printlogo


کد خبر: 138817تاریخ: 1394/3/3 00:00
رضاشاه: از هرچه زن چادری است بدم می‌آید!

یکی از وقایعی که موجب تسریع در اعلام کشف حجاب شد، سفر رضاشاه به ترکیه بود. سفر به کشوری که با نهضت پان‌ترکیسم، به رهبری مصطفی کمال‌پاشا [آتاترک] می‎رفت تا به سبک اروپاییان شکل پذیرد و ارزش‌های اسلامی را از کشور خود بزداید. درباره شیفتگی رضاخان به ترکیه و اقدامات مصطفی کمال و الگوپذیری از وی، حتی قبل از آنکه وی بر اریکه سلطنت ایران دست یازد، مطالب فراوانی گفته شده است. از جمله روزنامه «مورنینگ پست» در شماره 12 اکتبر 1924/ 20 مهر 1303 خود در مقاله‎ای تحت عنوان مرد توانای ایران، به این شیفتگی اشاره کرده و می‎نویسد: «رضاخان نسبت به کارهای بزرگ و عملیات نظامی همسایه ترک خود مصطفی کمال بسیار شیفته شده و در تقلید از برنامه سیاسی او نیز تردیدی به خود راه نداده است».  یک‌سال بعد همین روزنامه در شماره دیگر خود در مقاله‎ای تحت عنوان «سوابق رضاخان و هم‌چشمی او با مصطفی کمال» پیش‎بینی سیاسی خود را تحقق‌یافته می‎بیند و چنین می‎نویسد:
«رضاخان پس از ارتقا به نخست‎وزیری موافقت قطعی خود را با جمهوریت اعلام و خویش را نامزد ریاست حکومت نمود ولی بر اثر مخالفت علما اقدام او موقتاً عقیم ماند... با وجود این تحت تأثیر روش همانند خود «مصطفی کمال پاشا» در ترکیه قرار گرفت و در سیاست ضدسلطنت خود اصرار ورزید و در اوایل سال جاری (1304 ش) هنگامی که مجلس را وادار به تصویب قانون تفویض فرماندهی ارتش خود نمود کار را پیش انداخت». این روزنامه سپس به علت عدم توفیق شاه ایران در تقلید کامل از همسایه تجددخواه خود اشاره کرده و می‎نویسد:
«تنها علتی که رهبر ایران‌ ـ رضاشاه ـ ملت خود را پابه پای ترک‌ها نمی‎برد، این است که خطر بلشویکی ایران را بیش از ترکیه تهدید می‌کند و بهترین وسیله دفاع در مقابل این خطر آن است که تمام مملکت مجهز گردد و با استفاده از احساسات شدید مذهبی توده‎های مردم، این عمل در ایران بهتر انجام می‎گیرد و روحانیون راهنمایی ملت را عهده‎دار می‎باشند...». آنگاه خاطرنشان می‎سازد: «همین که خطر بلشویکی از میان برود ایران ناگزیر خود را به پای ترکیه می‌رساند و همان تحولات اجتماعی ولی با محافظه‌کاری و قدم‌های شمرده‎تر، صورت خواهد گرفت». پیش‌بینی دیگر این نشریه خارجی جامه تحقق به خود پذیرفت. پس از آنکه خطر بلشویکی رفع شد، رضاشاه با اجرای سیاست گام به گام نسبت به حذف تدریجی روحانیت از صحنه سیاسی- اجتماعی کشور اقدام کرد تا راه را برای سیاست تجددطلبانه خود هموار سازد. دیدار رضاشاه از ترکیه در راستای اجرای سیاست تجددطلبانه وی صورت گرفت و در واقع اولین و آخرین سفر او به‌عنوان شاه ایران به یک کشور خارجی بود. گزارشات لحظه به لحظه این سفر مهم و تاریخی در جراید آن‌ روز خصوصاً «شفق سرخ» و «اطلاعات» درج ‎ و حتی به تصویر کشیده شد و در سینماها و تالارهای نمایش، روی پرده رفت. پس از ورود رضاشاه به ترکیه استقبال باشکوهی توسط آتاترک و دیگر مقامات لشکری و کشوری از وی به عمل آمد. در این سفر، ظواهر اروپایی ترکیه رضاشاه را بیش از پیش مجذوب اقدامات مصطفی کمال و او را مصمم کرد در بازگشت به ایران دنباله اقدامات تقلیدی خود را تسریع بخشد. رضاشاه طی نطقی در ضیافت شام رئیس جمهوری ترکیه، هدف و انگیزه خود از سفر به این کشور را با عبارتی بیان کرد که شیفتگی او را به ترکیه و رئیس‌جمهوری آن ثابت می‎کند:
