در خاورمیانه تب تازهای دیده میشود: تب خرید رآکتورهای هستهای. این بحث از 4 دهه قبل وجود داشته اما اکنون به اوج خود رسیده است. تاکنون روسها در این باره پیشتاز بودهاند. روسها پس از ساخت تنها نیروگاه برق هستهای عملیاتی منطقه یعنی رآکتور بوشهر در ایران، اواخر امسال، کار ساخت 4 رآکتور در ترکیه را شروع خواهند کرد. روسها همچنین با الجزایر، مصر و اردن توافقهایی امضا کردهاند و به دنبال آن هستند وارد بازار عربستان نیز بشوند.
دیگر کشورها نیز در تلاشند زمان از دست رفته را جبران کنند. کرهجنوبی از قبل برای ساخت 4 نیروگاه در امارات عربی متحده قرارداد بسته است. آرژانتین، کانادا، چین، چک، فنلاند، فرانسه، ژاپن و انگلیس نیز از جمله کشورهایی هستند که توافقهای خود را در زمینه ساخت رآکتورها و قطعات و خدمات مربوط به آنها دنبال میکنند.
صرف نظر از وعده استفاده صلحآمیز از اتم، آنچه مشخصا در این تکاپو نادیده گرفته شده است، خطرهای امنیتیای است که فینفسه در برپا کردن رآکتورها در خاورمیانه وجود دارد. یک خطر این است که این نیروگاهها خود هدف شبهنظامیان خاورمیانه قرار گیرد که ممکن است «چرنوبیل» یا «فوکوشیما»ی دیگری را موجب شود.
این خطر چقدر جدی است؟ تاریخ تصویری پیچیده را نشان میدهد. از یکسو، هیچ تروریست یا هیچ کشوری تاکنون حمله موفقیتآمیزی به یک رآکتور هستهای فعال نداشته است. نزدیکترین مثال، در طول جنگ داخلی یوگسلاوی است؛ زمانی که هواپیمای صربها در ارتفاع پایین از بالای رآکتور هستهای اسلوونی عبور کرد اما به آن حمله نکرد. اما خاورمیانه منطقهای است که در آن حمله به رآکتورها صورتگرفته است. خوشبختانه حملات صورتگرفته یعنی حملات عراق به بوشهر در طول جنگ دهه 1980 به ایران و حملات اسرائیل به اوزیراک عراق و الکبار سوریه، حملات علیه رآکتورهای در حال ساخت بود. با توجه به نبود مواد هستهای در این رآکتورها، این حملات تبعات محیطی نداشت. تنها عملیات نظامی علیه یک رآکتور فعال، حمله به رآکتور تسلیحاتی دیمونای اسرائیل در سالهای 1991 و 2014 بود که در آن عراق و حماس به ترتیب سعی کردند این تاسیسات را با موشک و راکت بمباران کنند اما به نتیجه نرسیدند. با این حال رآکتورها همچنان هدفهایی جذاب هستند. حزبالله تهدید کرده است اگر جنگ با اسرائیل صورت گیرد، با زرادخانه موشکیاش دیمونا را هدف قرار میدهد، ایران نیز تهدید کرده است این نیروگاه در فهرست اهدافش قرار دارد. با توجه به جنجالی که داعش و گروههای وابسته به آن در منطقه به راه انداختهاند و رویکردهای آنها، امکان حمله آنها به یک رآکتور فعال قابل انکار نیست. این در حالی است که تدابیر امنیتی این رآکتورها نیز در بهترین حالت، کاملا تضمینشده نیست. اگر تروریستها به یک نیروگاه هستهای در خاورمیانه حمله کنند، پیامد هستهای آن به سیستمهای امنیتی خود رآکتور و توانایی ماموران ویژه برای مهار انتشار آلایندههای هستهای بستگی خواهد داشت و این چالشی دشوار حتی برای پیشرفتهترین کشورها نظیر ژاپن است. در صورت مواجه شدن منطقه با کمبود شدید انرژی نیز، خطر امنیتی وجود خواهد داشت. کشورهای دارای منابع غنی نفت و گاز نظیر الجزایر، ایران، عربستان سعودی، و دیگر کشورها، با کاهش ذخایر سوختهای فسیلی مواجه هستند. کشورهای دیگری چون مصر و اردن نیز از نظر سوخت فسیلی محدودیت دارند اما همه کشورهای خاورمیانه با یک گزینه بالقوه و فزاینده مواجه هستند و آن انرژی خورشیدی است.
برای یکسری کشورها از جمله الجزایر، مغرب و امارات عربی متحده، انرژی خورشیدی هماکنون بخش فزایندهای از منبع تولید انرژی داخلی است. ایران، مصر و اردن نیز تعهداتی برای توسعه این بخش داشتهاند. در این بین ریاض همچنان میخواهد 18 رآکتور برق هستهای نیز بسازد تا به این ترتیب اتکای این پادشاهی به سوختهای فسیلی کاهش یابد.
توجیه انرژی هستهای زمانی که نیروگاههای خورشیدی موثرتر و مقرون به صرفهتر هستند، سختتر خواهد شد. تصمیمگیران در خاورمیانه باید از خود سوال کنند آیا قمار روسیه را با رآکتورهای هستهای مخاطرهآمیز میپذیرند. زمان آن است پیش از آنکه رآکتورها گسترش یابند، برنامهریزان انرژی منطقه در اندیشههای خود بازنگری کنند.
فارن افرز