فیلم از امید حرف میزند، چون هنر تنها جایی است که میتوان در آن از امر واقعی خلاص شد و نفسی کشید. اینها که مینویسم را همچنان به حساب تبلیغ برای تماشای این فیلم بگذارید. فیلمی که میخواهد دیده شود و بیتعارف نیاز دارد که این فضای مطلوبی که دور و برش ساخته شده بیشتر گسترده شود. فرهاد همه کاری میکند نشان دهد اینکه عمری بر سر خودش و حسش مانده دلیل نمیشود که «مظلوم» باشد. فیلمی که از او ساخته شده هم نیازی به نمایش ستمدیدگی ندارد. فیلم را در این چند ماه با کلمات «شاعرانه» یا «عاشقانه» شرح دادهاند. اما دستکم برای نویسنده و کارگردانش فیلمی است در ستایش از یاد نبردن و اگر نگویند این حرفی «احساساتی» است (و کجای حرف احساساتی بد است؟) این یادآوری است که ما فقط همدیگر را داریم.
این کمابیش یکی از دیالوگهای استاکر است:
به گذشته فکر کنید، فکر کردن به گذشته همه ما را مهربانتر میکند.