عبدالباری عطوان*: به دنبال اشغال الرمادی عراق به دست تروریستهای داعش، دولت آمریکا اعلام کرد درصدد بازنگری در راهبرد چندماهه خود برای نابودی داعش است اما آیا در عالم واقع راهبرد آمریکایی برای مقابله با داعش وجود دارد تا مورد بازنگری قرار گیرد. بدون شک حتی اگر راهبردی هم وجود داشته باشد، راهبردی متزلزل، آشفته و شکستخورده است. واشنگتن با ادعای مقابله با داعش، ائتلافی نظامی متشکل از
60 کشور تشکیل داد و هواپیماهای این ائتلاف از تابستان گذشته تاکنون بیش از 3 هزار و 700 حمله انجام دادهاند و سخنگوهای این ائتلاف با افتخار اعلام کردند موفق به مهار داعش و مانع پیشروی آن شدهاند و با همین ادعا، جنجالی به پا کردند و این دستاورد بزرگ را در مناسبتهای مختلف جشن گرفتند. این ادعاها در حالی است که داعش در روزهای اخیر با سیطره بر تدمر در سوریه و الرمادی در عراق، نظریه پیروزی ائتلاف ضدداعش را از اصل، باطل کرد و سیلی محکمی بر صورت آمریکاییها و متحدانشان نواخت. سیطره داعش بر الرمادی و تدمر به معنی سیطره این گروه بر نیمی از خاک سوریه و یک سوم خاک عراق است. با این پیشروی، داعش تمام خوشبینیهای ائتلاف آمریکایی را نقش بر آب کرد و باعث شد واشنگتن برای چارهاندیشی و تغییر راهبرد خود، به منظور برگزاری کنفرانس وزرای خارجه ائتلاف ضدداعش در هفته آینده در پاریس زمینهسازی کند. اما بهراستی واشنگتن بیش از آنچه در 10 ماه گذشته انجام داده است، چه کار دیگری میتواند انجام دهد؟ آموزش و تسلیح بیشتر؟ افزایش حملات هوایی؟ یا اعزام نیروهای زمینی به سوریه و عراق؟ قدر مسلم آن است که تغییرات ناگهانی، نسنجیده و بیحساب و کتاب در جدول اولویتهای این راهبرد در قبال سوریه یکی از دلایل آشفتگی و ضعف آن است. در ابتدا سرنگونی نظام سوریه در راس اولویتهای این راهبرد قرار گرفت اما ناگهان این اولویت تغییر کرد و آمریکا، خود و متحدانش را متقاعد کرد که اولویت اصلی باید مقابله با تروریسم و داعش باشد، این درحالی است که واشنگتن اینک بر اثر فشارهای سعودی- ترکی به اولویت اول یعنی سرنگونی نظام سوریه برگشته و تمام این ادعاها و رجزخوانیها تنها در طول 2 سال اتفاق افتاده است. آمریکا از العبادی خواست، صحوات(نیروهای عشایر سنی که در گذشته توسط آمریکاییها تشکیل شده است) را مسلح کند، اما العبادی این خواسته را نپذیرفت و همچنان بر تکیه بر نیروهای داوطلب مردمی اصرار کرد. توافق هستهای زودهنگام غرب با ایران نیز کشورهای عربی عضو ائتلاف ضدداعش را شوکه و اعتماد آنها را به راهبرد آمریکا برای مقابله با داعش خدشهدار کرد. این تغییرات در اولویتهای راهبرد ضدداعش آمریکا، سردرگمی در انتخاب متحدان و فقدان تمرکز سیاسی و نظامی به طور کامل به نفع داعش تمام شد و داعش از آن بهخوبی استفاده و با پیشرویهای اخیر در سوریه و عراق همگان را غافلگیر کرد. معلوم نیست آمریکا با این همه شکست که از دست داعش و متحدان خود متحمل شده، چگونه برخورد خواهد کرد. واقعیت این است که افزایش حملات هوایی چیزی از حقایق را تغییر نخواهد داد و تکرار آموزش و تسلیح ارتش عراق نیز بعید است نتیجه مثبتی به دنبال داشته باشد. آنچه مقامهای واشنگتن آن را درک نمیکنند، این است که داعش فقط صاحبان ریشهای بلند و تندروهای به ظاهر مسلمان نیستند بلکه داعش آمیخته از کسانی است که براساس ادبیات غلط خود برای رسیدن به شهادت، کامیونهایی با چندین تن مواد منفجره را در عملیات انتحاری هدایت میکنند، داعش مجموعهای از ژنرالهای بعثی است که در دانشکدههای عالی نظامی غرب و شرق تحصیل کردهاند و پل برمر، حاکم نظامی آمریکا در زمان اشغال عراق، آنها را به آغوش گروههای افراطی فرستاد. سیطره داعش بر الرمادی عاملی برای به تاخیر انداختن نبرد برای بازپسگیری موصل و تقویت انبارهای مهمات این گروه با مهمات و تجهیزات مدرن آمریکایی رها شده در الرمادی توسط ارتش عراق ارزیابی میشود. این شکست آثار روحی و روانی ناگواری دارد که بهسادگی نمیتوان از آن عبور کرد. عراق در بحرانی بسر میبرد که شدت آن کمتر از بحران سوریه نیست و علت اصلی آن هم خود آمریکاییها و اشغالگری گذشته آنها در عراق است؛ آمریکاییها بر آتش کشمکشهای فرقهای و نژادی در عراق میدمند و میخواهند در نهایت منطقه را متلاشی و آن را در جنگهای داخلی غرق کنند و هرکس خلاف این را بگوید در عالم دیگری بسر میبرد.
*تحلیلگر برجسته مسائل منطقهای