استیو شوانیچ : ائتلاف تحت امر آمریکا که اکنون تلاش میکند اینگونه نشان داده شود که آنها در حال نبرد با داعش هستند، عمدا به ظهور داعش کمک کرد چون هدفشان منزوی کردن «بشار اسد» و مقابله با نفوذ فزاینده ایران بود. دستکم میتوان گفت از آگوست2012 میلادی، همین ائتلاف ضدداعش به طور کامل میدانست پیشدرآمد داعش یعنی گروههایی مثل القاعده عراق، به همراه سایر گروههای وابسته به القاعده بر مخالفان سوری سلطه دارند. آمریکا و همپیمانانش میدانستند القاعده عراق در فاصله سالهای 2009 تا 2010 افول کرده بود اما به علت شبهنظامیگری در سوریه دوباره احیا شد. با وجود همه این تحولات، آمریکا و همپیمانانش همچنان به کمک مالی، تسلیحاتی و آموزشی خود به همین گروههای تندرو ادامه دادند، آنها به طور خاص این کار را کردند چون از دیدگاه آنها ظهور این گروهها دارایی مهمی برای رسیدن آمریکا به اهداف ژئوپلیتیکش محسوب میشد، هرچند در همین زمان این گروهها مرتکب جنایات شنیعی میشدند. ظهور داعش نه تنها پیشبینی شده بود بلکه هدف اعلامشده قدرتهایی بود که از مخالفان فرقهگرای دولت سوریه، با هدف مخالفت با بشار اسد و مهارکردن ایران، حمایت میکردند. با وجود آنکه پیشبینی میشد ظهور داعش در عراق پیامدهای وخیمی برای این کشور داشته باشد از جمله اینکه ممکن است شهرهای موصل و رمادی سقوط کنند، اما حمایت آمریکا و همپیمانانش از مخالفان سوری همچنان ادامه یافت. این امر منجر به این نتیجهگیری میشود که شکلگیری داعش، یا هدف اعلامشده آنها بود یا اینکه بهعنوان یک نتیجه ثانویه این سیاستها، مورد پذیرش قرار گرفته بود. گزارش
7 صفحهای آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) آمریکا که تاریخ آن به آگوست 2012 مربوط میشود و اخیرا نیز با توجه به قانون آزادی اطلاعات در آمریکا منتشر شده است، به طور خاص بیان میکند که مخالفان سوری در آن زمان یک مسیر روشن فرقهای را در پیش گرفته بودند و اینکه سلفیها، اخوانالمسلمین و القاعده عراق نیروهای اصلی محرک شورش در سوریه بودند. القاعده عراق که پیشدرآمدی بر داعش بود و از همان آغاز از مخالفان سوری حمایت کرده بود، طی سالهای 2009 و 2010 پسرفت داشت، اما پس از شبهنظامیگری در سوریه، قدرتهای دینی و قبایلی در منطقه با خیزشهای فرقهای همراهی کردند. با وجود این حقایق، این غرب و کشورهای خلیجفارس و ترکیه بودند که از مخالفان سوری حمایت کردند درحالی که کشورهای روسیه، چین و ایران از بشار اسد حمایت کردند. همچنین، آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا پیشبینی کرد داعش میتواند یک دولت را از طریق اتحاد با دیگر سازمانهای تروریستی در عراق و سوریه اعلام کند. این آژانس همچنین پیشبینی کرده بود این احتمال وجود دارد یک حکومت سلفی در شرق سوریه تشکیل شود. این دقیقا همان چیزی بود که در سالهای بعد از سال 2012، با اعلام داعش رخ داد. قدرتهای حامی مخالفان سوری دقیقا همین را میخواستند تا سوریه را منزوی کنند چون از دید آنها رژیم سوریه عمق راهبردی گسترش شیعه بود درحالی که ایران و عراق نیز بخش لاینفک این گسترش بودند. قدرتهای حامی مخالفان سوری شامل غرب، کشورهای خلیجفارس و ترکیه میشوند. در ادامه گزارش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا بیان میشود فرضیههای آتی مربوط به بحران سوریه این است که رژیم سوریه بقا خواهد داشت و اینکه رویدادهای جاری باعث میشود این نبرد به یک جنگ نیابتی بین ایران - روسیه - چین از یک طرف و کشورهای غربی، خلیجفارس و ترکیه از سوی دیگر تبدیل شود. این گزارش به درستی سقوط شهرهای موصل و رمادی را پیشبینی کرده بود از جمله اینکه وخامت اوضاع، پیامدهای وخیمی بر وضع عراق خواهد داشت اما باعث ایجاد فضایی ایدهآل برای القاعده عراق خواهد شد تا به موصل و رمادی بازگردد و باعث شتاب جدید در حرکت میان آن خواهد شد چون میخواهد جهاد را در میان سنیهای عراق و سوریه و بقیه سنیهای جهان