«مدت‌هاست با کمال خوشوقتی ناظر ترقیات عظیم ملت دوست و همجوار خود لزوم دوستی با ترکیه را احساس می‌کردم و به همین مناسبت خوشبختانه امروز مشاهده می‌کنم که این دوستی در آتیه از هر تزلزل مصون خواهد بود و دو ملت همسایه و برادر می‎توانند با کمال اعتماد و اطمینان به یکدیگر متکی بوده و وظیفه مقدس خود را که ادامه ترقیات و توسعه تمدن است ایفا نمایند».  در این مسافرت رضاشاه از مراکز علمی و صنعتی ترکیه دیدن کرد. اما آنچه بیشتر مورد توجه رضاشاه قرار گرفت، ظاهر وضع آراسته و مدرن زندگی اجتماعی مردم بود. همه چیز زیبا به نظر می‎رسید و حضور زنان بی‎حجاب در چشم او بسیار پسندیده آمد. دیدن این مناظر خصوصاً در مراکز آموزشی و تربیتی این کشور توجه رضاشاه را بیشتر جلب کرد. روزنامه اطلاعات در این باره می‎نویسد:
«یکی از مراکزی که رضاشاه هنگام دیدار از ترکیه انجام داد دیدار از مدرسه‎ای در آنکارا به نام عصمت‌پاشا بود که در این مدرسه دختران بی‎حجاب ترک تربیت خانه‎داری و صنایع یدی را می‎آموختند و در هنگام ورود شاه تمام دختران مؤسسه مزبور با کف‌زدن‌های ممتد خود مقدم ملوکانه را تهنیت گفتند».
رضاشاه باور نداشت که ترکیه در زمینه آزادی زنان و تعلیم و تربیت آنان، تا این اندازه دچار تحول و دگرگونی به سبک اروپا شده باشد، تا حدی که خطاب به سفیرکبیر ایران «مستشارالدوله صادق» اظهار می‎دارد: «هنوز عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم...».
به همین علت بود که پس از بازگشت از ترکیه در اغلب اوقات ضمن بیان پیشرفت سریع کشور ترکیه، از رفع حجاب زن‌ها و آزادی آنها صحبت می‎کرد. تأثیر این مسافرت تا بدان حد است که روزنامه «رستاخیز» در مقاله‎ای به مناسبت سالگرد کشف حجاب، «ابتدای ماجرای کشف حجاب را از سال 1313 شمسی می‎داند»، سالی که بنیانگذار شاهنشاهی پهلوی به دعوت مصطفی کمال‌پاشا برای دیداری به ترکیه رفت. همچنین «یکی از مسائلی که در جریان این دیدار جلب توجه رضاشاه کرد، مساله بی‎حجاب بودن زنان آن کشور بود».  سخنان صریح رضاشاه به رئیس‎الوزرای جدید (محمود جم) به تاریخ 11 آذرماه 1314 در این باره، مؤید این مدعاست. در جایی که اظهار می‎دارد: «نزدیک 2 سال است که این موضوع ـ کشف حجاب ـ سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن‌های آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‎کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است».  به همین جهت، این سفر و دیدار از ترکیه و مشاهده تحول و دگرگونی در اجتماع زنان و «کیفیت مجالس، شاه را در خط تأسی صرف انداخت و تشبه به اروپایی شدن کشورش»، چرا که «کوشش وی آن بود که ایران را در طریق ترقی و قبول تمدن جدید وارد» کند، غافل از آنکه با تغییر در ظاهر و تقلید صرف، گرهی از مشکلات زن ایرانی، باز نمی‎شد.
منبع: مهدی صلاح، کشف حجاب، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، ص 118-114
 


Page Generated in 0/0069 sec