مرتضی جواهری: سپاهان بهعنوان یک تیم شهرستانی قدرتمند توانست بار دیگر قهرمان ایران شود تا ضمن رساندن عدد جامهای قهرمانی خود در لیگ برتر به عدد 5، دستنیافتنیتر شود.بیراه و مایه تعجب نیست که بشنویم سپاهان در هر سال جامی گرفته است. از سال 1380 و با آغاز لیگ برتر، نماینده اصفهان در لیگ برتر و جام حذفی، یا قهرمان بوده یا در قامت قهرمان تیمش را روانه میدان کرده است. 5 مقام اولی در لیگ برتر ایران، نایبقهرمان لیگ قهرمانان آسیا را در ایران هم بدل به تیمی بیرقیب کرده است. شاید سپاهان هم مثل هر تیم دیگری از مسائل غیرفوتبالی نظیر اشتباهات داوری سود یا زیان دیده باشد اما به طور کل زیر سوال بردن قهرمانی یک مجموعه که حاصل برنامهریزی دقیق و یکساله است، نوعی بیانصافی و شاید ریشه در حسادتها داشته باشد. حال این مجموعه ممکن است سپاهان باشد یا فولاد خوزستان یا استقلال و پرسپولیس و تراکتورسازی. آنچه در این نوشته به طور اجمالی بررسی میشود، پارامترهای فنی است که سپاهان با رعایت آنها و در کمال ناباوری و بسیار آرام راه قهرمانی را پیمود و قهرمان شد.
1- خریدهای کاملاً موفق
عبدالله کرمی، لوسیانو پریرا مندز، محمدرضا خلعتبری، رسول نویدکیا و وریا غفوری. کرانچار لیستش را کاملا بر حسب نیاز و به دور از هیاهوی نقل و انتقالات تهیه کرد. بازیکنانی کاملا موثر که تمام آنها در لیگ برتر گلزنی کردند و در بازیهای این فصل سپاهان مهره ثابت ترکیب تیمشان بودند. سپاهان برگ برنده اول را از رقبا گرفت؛
نقل و انتقالات.
2- مارتین مجیستر
بدنساز برجسته و کاملا شناخته شده باشگاه بارسلونای اسپانیا. تمرینات حیرتآور و نوینش در طول مدت آمادهسازی سپاهان، زبانزد اهالی فوتبال و حتی هواداران بود. مجیستر در همان مدت کوتاه حضورش در سپاهان اثر خود را کاملا بر پیکره تیمی سپاهان گذاشت. تیمی که یارای مسابقه دادن و پیروز شدن در هر شرایطی را داشت؛ از سرمای تبریز و مشهد تا هوای گرم خوزستان. مجیستر طوری سپاهان را بدنسازی کرد که هیچ بازیکنی از سپاهان نه رباط صلیبیاش پاره شد و نه مینیسکش. هیچ مصدومیت طولانیمدتی هم این فصل در سپاهان رخ نداد، این یعنی علم بدنسازی فوتبال.
3- فنرباغچه، خاصترین حریف تدارکاتی
تاکنون سابقه نداشته است که تیمی ایرانی توسط یک تیم حاضر در لیگ قهرمانان اروپا به بازی تدارکاتی دعوت شود، آن هم با ترکیب اصلی. سپاهان اما سال گذشته با دعوت فنرباغچه ترکیه به منظور بازی تدارکاتی به این کشور سفر کرد. این بازی شاید نقش پررنگی در آمادهسازی تیم قهرمان لیگ داشت.
4- استعفای با کلاس آقای جنتلمن
کرانچار در نیمفصل اول و قبل از بازی مقابل پدیده، به علت آنچه که آن را عدم امکان همکاری میخواند از سمتش استعفا کرد، استعفایی که با پذیرش آن و برگزاری مراسمی باشکوه در باشگاه فولاد مبارکه، اعلامی بر قطع همکاری این کروات خوشپوش و مودب فوتبال ایران با سپاهان بود. در حالی که سرمربیان وطنی برای یک بازی بیشتر نشستن روی یک نیمکت و در کانون رسانهها بودن حاضرند تیم مطبوعشان را در مرکز حواشی قرار دهند، کرانچار بدون هیج حاشیهای به کار خود در تیمش پایان داد. آرامش به قدری بر فضای تیم و هیات مدیره حاکم بود که سپاهان اولین بازیاش را بعد از کرانچار در ورزشگاه مملو از جمعیت ثامنالائمه مشهد برد و به راه خود ادامه داد.
5- انتخاب سرمربی تیم قهرمان
شبیهترین فرد ممکن از لحاظ فنی و اخلاقی به کرانچار بهعنوان سرمربی جایگزین انتخاب شد؛ حسین فرکی. هوشمندی هیات مدیره سپاهان در این انتخاب ستودنی بود. فرکی، گزینهای که از تیم قهرمان آمده بود و با فضای کورسی برای کسب جام آشنایی داشت. کار با کرواتها در ادوار گذشته تیم ملی، ادبیات و فنون کاری را برای کار کردن در سپاهان کرانچار به وی آموخته بود و از طرفی متانت و خونسردی وی و تشابهش با کرانچار، بازیکنان را دچار سردرگمی نمیکرد. فرکی سرمربی سپاهان شد.