عرب علیه یک دشمن، یعنی مخالفان، متحد کند. این امر میتواند خطر زیادی را برای اتحاد عراق و محافظت از قلمرو این کشور ایجاد کند. این سند در طبقهبندی محرمانه قرار گرفت و در اختیار وزارت امنیت داخلی، وزارت خارجه آمریکا، آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، افبیآی، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، وزیر دفاع، وزیر خارجه، فرماندهی مرکزی آمریکا و دیگر نهادها قرار گرفت. این یک گزارش اطلاعاتی است و ارزیابی اطلاعاتی نهایی محسوب نمیشود اما با این وجود، اطلاعات موجود در آن قبل از توزیع، مورد تایید قرار گرفت. از این رو میتوان گفت ائتلاف تحت امر آمریکا که اکنون با داعش نبرد میکند، به صورت مداوم اقدام به حمایت از مخالفانی کرد که میدانست تحت سلطه تندروهای فرقهگرا هستند. ائتلاف تحت امر آمریکا دروغ گفت و این تندروها را بهعنوان افراد میانهرو توصیف کرد. ائتلاف تحت امر آمریکا میدانست این حمایت منجر به ایجاد داعش خواهد شد اما با این وجود به حمایت از چنین افرادی ادامه داد تا بشار اسد را تضعیف و با گسترش نفوذ ایران مقابله کند. براساس قانون، فردی که مرتکب یک اقدام میشود باید اینگونه تلقی کرد که چنین فردی باید درباره پیامدهای طبیعی و قابل پیشبینی اقدام خود، قصد و نیت داشته باشد.
از این رو میتوان نتیجه گرفت:
1- حتی با در نظر نگرفتن اذعان این مدارک به مشارکت در جرم، با توجه به اینکه ظهور داعش پیامدی طبیعی و قابل پیشبینی، پس از ادامه حمایت آمریکا و همپیمانانش از مخالفان فرقهای سوریه بود پس باید گفت چنین اقدامی نتیجه مورد نظر این کشورها (آمریکا و حامیان منطقهایاش) بود. همچنین در این سند به طور خاص به عراق بهعنوان مرکز ناخواسته برای توسعهطلبی شیعی اشاره میشود در حالی که در همین سند سقوط شهرهای موصل و رمادی و قرار گرفتن آنها در کنترل سنیها، پیشبینی شده بود و هدف این بود که جلوی این توسعهطلبی گرفته شود. همه این تلاشها منجر به این نتیجهگیری میشود که دستاوردهای اخیر داعش در این 2 شهر چیزی نبود که آمریکا مخالف آن باشد بلکه برعکس، چیزی بود که مطلوب آمریکا هم بود. با توجه به اینکه سقوط موصل و رمادی جزو پیامدهای طبیعی و قابل پیشبینی بود، با توجه به مطرح بودن پرسشهای بسیار درباره سقوط این 2 شهر و این واقعیت که این نتایج با توجه به ادامه سیاستهای آمریکا، قابل پیشبینی بود، آمریکا و همپیمانانش باید به صورت مستقیم و غیرمستقیم این نتیجه را مدنظر قرار داده باشند. همانطور که پروفسور «نوآم چامسکی» توصیف کرده است، سقوط موصل در ژوئن 2014، بسیار تعجببرانگیز بود. در واقع تحلیلگران نظامی غرب متعجب شدند. دقیقا به یاد بیاورید که چه اتفاقی رخ داد. عراق ارتش دارد و این ارتش میداند چگونه نبرد کند. در جریان جنگ ایران و عراق این ارتش نبرد سخت و بیرحمانهای داشت و در واقع این ارتش(عراق) بود که با حمایت آمریکا با ایران در جنگ بود. ارتش عراق (هنگام سقوط موصل) 350 هزار عضو داشت که تا دندان مسلح بودند و همه نوع سلاحهای پیشرفته را در اختیار داشتند. این نیروها به مدت بیش از یک دهه به وسیله آمریکا آموزش دیدند. ارتش عراق با چند هزار تکفیری روبهرو شد که خیلی هم مسلح نبودند. نخستین اتفاقی که افتاد این بود که همه ژنرالها گریختند. سپس همه نیروهای نظامی فرار کردند و تسلیحات را هم جا گذاشتند. سپس نیروهای داعش وارد موصل و بعد وارد بخشهای زیادی از عراق شدند. این یک پدیده عجیب بود. اگر به این مساله فکر کنید حرفهای زیادی برای شما خواهد داشت. همچنین باید گفت نیروهای امنیتی عراق از هم پاشیدند و فرار کردند. عامل تار و مار شدن این نیروها، فرماندهان آنان بودند. این مطلب را یک نظامی عراقی توصیف کرد و گفت در صبح روز دهم ژوئن فرمانده وی به نظامیان تحت امرش گفته بود دیگر تیراندازی نکنند، تفنگهای خود را به شورشیان تحویل دهند، لباسهای یونیفرم خود را از تن دربیاورند و از شهر خارج شوند.
