محسن رضوانی: «بحران کارآمدی» مسالهای است که امروز کشور ما را مورد تهدید جدی قرار داده است. طرح و تبیین دیدگاههای اندیشمندان و فیلسوفان سیاسی اسلام، میتواند راهکارهای مهم و اساسی را برای حل این معضل ارائه دهد. در این راستا مقاله حاضر به طرح اندیشه امام خمینی(ره)، درباره کارآمدی پرداخته و چندین شاخصه مهم کارآمدی دولت تحت عنوان کارآمدی اخلاقی، حقوقی، اقتصادی، مدیریتی و سیاسی با استفاده از مجموعه صحیفه امام، ارائه و تبیین شده است. دولتی که نتواند این ویژگیها را در خود به وجود آورد، دچار «بحران کارآمدی» میشود و بحران کارآمدی اولین قدم به سمت بحران مشروعیت است.
حکومت اسلامی؛ حکومتی کارآمد
مساله اول در حکومت اسلام توجه به سعادت دنیوی و اخروی است. امام میفرمایند: «انشاءالله اگر حکومت اسلامی جریان پیدا بکند، برای همه رفاه هست، برای همه سعادت هست، برای همه رفاه و سعادت دنیا و آخرت هست». عمده شاخصهایی که باعث کارآمدی حکومت اسلامی میشود، عبارت است از:
1- «حکومت اسلامی مساوی با پیشگرایی و تمدن و ترقی است، نه مخالف با آن ».
2- «حکومت اسلامی مبتنی بر حقوق بشر و ملاحظه آن است. هیچ سازمانی و حکومتی به اندازه اسلام ملاحظه حقوق بشر را نکرده است».
3- «آزادی و دموکراسی به تمام معنا در حکومت اسلامی هست».
4- «اسلام در رابطه بین دولت و زمامدار و ملت ضوابطی و حدودی معین کرده است و برای هر یک بر دیگری حقوقی تعیین نموده است که در صورت رعایت آن هرگز رابطه مسلط و زیر سلطه به وجود نمیآید».
5- «در حکومت اسلام، جو، جو محبت است. بین شخص اول مملکت با فردی که به حسب نظر مردم ادنی حساب میشوند فرق اساسی مربوط به دنیا نیست».
6- «در حکومت اسلامی، ادارهاش برای رفاه مردم است، نظامش برای رفاه مردم است، رئیسجمهورش برای رفاه مردم است، نخستوزیرش برای رفاه مردم است و محیط، محیط محبت [است]».
با توجه به شاخصههای مذکور حکومت اسلامی چارچوب لازم برای یک دولت کارآمد را دارد اما داشتن شرایط کافی نیست و باید این شرایط به منصه اجرا برسد.
ماهیت دولت و حکومت در اسلام
در اندیشه سیاسی امام خمینی، ماهیت دولت و حکومت در اسلام، خدمتگزاری به مردم است. هر میزان دولتها بتوانند خدمتگزار باشند، به همان میزان خواهند توانست پشتیبانی ملت را به خود جلب کرده، کارآمد باشند و جلوی هر گونه شکست و ناکامی را بگیرند. امام اساسا حکومت را تنها به معنای «خدمتگزاری به مردم» میدانند و میفرمایند: «اسلام حکومت به آن معنا ندارد، اسلام خدمتگزار دارد. شما خودتان را حاکم مردم ندانید، شما خودتان را خدمتگزار مردم بدانید. حکومت همان خدمتگزاری است». خدمتگزاری مردم فضیلتی آنچنان والاست که حتی انبیا و اولیای بزرگ خدا نیز خود را خدمتگزار مردم میدانستند: «انبیا خودشان را خدمتگزار میدانستند، نه اینکه یک نبیای خیال کند حکومت دارد بر مردم، حکومت در کار نبوده، اولیای بزرگ خدا، انبیای بزرگ همین احساس را داشتند که اینها آمدند برای اینکه مردم را هدایت کنند، ارشاد کنند، خدمت کنند». در نظر امام؛ مفهوم مقابل خدمتگزاری، فرمانفرمایی است. دولتها تا زمانی میتوانند ادعای خدمتگزاری به مردم کنند و کارآمد باشند که خود را واقعاً نوکر مردم قلمداد کنند: «دولتها خدمتگزار مردم هستند، نه فرمانفرما». «دولت مال مردم است، نوکر مردم است، دولتها خدمتگزار مردمند». و در این بین دولت کارآمد باید بتواند در عمل هم خدمتگزاری خود را به اثبات برساند. این نوع نگاه به دولت، اصول و شاخصههای خاصی را برای کارآمدی ارائه میدهد که مختص «دولت خدمتگزار» است. در اینجا تلاش میشود اصول و شاخصههای کارآمدی دولت براساس اندیشه سیاسی امام خمینی تبیین شود.
