شکست برابر الهلال پایانی بود بر یکی از تلخترین فصلهای تاریخ پرسپولیس. تیمی که در طول این فصل تغییرات زیادی روی نیمکت مربیگری و صندلی مدیرعاملی داشت و حتی برخی مسؤولان آن سر از زندان درآوردند! دقایق ابتدایی روز چهارشنبه ششم خردادماه، داور ازبکستانی سوت پایان دیداری را به صدا درآورد که پرسپولیس در عربستان باخت و حذف شد؛ راحتتر از حد تصور هوادارانی که آرزو داشتند تیم محبوبشان بتواند با کسب نتیجهای آبرومند در زمین الهلال و صعود به جمع ۸ تیم برتر آسیا، پایانی خوش برای فصلی تلخ و پر از حادثه رقم بزند. دیوار کج بالاخره در ورزشگاه ملک فهد فرو ریخت، دیواری که آجر نخست آن به خاطر اختلافات پشتپرده برخی اعضای هیاتمدیره پرسپولیس با علی دایی در ابتدای فصل کج نهاده شد و سهشنبهشب باعث وداع دردناک سرخپوشان با لیگ قهرمانان آسیا شد. دست خالی برانکو روی نیمکت، ضعف مفرط بازیکنان در تقابلهای یک یا دو نفره با نفرات الهلال و اجرای برنامههای تاکتیکی و همچنین خستگی و بیانگیزگی نفراتی که تقریبا در بازیهای اخیر جزو ۱۱ یا ۱۴ بازیکن پرسپولیس بودند، ماحصل درگیری افرادی بود که در روزهای مهم آمادهسازی تیم و جذب بازیکن پیش از آغاز لیگ چهاردهم، منافع خود یا بهتر بگوییم شهرتطلبی را بر منافع تیم ترجیح دادند.
اقدام اشتباه مدیران ابتدای فصل
پرسپولیس در عربستان باخت و حذف شد. اما امروز این سوال مطرح میشود که چرا مدیران باشگاه در ابتدای فصل به درخواستهای علی دایی برای بستن تیم بهتر اهمیتی ندادند؟ اگر پاسخ «خالی کردن زیر پای دایی و کادرفنیاش باشد»،باید به حال مدیران ابتدای فصل تاسف خورد که منافع باشگاه را فدای سیاست و تفکر غلط خود کردند. قطعا اگر آنها قبل از آغاز فصل دایی را برکنار میکردند، نه اینکه مانع اجرای برنامههایش شوند، سرنوشت امروز پرسپولیس تا این اندازه دردناک به پایان نمیرسید.
درگیریهای ویرانگر رحیمی و سیاسی
این همان اختلافی بود که پس از ناکامی پرسپولیس در روزهای ابتدایی لیگ، از جلسات خصوصی خارج و علنی شد؛ اتفاقی که آتش اختلاف هیاتمدیره این باشگاه با علیرضا رحیمی مدیرعامل و علی دایی سرمربی وقت این تیم را بیشتر کرد. اعضای هیاتمدیره به سرکردگی حمیدرضا سیاسی ضعف فنی را عامل ناکامی پرسپولیس اعلام کردند اما رحیمی به حمایت از سرمربی تیم خود پرداخت. علی دایی هم بار دیگر اعلام کرد مدیریت باشگاه در جذب نفرات و برگزاری برنامههای آمادهسازی مدنظرش، درست عمل نکرده و به قولی چوب لای چرخ بهتر بسته شدن پرسپولیس گذاشتند.
سوالی که دایی باید پاسخ بدهد
از سوی دیگر جا دارد این سوال را از علی دایی پرسید که چرا وقتی این مخالفتها را دید یا متوجه آنها شد، برای ماندن و ابقای خود در راس هرم کادر فنی پرسپولیس، حاضر شد مقابل این اتفاقات سر خم کند. همچنین تیم را ضعیف ببندد و خوب آماده نکند تا در نهایت این پرسپولیس و هواداران باشند که یک فصل شاهد ناکامیهای تلخ تیم خود باشند.
بازگشت پرحرف و حدیث حمید درخشان
بازگشت عجیب حمید درخشان به پرسپولیس، بازتابهای مثبت و منفی زیادی داشت. خیلیها او را منجی دانسته و بسیاری با انتقاد از این تغییر، سرمربیگری درخشان را یک بازگشت به عقب غیرمنطقی برشمردند. درخشان اما خیلی زود نشان داد، به خوبی راه علی دایی را ادامه میدهد زیرا پرسپولیس او هم بسیار پرنوسان و حاشیهدار بود.
اشتباه بزرگی که برانکو مرتکب شد
البته برانکو ایوانکوویچ که سومین سرمربی پرسپولیس در لیگ چهاردهم بود، بنا به دلایل نامعلوم روی نام گابریل هم خط قرمز کشید تا این تیم خصوصا در بازی برگشت با الهلال کاملا خلع سلاح شود، تیمی که به زعم بسیاری از هوادارانش، پیراهنش به تن خیلی از بازیکنان گشاد است و باید برای فصل آینده یک انقلاب در بخش نفراتش صورت گیرد.
حضور مدیران کار نابلد و تصمیمات عجیب
سرخپوشان پایتخت بار دیگر باختند، آن هم روزی که رئیس هیاتمدیره آن، جاده را برای رسیدنش به پست مدیرعاملی به خوبی صاف کرد اما 2 هفته بعد سر از زندان درآورد. همان روزی محکوم به ناکامی شد که پس از بازگشت مدیرعاملش، اعضای هیاتمدیرهاش تقویت نشده یا اجازه پیدا نکردند مدیرعامل جدیدی را انتخاب کنند. سرخپوشان روزی قافیه را به سایر مدعیان باختند که مدیران کارنابلد در عرصه ورزش و فوتبال، به جای جبران اشتباهات قبلی، بر تکرار یا ادامه آن اصرار ورزیدند آنهم بدون توجه به این جمله که «اگر برای هر اشتباه هزار دلیل بیاورید، میشود هزار و یک اشتباه».