مهدی طاهرخانی: بدون تردید یکی از دلایل مهم و اساسی ناکامی پرسپولیس در لیگ چهاردهم مربوط به عملکرد نامطلوب امیررضا خادم در گزینش هیاتمدیره این تیم بود. قرمزها رکورد تغییرات پرتعداد در تیم مدیریتی و فنی را زدند تا همین جابهجاییها در نهایت منجر به خلق یک فصل کابوسوار شود. انتظار میرفت وزارت ورزش و جوانان که عملا مالک استقلال و پرسپولیس به شمار میرود، با استفاده از این تجربه تلخ، حسن سلیقه بیشتری در انتخاب هیات مدیره جدید داشته باشد. اما در کمال ناباوری، نصرالله سجادی هم اینک همان راهی را میرود که فصل قبل در چنین روزهایی امیررضا خادم پا در مسیرش گذاشت. در هیاتمدیره جدید بهخاطر مشکلات قضایی خبری از حمیدرضا سیاسی نیست اما همه مردان مورد اعتماد سیاسی کماکان بر مسند کار حضور دارند. بعلاوه حسین عبدی که منتقد شماره یک برانکوست. هنوز لیگ پانزدهم آغاز نشده و پرسپولیس در بازار نقل و انتقالات کارش را آغاز نکرده اما پیشبینی درباره آینده این تیم اصلا کار دشواری نیست. سجادی معترف است در گذشته کارهای اشتباهی در مجموعه سرخپوشان انجام شده است اما معاون وزیر ورزش جواب نمیدهد اگر قرار به قدم برداشتن در مسیر دیگری بود چرا باید این هیات مدیره انتخاب میشد؟ سجادی فقط به این سوالات یک نگاهی بیندازد و لازم نیست جوابی به آن بدهد.
1- چه کسی قرار است بهعنوان مهره اقتصادی در این هیاتمدیره فعالیت کند؟ فصل قبل سیاسی این مهم را به عهده داشت و انصافا تا حدود زیادی در کارهایش در کسوت پولرسانی عالی عمل کرد به طوری که علی دایی و دستیارانش پس از اخراج ناگهانی، به همه مطالبات خود رسیدند. اگر سیاسی دچار مساله زندان نمیشد قطعا پرسپولیس عملکرد بهتری در فصل نقل و انتقالات زمستانی داشت. با این وجود حالا دیگر سیاسی حضور فیزیکی ندارد و مشخص نیست عابر بانک جدید چه کسی خواهد بود. گرشاسبی و محمدعلی طاهری تنها افراد غیرفوتبالی این
هیاتمدیره هستند اما وضعیت مالیشان هیچ شباهتی به سیاسی ندارد. اگر اسپانسر پرسپولیس نتواند چکهایش را در موعد مقرر پاس کند منتظر اعتصابات جدید باشید. ما این موضوع را به سجادی ضمانت میدهیم.
2- محمدحسین نژادفلاح با دستان تقریبا بسته ودر بدترین موقعیت ممکن، قابل قبولترین نوع مدیریت را در پرسپولیس انجام داد. او برانکو را به تهران آورد و تا حدود زیادی توانست کشتی بحرانزده قرمز را به ساحل امن نزدیک کند. اما مطابق گمانهزنیها قرار است او جایش را به طاهری بدهد. آیا سجادی عملکرد کوتاهمدت طاهری را در همین پرسپولیس به یاد دارد؟ زمانش چندان دور نیست. تقریبا 7 ماه قبل بود. پرسپولیس در نیمفصل به دنبال مهره میگشت و طاهری با چشمان بسته یک به یک اوامر درخشان را اجرا کرد. بازیکنی مثل میردورقی بدون هیچ گذشته مشخصی در زمان او به پرسپولیس آمد. یا خرید مشکوک دیگری مثل تادئو که اصولا فوتبالیست بودنش محل شک و تردید است. کمی بعدتر که کفگیر به ته دیگ خورد و طلبکاران یک به یک به محل باشگاه آمدند، طاهری از تاکتیک فرار استفاده کرد. به آرشیو خبرگزاریها یک سر کوچک بزنید. مصاحبه مرتضی فنونیزاده، بهروز سلطانی و دیگران را بخوانید. قدیمیهای باشگاه عنوان میکردند طاهری جز فرار کردن کار دیگری بلد نیست. او حتی هنر ارتباط گرفتن با اصحاب رسانه را هم بلد نبود. تکنیکی که نژادفلاح بهترین استفاده را از آن کرد اما طاهری تنها سکوت میکرد و در موقع لزوم فرار. او تنها یک شاخصه ویژه دارد و آن دوستی دیرینه با وزیر ورزش و جوانان است و حالا جناب سجادی با آن کارنامه عجیب، مجدا طاهری را دعوت به کار کرده تا جانشین مدیر نسبتا موفقی مثل نژادفلاح شود. در بازار نقل و انتقالات با مدیریت طاهری در انتظار یک آغاز وحشتناک از پرسپولیس باشید. خوش به حال دلالها. بدا به حال آنهایی که نبض زندگیشان به قلب پرسپولیس گره خورده است.
