«دنیس لِهِین» نویسنده خلاقی است که آثارش حاوی نوعی طنز سیاه و گزنده است. گونهای ادبی که سابقهای طولانی در ادبیات مدرن جهان دارد و از اروپا به آمریکا رسیده و در دهه 40 با آثار نویسندگانی چون همت، کین و بورنت به پویامندی رسیده است. در نوشتههای لهین میتوان حال و هوایی از مولفههای پلیسی و کارآگاهی را هم رصد کرد و از مهم ترین آثارش میتوان به رمانهای «رودخانه مرموز»، «یک نوشیدنی قبل از جنگ»، «او مرده عزیزم، مرده» و «جزیره شاتر» اشاره کرد. لهین نخستین رمانش را در سال 1994 با عنوان «یک نوشیدنی قبل از جنگ» منتشر کرد. کتاب «زندگی در شب»، اثر دیگری است که به فارسی هم ترجمه شده و درباره دزدی خردهپا در بوستون دهه 20 بوده که به سردسته فروشندگان قاچاق جنوب آمریکا مبدل میشود. این رمان در سال 2012، جایزه ادبی ادگار آلنپو را از آن خود کرده و بیش از 6 ماه در صدر فهرست کتابهای پرفروش نیویورکتایمز قرار داشت. نویسنده در این داستان، بحرانی از جنس عشق و انتقام میآفریند و قتل و خیانت را در روزگاری که گناه از نگاه برخی سعادتمندی است(!) به چالش وامیدارد. لهین در رمان «جزیره شاتر» نیز اثری روانشناسانه در بستر دلهره و جاری در روایت میآفریند. رمانی ترکیبیافته از آثار خواهران برونته و فیلم «هجوم ربایندگان جسد» که کشف حقیقت، مهمترین مولفه آن به شمار میآید و دورانی از مککارتیسم و تحولات مربوط به آن مسیری دیگر در خوانش این داستان است. همچنین از لهین رمان ارزشمند دیگری با نام «روز واقعه» که درباره اعتصاب پلیس بوستون بوده در سال 2008 منتشر شد. اما نخستین اثری که از لهین به فیلمنامه تبدیل شد، «رودخانه مرموز» نام داشت که در سال 2002 ساخته شد، روایتی از تاثیر دنبالهدار گناه در زندگی انسانها که حتی رفاقت را تحتالشعاع قرار میدهد. لهین در سال 2005 نخستین نمایشنامهاش را با نام «کورونادو» به چاپ رساند. این نمایشنامه براساس داستان کوتاهی از خودش بوده و در سالهای 2005 و 2006 در شیکاگو و نیویورک روی صحنه رفت. وی در زمینه فیلمنامهنویسی نیز آثار ارزندهای را در کارنامه دارد. فیلمنامه «ویل هانتینگ خوب» ساخته گاس ونسنت اولین آنهاست که جایگاه ارزندهای نزد منتقدان دارد. همچنین وی در سال 2004 از نویسندگان سریال تلویزیونی «سیم» بود. فیلم «سقوط» نیز براساس یک داستان کوتاه از دنیس لهین با نام «رهایی حیوان» ساخته شد اما «جزیره شاتر» پرفروشترین رمان این نویسنده خلاق بوده که در آوریل ۲۰۰۳ توسط انتشارات هارپر کالینز منتشر شد. «دنیس لهین» نویسندهای است که میتوان مولفههای پستمدرن را در آثارش ردیابی کرد؛ چالشی که در بستر واقعیت میآفریند و این جلوهگری در آثاری چون «رودخانه مرموز» و «شاتر ایسلند» به روشنی دیده میشود. جیمی با روانی گسیخته از دریافت حقیقت، دوست دوران کودکیاش را در «رودخانه مرموز» به قتل میرساند و تدی در «جزیره شاتر» برای فرار از خود واقعیاش در قالبی دیگر فرومیرود و همچنان آنچه در این داستانها عنصری پیش برنده است، عدم یقینی از درک حقیقت است تا همه چیز در زنجیرهای از ذهنیتگرایی و عینیتنمایی دنبال شود. سفری به هزار توی ذهنیتی خطرناک که در دنیایی موهوم از زیستن سیر میکند و روایتی مخدوش را از پس موقعیتهای ناپایدار رقم میزند. مسالهای که شاخصهای اساسی در آثار پستمدرن بوده و در نوشتههای لهین هم بهروشنی کاربرد دارد. از طرفی ایدههای داستانپردازانه این نویسنده نیز از شرایط لازم برای ایجاد فضایی دراماتیک برخوردار بوده و مضامینی عمیق همراه با بافتی روانشناسانه دارند. شخصیتهای آثار لهین در دایرهای وسیع از جبر قرار داشته و آزادی خود را تنها در محصوریتی از جبرگرایی تعریف میکنند. نکته قابل توجه در داستانهای لهین، وجود فضایی کنجکاوبرانگیز برای کشف معماها در بستر موقعیتی بشدت تعلیقوار است. در «رودخانه مرموز» بهرغم اینکه تا آخرین دقایق همه چیز گواه بر گناهکار بودن «دیو» و حقمندی جیمی است، در عرض دقایقی کوتاه جای این دو با هم عوض میشود و در «جزیره شاتر» با وجودی که روایت ابتدایی، خبر از ماموریت تدی برای کشف سرنخی از جنایت رخ داده توسط راشل سولاندو دارد، ناگهان پیشفرضی از ذهنیت گسیخته تدی، مسیری کاملا متمایز برای مخاطب میآفریند؛ اینکه شصت و هفتمین بیمار تیمارستان شاید خود تدی باشد! لهین، نویسندهای است خلاق که در تاریکی نفوذ میکند و نوری پرتوافکن به سیمای درونی افراد میافکند تا یادآور تصویر هولناکی باشد که از نبود اخلاق، جهان را در بر گرفته است.