محسن اقبال دوست: حدود 700 کیلومتر از شبستر آذربایجان شرقی آمده بود چیتگر تا سیتروئن C5 سفیدرنگ پلاک ملی مدل 2011 خود را به قیمت 100میلیون تومان در بازار خریدوفروش چیتگر بفروشد. از وجناتش مشخص بود دلال نیست. وقتی علت کارش را جویا میشوم، خیلی راحت میگوید «با همین نقدینگی 2 تا 3 برابر بهتر از این را میتوانم در منطقه آزاد بخرم!»
شاید گذر شما هم به برخی مناطق آزاد در کشور افتاده باشد. مناطق آزادی که شاید چیزی در حدود یک دهه قبل محدود به چند جزیره در خلیجفارس میشد اما امروز تقریباً دورتادور نوار مرزی و در گوشه و کنار ایران شهرها تبدیل به مناطق آزاد شدهاند که به عبارت بهتر میتوان این شهرها را بهجای مناطق آزاد تجاری و اقتصادی، مناطق آزادی برای خودروهای لوکس اروپایی و آمریکایی که امکان نمره شدن در سایر شهرها را ندارند، دانست. اینکه تبدیلشدن این شهرها به مناطق آزاد چقدر به شکوفایی اقتصاد این مناطق کمک کرده است، بحث علیحدهای است که پرداختن به آن را بهوقت دیگری موکول میکنیم!
بیایید مساله را با یک فرض شروع کنیم. این فرض برای خیلی از ما شاید یک رؤیا باشد و برای بعضی از ما یک خاطره ولی بههرحال برای روشن شدن مساله چارهای نداریم جز آنکه این مفروض را داشته باشیم. فرض کنید مثلاً به انحای مختلف مبلغی در حدود90 تا 100 میلیون به دست شما میرسد! یا به شما ارث رسیده، یا در بانک برنده شدهاید، یا خداینکرده اختلاس کردهاید، یا مثلاً فرض محال بدون ضامن و وثیقه به شما وام دادهاند یا اصلاً از آسمان در جیب شما افتاده! مهم رسیدن این پول به شماست ولی مشروط به اینکه باید با آن برای خود حتماً یک خودرو بخرید! بگذارید سناریوهای محتملی که برای خرید خودرو خواهید داشت را مرور کنیم.
1ـ شاید بعضی از شما تصمیم بگیرید خودروی داخلی بگیرید تا هم چرخ صنعت خودروسازی بچرخد، هم اشتغالزایی شود و هم انشاءالله پرچم 2 تیم استقلال و پرسپولیس که یحتمل صاحبانش همین خودروسازان محترم باشند، بالا باشد (البته اگر به سرنوشت تیم پیکان دچار نشوند). در این حالت شما یا میتوانید خودروی ملی تولید داخل را بخرید که لوکسترینشان همین «دنا»ی 52 میلیونی است یا خودروی چینی مونتاژ داخل که گرانترینش تقریباً معادل پولی که به شما رسیده میشود. پس شما یک خودروی چینی خواهید داشت با 100 میلیون!
2ـ بعضی هم هستند که مرامشان با خودروی داخلی سازگار نیست و خودروی چینی سواربشو هم نیستند! پس یا باید یک ماشین ژاپنی، کرهای یا اروپایی سطح متوسط بخرند تا استاندارد بالاتری داشته باشد، که در این صورت با این مقدار پول یا باید یک خودروی جمعوجور کوچک یا به عبارتی هاچبک بخرند، یا باید قید ماشین نو را زده بروند چیتگر، دنبال خودروی کارکرده و یا بروند 30 تا 40 میلیون دیگر قرض کنند تا خودروی موردنظرشان را تهیه کنند!
3ـ اما برویم سراغ کسانی که در مناطق آزاد زندگی میکنند. مثلاً همین شمایی که در «رشت»، «اهواز» یا «تبریز» زندگی میکنید! شما با این پول چه میکنید؟ شما تقریباً با این مبلغ پول، بهشرط آنکه پیه خارج نشدن از منطقه آزاد را به تن خود بمالید، میتوانید خودرویی بخرید که مردم در شهرهای دیگر 2 برابر یا گاهی تا 3 برابر این قیمت را برای خرید همین خودرو باید پول بپردازند! خودروی باکیفیتتر، ایمنتر واستانداردتر! مثلاً شما یک جنسیس کوپه 2015 را در منطقه آزاد چیزی حدود 100 میلیون میخرید و ما فرض محال(!) همین خودرو را باید در حدود250 میلیون خریداری کنیم! (الکی... مثلاً خریدیم!)
با این 3 سناریو، شما کدام گزینه را انتخاب میکنید؟ بله! میدانم شما هم مثل ما یا دنبال وام هستید که پراید 20 میلیونی بخرید یا در حال پاس کردن قسطهای این کوچولوی 20 میلیونی، ولی فرض محال که محال نیست! میدانیم که شما هم باور نمیکنید جوانانی که میمون به فضا فرستادند یا گوسفند شبیهسازی کردند یا اتم را شکافتند و هزار کار نکرده دیگر را در همین تحریمها انجام داده یا در حال انجامش هستند، از انجام ساخت یک خودروی استاندارد که حداقل گیربکس خودکار داشته باشد، عاجز باشند! باور نمیکنید چون دیدهاید طراحان خودروهای روز دنیا را که برخیشان نام و نشان از این آبوخاک دارند.
آری! خندیدم به آنکس که گفت نمیتوانیم! آنکس که گفت:«قدرت رقابت درهیچ صنعتی جز قرمهسبزی و آبگوشت بزباش را نداریم». خندهمان هم بحق بود. چون به قدرت جوانانمان ایمانداریم اما کجای کار در این صنعت درجازننده یا صنعت لاکپشتی لنگ میزند! مردم چه بدهی نانوشتهای به این صنعت و صنعتگرانش دارند و چه خطایی مرتکب شدند که باید برای خودروی دهه 70 میلادی 20 میلیون پیاده شوند؟ اینجا منطقه ممنوعه چه کسانی است که پایشان در همه دولتها محکمتر از قبل است؟ چه کسی از کلاه این تحریمها برای خودش نمدی دستوپا کرده است؟