2- موصل در حالی تحویل 1300 داعشی شد که این کار را ارتش 350 هزار نفری و میداندیده عراق انجام داد. ماموران فرماندهی ارتش عراق به نیروهای تحت امرشان دستور دادند سلاحهای خود را تحویل نیروهای داعش دهند و فرار کنند. آیا این سقوط شگفتانگیز موردنظر ائتلاف آمریکایی بود تا عمق راهبردی گسترش شیعه در عراق را منزوی کند؟ یا مشاوران نظامی غربی به فرماندهان ارشد نظامی عراق توصیه کرده بودند شهر را به تروریستهای داعش تحویل دهند؟ آیا این نیروها همکاری کردند؟ زمانی که موصل سقوط کرد، پروفسور «مایکل شوسدوفسکی» این پرسشها را مطرح کرده بود. سقوط شهر رمادی هم که اخیرا صورت گرفت، همانند سقوط موصل مشکوک است. ائتلاف تحت امر آمریکا که وعده داد از عراق در برابر داعش محافظت کند، اساسا اجازه داد رمادی سقوط کند چون این ائتلاف در زمان نبرد رمادی فقط 7 حمله انجام داد. این تعداد حمله بسیار اندک است. بهانه ضعیفی که برای این تعداد کم حملات بیان شد این است که توفان شن مانع از آن شد که حملات انجام شود. این رویدادها درحالی است که داعش در حالی که آسمان کاملا صاف و روشن بود اقدام به رژه پیروزی کرد و شبهنظامیان آن در خیابانها به صف ایستادند. حملات هوایی میتوانست کل تندروهایی را از بین ببرد که آمریکا مدعی نبرد با آنهاست در حالی که هیچ یک از این اتفاقات رخ نداد. اما چرا؟ آیا این کار هم مطلوب ائتلاف آمریکایی بود تا عمق راهبردی گسترش شیعی در عراق منزوی شود؟ «وحده الجمیلی» مشاور رئیس پارلمان عراق در واکنش به سقوط شهر رمادی گفته بود: «این سقوط اگر ناشی از خیانت، غفلت یا توطئه منطقهای و بینالمللی بوده باشد اما ائتلاف بینالمللی در آن نقش بدی داشت. مردم دیدند ائتلاف بینالمللی برای داعش سلاح میریخت. آنها تسلیحات سنگین را برای نیروهای تروریست در رمادی ریختند. این اقدام نیروهای ائتلاف بینالمللی یک خیانت است». این نخستین بار نیست که یک سیاستمدار عراقی، ائتلاف آمریکایی را به ریختن تسلیحات و کمک به داعش متهم کرده بلکه این پدیدهای است که مدتی است در جریان است. در یک مورد 2 هواپیمای انگلیسی به وسیله عراقیها سرنگون شدند. عراقیها مطرح کرده بودند این هواپیما مشغول ریختن تسلیحات برای داعش بود. عکسهایی بهعنوان مدرک از این هواپیماهای ساقط شده گرفته شد. «جمعهدیوان» عضو پارلمان عراق گفت: «ائتلاف بینالمللی تنها بهانهای برای محافظت از داعش و کمک به گروههای تروریستی با تجهیزات و تسلیحات است. ائتلاف تحت امر آمریکا مواضع اصلی داعش را در عراق هدف قرار نداده است». در هر صورت سقوط موصل و رمادی بر اثر سرایت بحران از سوریه به عراق و در نتیجه سیاستهای غرب در سوریه، قابل پیشبینی بود. در برخی موارد چنین به نظر رسید که غرب به سقوط این شهرها کمک کرد و دستکم میتوان گفت این یک پیامد پذیرفتهشده در راهبرد مقابله با سوریه و ایران بود و در بدترین حالت میتوان گفت اینها بخشی از هدف تجزیه عراق بود. با توجه به اینکه ائتلاف آمریکایی به حمایت از مخالفان سوری فرقهگرا ادامه داد و بهطور کامل میدانست این حمایت به تشکیل داعش ختم خواهد شد، با توجه به اینکه سقوط شهرهای موصل و رمادی قابل پیشبینی بود، با توجه به نحوه سقوط این 2 شهر، معقول خواهد بود شمار زیادی از سیاستمداران عراقی به صورت جدی بپرسند آیا سقوط این شهرها باورکردنی است؟
مرکز تحقیقاتی گلوبال ریسرچ