اصول و شاخصههای کارآمدی دولت
در اندیشه سیاسی امام خمینی، اصول کارآمدی دولت را میتوان در چند بخش تقسیمبندی کرد که کارآمدی اخلاقی، حقوقی، اقتصادی، مدیریتی و سیاسی از جمله موارد مهم آن به شمار میرود که گاه مواردی در چند شاخه صدق میکند.
کارآمدی اخلاقی
1- فتح قلوب مردم: دولتها اگر چه به راحتی میتوانند مملکت و ملتی را زیر سلطه خویش بکشانند اما هرگز نمیتوانند دلهای آنان را متوجه خویش کنند: «ای دولتها، فتح مملکت که چیزی نیست، فتح قلوب مهم است». حکومت بر دلها تنها راه اقتدار دولتهاست و کارآمدی و پایداری دولتها نیز در صورتی است که ملت با تمام وجودش موافق با آن باشد: «وقتی حکومتی پایه قدرتش به دوش ملت نباشد و ملت با قلبش با آن موافق نباشد، هر چه قدرتمند باشد هم نمیتواند پایداری کند».حتی از دید امام: «حکومت صدر اسلام، حکومت بر قلوب بود و لهذا با جمعیتهای کم بر امپراتوریهای بزرگ غلبه کردند». طبیعتا حکومتی نیز میتواند بر قلبها حکومت کند که مردمی و خدمتگزار باشد.
2- تزکیه دولتمردان: در حکومت اسلامی، حاکم و کارگزاران باید از نظر اخلاقی خود را تزکیه کرده باشند. اصلاح و افساد کشور و حتی کشورها بستگی به رعایت یا ترک این اصل مهم دارد: «تزکیه برای دولتمردان، برای سلاطین، برای رؤسای جمهور، برای دولتها و برای سردمداران بیشتر لازم است تا برای مردم عادی. اگر افراد عادی تزکیه نشوند و طغیان پیدا کنند، یک طغیان بسیار محدود است. لکن اگر طغیان در کسی شد که مردم او را پذیرفتهاند، این گاهی یک کشور و گاهی کشورها را به فساد میکشد». امام همچنین میفرمایند: «اگر آن کسی که در رأس حکومت است، خودش را اصلاح نکند و تابع قوانین اسلام نباشد، قوانین اسلام را در مملکت وجود خودش اجرا نکند، این نمیتواند حکومت اسلامی باشد و حاکم اسلامی باشد».
کارآمدی حقوقی
3- حاکمیت قانون: قانون محور وحدت یک نظام سیاسی محسوب میشود. همه ادیان، بویژه دین مبین اسلام، برای ارائه و اجرای قانون در جامعه آمدهاند و به سبب اهمیت آن، همه انبیا، پیامبر اسلام و ائمه علیهمالسلام خود را در برابر آن خاضع و تسلیم میدانستند. عمل به قوانین جلوی هرگونه اختلاف و بینظمی را گرفته و جامعه را به سمت اهداف تعیینشده سوق میدهد. بنابر دیدگاه امام، وجود اختلافات در جامعه ناشی از قانونشکنیهاست. امام میفرمایند: «اگر همه اشخاص و همه گروهها و همه نهادهایی که در سرتاسر کشور هستند به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشماریم، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد. اختلاف از راه قانونشکنیها پیش میآید».
کارآمدی اقتصادی
4- اجرای برنامه اقتصادی اسلام: اجرای درست برنامه اقتصادی اسلام، ملت را در رفاه و آسایش قرار میدهد: «اگر ملت ایران تسلیم احکام اسلام شوند و از دولتها بخواهند برنامه مالی اسلام را با نظر علمای اسلام اجرا کنند، تمام ملت در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد».