3- فصل قبل دکتر زادمهر و جعفر کاشانی به غیر از خوب مصاحبه کردن چه کار دیگری در پرسپولیس انجام دادند؟ کاشانی تنها یک جمله را تکرار میکرد و آن تبدیل تیم به باشگاه بود. اما برای خوشامد دل وزیر، دوستان و اعوان برای یک بار هم که شده به وضعیت تیمداری وزارت ورزش انتقاد نکرد. انتقاد نکرد تا مجددا باشد بدون آنکه شرح وظایفش روشن باشد. جعفر کاشانی، پیرمرد مو سپیدکرده شاهین و پرسپولیس فصل قبل چند گرم بار از دوش تیم برداشت؟ زمانی که نژادفلاح یک تنه در حال حل مشکلات بود و با جیب تقریبا خالی برانکو را بازگرداند تنها از سوی کاشانی به این متهم شد که از
هیات مدیره مشاوره نمیگیرد! فرد دیگر دکتر زادمهر است که تقریبا 5 ماه از سال را در ینگه دنیا میگذراند. منتظر باشید همانند فصل قبل ناگهان دکتر به سفر آمریکا برود. آیا سجادی از اینها مطلع است؟ معاون وزیر میداند حسین عبدی پس از کنار گذاشته شدن توسط برانکو، مبدل به یکی از منتقدان جدی این مربی کروات و محمدحسین نژادفلاح شد؟ عبدی حالا به عنوان سخنگو و عضو هیاتمدیره بازگشته تا مشخص شود انتخاب اعضای هیاتمدیره پرسپولیس یک بیسلیقگی تمامعیار بوده است. بدون رودربایستی سفرهای باز بوده برای دعوت از دوستان و همکاران دیروز و امروز. امید آن میرود دستکم این افراد بتوانند با یک اسپانسر قدرتمند قرارداد ببندند، شرکتی که بر خلاف اسپانسر فصل قبل اهل گروکشی نباشد. چکهایش را گرو نگیرد تا اول کارش حل شود سپس با قطرهچکان پول تزریق کند. قحطی اسپانسر نیست به شرط آنکه مردان هیاتمدیره، مردان امتحان
پس داده(!) این بار بر خلاف مصاحبههای قشنگ و فعل و فاعلدارشان اهل عمل باشند؛ رفاقت بازی را در اولویت نگذارند و تنها برایشان موفقیت پرسپولیس شرط نخست باشد و بس.
تکمله
نصرالله سجادی لازم نیست کار سختی را انجام دهد. تقویم را باز کند، ببیند خادم چه کرد، چه کسانی را آورد و چه وعدههایی داد و برای کدامشان جامه عمل نپوشاند آنها را ببیند، بدهایشان را انجام ندهد، اضافیها را نیاورد و دست آخر تنها قولهایی را دهد که توان انجامشان را دارد. دورنمای پرسپولیس از این زاویهای که ما اینجا ایستادهایم با توجه به آن سابقه، چندان روشن نیست. نصرالله سجادی چارهای ندارد جز عوض کردن راه و روش خادم که اگر نکند سال 95 مدیر بعدی پرسپولیس این جمله معروف را تکرار میکند؛ یک ویرانه واقعی تحویل گرفتم.