سعید مظفریزاده: وقتی دستور رسیدگی به اتفاقات تبریز صادر شد، قابل پیشبینی بود همانطور که در بررسی کمیتههای تحقیق در مورد سانحههای هوایی همیشه خلبان مقصر است و سیستم پرواز و ایمنی هواپیماها و مدیریت ما بینقص، در حوادث فوتبال هم به رسم معمول کسی جز داور مقصر نخواهد بود و این بار قرعه به نام داوری افتاد که تا همین چند روز پیش تشکیلات ناکام فدراسیون فوتبال و ورزش کشور خود را پشت سر موفقیت او در آسیا پنهان کرده بودند، داوری که به تنهایی بار سنگین حذف تیم چند میلیاردی فوتبال کشورمان در جام ملتها را با حضور در فینال این رقابتها به دوش کشید. اما این بار داستان کمی متفاوتتر از گذشته بود، به بازی گرفتن احساسات طرفداران متعصب و خونگرم تبریزی سبب تشدید عصبانیت و ناراحتی آنها بابت از دست دادن جام در آستانه سفر رئیسجمهور به استانشان شد تا جایی که رئیسجمهور محترم پیش از سفر دستور رسیدگی به اتفاقات تبریز را صادر و وزیر ورزش را مسؤول رسیدگی به این اتفاقات و حوادث کرد. وزیر محترم که به واسطه سیاستهای غلط و ناکارآمد وزارت متبوعش نقشی اساسی در وضعیت آشفته تیمهای محبوب پایتخت داشت و از طرفی در بازی حضور کیروش، با امر مافوق قافیه و اقتدارش را باخته بود و زمزمههای جداییاش از ساختمان سئول به گوش میرسید حالا با چالشی جدید و جدی روبه رو بود، زیرمجموعه او در تبریز بشدت زیر سوال بودند، شروین اسبقیان به اندازه تمام دوران خدمتش مورد سوال قرار گرفته بود و حالا رئیسجمهور مصممتر از همیشه منتظر پاسخگویی آنها بود. اما ضلع دیگر ماجرا یعنی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ شرایطی به مراتب بدتر از وزارتخانه داشتند. شکستهای پیدرپی تیمهای ملی کشورمان در ردههای سنی مختلف و اوضاع آشفته داخل فدراسیون در دوران زمامداری کفاشیان به اوج خود رسیده بود، سازمان لیگ هم نتوانسته بود نقشههای بازاریابی و درآمدزاییاش را پیاده کند و تنها نقطه قوت خود را برگزاری نسبتا منظم لیگ میدید اما حالا در روز پایانی تمام نقشههایش نقش بر آب شده بود. رئیس سازمان لیگ که معمولا در روزهای بحرانی علاقهای به حضور در انظار ندارد، مطابق انتظار از دسترس خارج شد و زیرمجموعه او در تلاش برای توجیه اتفاقات بودند. و اما ضلع سوم این مثلت یعنی مسؤولان استان هم شرایط خوبی نداشتند، اتفاقات لحظات پایانی مسابقه تراکتورسازی و نفت و مطالبات هواداران متعصب تراکتور در آستانه سفر رئیسجمهور آنها را تحت فشار قرار داد و کار تا جایی پیش رفت که استاندار محترم برای توجیه اتفاقات در نقش کارشناس داوری ظاهر شد و نمایندگان استانهای آذریزبان هم در سال منتهی به انتخابات نمیخواستند فرصت را از دست بدهند و به شیوه خود وارد داستان شدند. حالا هر 3 ضلع ماجرا به ریاست وزیر ورزش دور یک میز جمع شدند تا مقصر را پیدا کنند. تمام اتفاقات را مرور میکنند، گزارشها را مورد مطالعه قرار میدهند و فیلمها را بازبینی میکنند و سرانجام راز ماجرا فاش میشود «داور پنالتی تراکتور را ندیده است!»، وزیر برای آنکه از نتیجه جلسه مطمئن شود از ورزشگاه خالی یادگار امام تبریز بازدید میکند و مطمئن میشود که عامل همه اتفاقات داور مسابقه بوده است. اعضای کمیته تحقیق و در راس آن وزیر محترم ورزش سرافراز جلسه را ترک میکنند تا مسبب حوادث را به مردم و مسؤولان مافوق معرفی کنند. بهرغم اینکه کمیتههای حقیقت یاب بعضا سالها به نتیجه نمیرسند، کشف حقیقت ظرف چند روز میتواند یک موفقیت بزرگ برای اضلاع این کمیته باشد. کمیته حقیقتیاب اشتباه فغانی در 3 مورد را عامل همه اتفاقات معرفی میکند و آن را به اطلاع عموم میرساند و خواستار برخورد با او میشود. مورد اول خطای پنالتی مدافع نفت روی مهاجم تراکتور است، خطایی که در پخش مستقیم بازی کسی متوجه آن نشد و تنها دوربین و لنزهای پشت دروازه آن را مشخص کردند. اگر فغانی نتوانسته صحنه را ببیند مشکل خودش است، مگر در فوتبال دنیا کسی دیده داورها اشتباه کنند که فغانی نفر دوم باشد؟ داورها هیچ وقت اشتباه نمیکنند و معصومند و فقط فغانی است که مرتکب اشتباه شده است. مورد دوم و سوم به ترتیب اخراج بازیکن گرانقیمت تراکتور و عدم مدیریت بازی اعلام شد. فغانی اگر کمی مدیر بود بازیکن بزرگی مثل آندو تیموریان را در حضور 80هزار نفر تماشاگر در مقابل یک تیم بیطرفدار اخراج نمیکرد؛ همانطور که داور مدبر مالزیایی همین چند روز پیش بهخوبی بازی را مدیریت کرد و بازیکن خطاکار ما را در حضور صد هزار نفر اخراج نکرد. اینکه قانون فوتبال میگوید اگر بازیکن در شروع مجدد تاخیر کرد یا با بازیکنان حریف درگیر شد باید جریمه شود و کارت بگیرد یک قانون غربی است که نباید در داخل به آن توجهی کرد.