5- ریاضت اقتصادی مسؤولان: امام در سیره، عمل و گفتارشان، همیشه در تلاش بودند مسؤولان را به این نکته توجه دهند که زندگی شخصی خویش را باید با کمدرآمدترین قشر جامعه سازگار کنند: «ما آرزوی همچو حکومتی [حکومت حضرت امیر علیهالسلام] داریم. یک حکومت عادل که نسبت به افراد رعیت علاقهمند باشد، عقیدهاش این باشد که باید من نان خشک بخورم که مبادا یک نفر در مملکت من زندگیاش پست باشد، گرسنگی بخورد».
امام معتقدند همسطحی مردم و مسؤولان باعث رضایت مردم میشود: «اگر یک حکومت و دستگاههای حکومت زندگی شخصیشان جوری باشد که مردم ببینند نزدیک به زندگی آنهاست، مردم قانع میشوند، مردم راضی میشوند، عصیان تمام میشود». توجه و عمل نکردن به این اصل، از عوامل مهم انحطاط و زوال دولتهاست: «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیسجمهور از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم».
6- توجه به قشر کمدرآمد: «ما باید برای این طبقه کارگر و کارمند که ضعیف هستند، طبقهای که شما اینها را پایین میدانید در حالی که اینها از همه شما بالاتر و بلندمقامتر هستند، باید دولتها برای اینها کار بکنند».
7- پرهیز از فشار بر مردم: «اگر دولت بخواهد مردم را در فشار قرار دهد، بازار را در فشار قرار دهد، بداند که فاتحه آن دولت هم خوانده خواهد شد». «ما باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که از صحنه خارج شوند».
8- دولت محدود: اگر دولت بخواهد کارآمد باشد، باید از گسترش حوزه دولتی پرهیز کند. دولت با مشارکت دادن مردم در امور، میتواند به عنوان نهاد نظارتکننده بر تمام امور عمل کند: «دنبال این نباشید که هر چیزی را دولتی کنید، دولتی کردن در یک حدودی است که معلوم است، لکن مردم را شرکت بدهید، بازار را شرکت بدهید». «دولت بیشرکت ملت و توسعه بخشهای خصوصی جوشیده از طبقات محروم مردم و همکاری با طبقات مختلف مردم با شکست مواجه خواهد شد. کشاندن امور به سوی مالکیت دولت و کنار گذاشتن ملت، بیماری مهلکی است که باید از آن احتراز شود».
9- امنیت اقتصادی: «دولت اسلامی باید مردم را در همه چیز مطمئن کند، در سرمایههایشان، در کسبشان، در کارخانههایشان، در همه چیز مردم در آرامش باشند و دولت ابداً نمیتواند به آنها تعدی بکند و نباید تعدی بکند و اگر کسی تعدی کرد، تأدیب خواهد شد».
کارآمدی مدیریتی
10- شایستهسالاری: «بدبختی و خوشبختی ملتها بسته به اموری است که یکی از مهمات آن صلاحیت داشتن هیأت حاکمه است. اگر چنانچه هیأت حاکمه، کسانی که مقدرات یک کشور در دست آنهاست، اینها فاسد باشند، مملکت را به فساد میکشند، همه بٌعدهای مملکت را رو به نیستی و فساد میبرند». «تا دولت صالح نباشد، مملکت صلاحیت پیدا نمیکند».یکی از راههای شایستهسالاری، گزینش مسؤولان از طبقات متوسط و پایین جامعه است. اساس ادامه یک پیروزی و انقلاب در امری است که به نظر میآید در رأس امور واقع است و آن اینکه دولت، مجلس و کسانی که در ارتش و سپاه هستند از طبقه متوسط و مادون باشند. مادامی که مجلس و ارگانهای دولتی از این طبقه تشکیل بشود، امکان ندارد یک دولت و قدرت بزرگ اوضاع را به هم بزند. مساله دیگر گزینش افراد شایسته است. دولت بدون گزینش اشخاص متعهد و متخصص در رشتههای مختلف موفق نخواهد شد و دولتمردان در گزینش همکاران به کاردانی و تعهد آنان و بهتر خدمت کردن آنها به کشور و در منافع ملت بودن تکیه کنند تا در پیش حقتعالی و ملت روسپید باشند، نه بر دوستی و آشنایی و حرفشنوی بیتفکر و تأمل که این رویه موجب ناکامی در خدمت به کشور است. دوست خوب برای دستاندرکاران آن است که در پیشرفت امور محوله به آنان مؤثر باشد و در خدمت ملت باشد، نه در خدمت آنان. هر که و هر چه خواهد بود. دولتمردان از دانشمندان و متخصصان متعهد استمداد کنند تا راز موفقیت را به دست آورند.
