضیان صورت میگرفت. در کنار نابسامانیهایی از این دست، حاشیههای نمایشگاه بیستوهشتم نیز انتقاداتی را برانگیخت. بهعنوان مثال آیتالله نوریهمدانی از مراجع تقلید کشور از واگذاری غرفههای نمایشگاه به برخی افراد مسالهدار و عرضه کتابهایی که با مبانی انقلاب و اسلام زاویه دارند انتقاد کرد. یکی از وعدههای مسؤولان نمایشگاه پیش از برگزاری، ارائه خدماتی چون تذکر لسانی به بدحجابان و تقدیر از بانوان باحجاب بود که نمودی در نمایشگاه نداشت و در فضای غرفهها الزامی برای رعایت هنجارهای ملی و مذهبی به چشم نمیخورد.به هر ترتیب نمایشگاه بیستوهشتم به پایان رسید اما آنچه از آن باقی ماند خاطره نابسامانیهایی در برگزاری بود که کام ناشیرین ناشران و کتابخوانان را آزردهتر کرد و برخی از آنان را به این جمعبندی رساند که سال دیگر عطای حضور در چنین نمایشگاهی را به لقایش ببخشند.