11- وجدان کاری: اگر یک مملکت کارمندش و دولتش و ملتش و روحانیتش و بازارش و همه چیز، وقتی هر کدام به آن وظایفی که خدای تبارک و تعالی محول کرده بر آنها، خوب عمل کردند، این مملکت بعد از چندی همهاش درست میشود.وجدان کاری از عوامل مهم پشتیبانی ملت از دولت است، چون «وقتی دولت خوب کار کند برای ملت، آنها هم پشتیبانند». استعفای مدیران ناکارآمد، عملی صالح و عبادت به شمار میرود: «ای متصدیان و دولتمردان از رده به اصطلاح بالا تا پایین، به هوش باشید که در دوراهی سعادت و شقاوت قرار دارید. اگر به واسطه سوءمدیریت و ضعف فکر و عمل شما، به اسلام و مسلمین ضرری و خللی واقع شود و خود میدانید و به تصدی ادامه میدهید، مرتکب گناه عظیمی و کبیره مهلکی شدهاید که عذاب بزرگ دامنگیرتان خواهد شد. هر یک در هر مقام احساس ضعف در خود میکند، چه ضعف مدیریت و چه ضعف اراده، از مقاومت در راه هواهای نفسانی، بدون جوسازی، دلاورانه و با سرفرازی نزد صالحان از مقام استعفا کند که این عمل صالح و عبادت است».
12- رسیدگی سریع به امور مردم: تجملپرستی، اسراف و کاغذبازی اداری، یکی از عوامل مهم ناکارآمدی دولت محسوب میشود. این عمل باعث طولانیتر شدن رسیدگی به امور مردم شده و در نتیجه مردم را نسبت به پشتیبانی از نظام و دولت دلسرد میکند: «باید تمام ادارات از تجملپرستی و اسراف و کاغذبازی بپرهیزند و کار مردم را سریعاً انجام دهند».
13- اصلاح اداری: دولت برای بالا بردن رشد کارآمدی خویش نیازمند اصلاح اداری در مقاطع مختلف است: «اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازی؛ همه اینها بر دوش شما آقایانی است که در رأس امور هستید و چنانچه همت نگمارید چه بسا که ما قدم را به واپس برداریم».
14- فسادزدایی: وجود فساد در جامعه و تعقیب و ترمیم نکردن آن یکی از عوامل مهم زوال و انحطاط دولت است: «دولت و همه موظفند وقتی فسادی واقع شد، اغماض نکنند و همان یک مورد را از بین ببرند تا سرایت نکند تا اینکه یک جمهوری به فساد کشیده بشود و یا در دنیا بدنام شود».
15- پرهیز از برخورد تکلیفی با مردم: «اگر این احساس پیش بیاید که من آن بالا هستم و دیگران باید از من اطاعت بکنند و یک تکلیفی است و بخواهید با تکلیف و تکلف به مردم حکومت کنید، این باز به حالت سابقه برمیگردد و مردم از شما جدا میشوند».
کارآمدی سیاسی
16- وحدت دولت و ملت: پایبندی به اصل وحدت موجب سلامت و استحکام کشور میشود و این اصل زمانی فرومیپاشد که دولت کارنامه نامطلوبی داشته باشد. و در برابر، سلامت یک کشور در صورتی تضمین خواهد شد که همه اقشار جامعه، حکومتکنندگان و حکومتشوندگان، با یکدیگر تفاهم و همدلی داشته باشند و از کار یکدیگر پشتیبانی و بر آن نظارت کنند. چنین کشوری طبیعتاً شکستناپذیر خواهد بود.
اگر یک کشور بخواهد یک کشور سالمی باشد، باید بین دستگاه حاکمه با ملت تفاهم باشد. اگر یک مملکتی دولت و ملتش، ارتش و ملت، قوای انتظامی و ملت با هم شدند و هر دو احساس کردند باید خدمت به هم بکنند، یک همچو مملکتی و کشوری شکست نخواهد خورد. منشأ همه گرفتاریها در کشور، جدایی میان دولت و ملت است. در صورت تحقق این امر، فساد اقتصادی، اخلاقی، اداری، سیاسی و...، هم در میان مردم و هم در میان دولتمردان رشد یافته و باعث پوسیده شدن بدنه اصلی نظام میشود. جدایی دولتها از ملتها منشأ همه گرفتاریهایی است که در یک کشوری تحقق پیدا میکند. در اندیشه امام، حل مشکل جدایی ملت و دولت، در دست دولتهاست. جدایی ملت از دولت بلکه رو در رو قرار گرفتن آنها، موجب ضعف آنها و گرفتاری دولت و ملت شده است و تا این مشکل را خود دولتها رفع نکنند، روی سعادت را نخواهند دید و همیشه گرفتار دست خیانتکاران و اجانب خواهند بود. این یک اشتباهی از حکومتها بوده است که خیال میکردند اگر قدرتهای بزرگ را به دست بیاورند، بهتر از این است که قدرت ملت خودشان را به دست بیاورند و این علاوه بر اینکه یک خیانت به ملتها بوده است، آن کامیابی که باید برای یک انسان باشد و آن ارزشی که باید برای یک انسان باشد اینها از دست داده بودند.
17- مشارکت مردم: «رمز موفقیت و کارآمدی دولت، برخورداری از مشارکت و حمایت همهجانبه تمام اقشار مردم است. امام میفرمایند: «من از شما خواستارم که به دولت کمک کنید و فقط این نباشد که منتظر باشید دولت همه کارها را بکند، دولت نمیتواند همه کارها را انجام بدهد، شماها باید پشتیبانی کنید». «اگر مردم پشتیبان یک حکومتی باشند، این حکومت سقوط ندارد. اگر یک ملت پشتیبان یک رژیمی باشند، آن رژیم از بین نخواهد رفت». دولتها خودشان را فرمانفرما و ولی امر و همه چیز میدانند و برای ملت هیچ اعتباری قائل نیستند، از این جهت از پشتیبانی ملت محرومند. ملتها اگر با یک چیزی مخالفت کردند، دولتها نمیتوانند اجرا بکنند. امروز مثل سابق نیست که یک دولتی بیاید هر غلطی میخواهد بکند، خیر! باید موافق امیال صحیحه ملت عمل بکند، نوکر ملت باید باشد، نه آقای ملت.
18- عدالتپروری: اگر حکومتها عادل باشند، کمکم مردم را به صورت خودشان درمیآورند.آن کسی که به یک ملتی حکومت دارد، چنانچه عدالتپرور باشد، دستگاه او عدالتپرور خواهد شد، قشرهایی که به او مرتبط هستند به عدالت گرایش پیدا میکنند، تمام اداراتی که تابع آن حکومت است، خواه ناخواه به عدالت گرایش پیدا میکنند و عدالت گسترده میشود.«مفاسد از حکومتها سرچشمه میگیرد، حکومت عدل تمام مصالح کشور را تأمین میکند و حکومت ظلم تمام بدبختیها را برای یک ملتی ایجاد میکند».
19- انتقادپذیری: حکومت اسلامی باید انتقادات را تحمل و از آن استقبال کند. انتقادات از دولت و عملکردهای آن باعث رشد، بالندگی و کارآمدی دولت خواهد بود: «کوچکترین فرد میتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد».
20- پرهیز از سیاستبازیهای گروهی: «دولتمردان با رویه و فکر واحد برای رسیدن به آنچه صلاح اسلام و کشور است به پیش روند و این سیاست صحیح اسلامی است و خدای نخواسته در سیاستبازیهای گروهی وارد نشوند که با ناکامی مواجه میشوند».من از همه ارگانهای دولتی و ملی و همه گروهها میخواهم از گروهگرایی و دستهبندی و فرصتطلبی و هواهای نفسانی احتراز کنند و خود را در راه خدمت به ملت و خلق مستضعف قرار دهند و از راهی که ملت میرود منحرف نشوند. سفارش دوم آن است که بین خودتان، بین وزرا، بین دولتیها برادری باشد. شما برای اسلام میخواهید خدمت کنید، نمیخواهید که برای خودتان کاری بکنید، شما میخواهید برای این ملت محروم در طول تاریخ خدمت بکنید، نمیخواهید که جیب خودتان را پر کنید.
با تصرف و تلخیص از مقاله اصلی منتشر شده در فصلنامه علوم سیاسى - شماره 19
* منابع سخنان حضرت امام خمینی(ره) در دفتر روزنامه موجود است.