علیرضا محمودی*: در هزاره سوم میلادی، اطلاعات بهعنوان رکن اصلی قدرت تمدنها مطرح است. بنابراین ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم؛ عصری که توانایی تولید و دستیابی به اطلاعات جدید، عامل اساسی رشد اقتصادی و اجتماعی به شمار میرود. از این رو لازم است سواد اطلاعاتی مورد توجه قرار گیرد؛ سواد اطلاعاتی شامل شناخت نیازهای اطلاعاتی خود، مهارتهای تشخیص، مکانیابی، سازماندهی، ارزیابی و استفاده موثر از اطلاعات است که فرد برای حل مسائل و مشکلاتش مورد استفاده قرار می دهد. در حقیقت قدرت و قابلیت عملکرد فناوری اطلاعات اکنون با سرعتی سرسامآور در حال افزایش است. یکی از فناوریهای امروزی که تاثیر بسیار زیادی بر سبک زندگی مردم گذاشته، شبکههای اجتماعی است. شبکههای اجتماعی مجازی نسل جدیدی از فضای روابط اجتماعی هستند که با اینکه عمر خیلی زیادی ندارند، توانستهاند به خوبی در زندگی مردم جا باز کنند. این شبکهها بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی و در سطح کشورها و حتی بینالملل تاثیر گذارند و به همین دلیل در حال گسترش هستند و در آینده به مراتب نقشهای بیشتر و مهمتری را در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... بازی خواهند کرد. فناوریهای نوین ارتباطی امکان داشتن خلوت جدید را برای افراد با ایجاد فضایی شخصی و خصوصی در فضای مجازی برای افراد فراهم میکند. در این فضا افراد با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و با بهرهگیری از امکانات اینترنت مانند شبکههای اجتماعی و اتاقهای گفتوگو شبکه گستردهای از روابط میان افراد، شکل میگیرد که غیرقابل کنترل است. البته این امر در صورت ولنگاری به تدریج موجب از هم پاشیدگی شبکههای سنتی روابط مانند: خانوادهها و روابط بین افراد میشود و هویتی جدا از جهان واقعی برای افراد ایجاد میکند. شبکههای اجتماعی، امکان اتصال انسانها را در سراسر جهان بهطور غیرقابلتصوری افزایش دادهاند، با این همه، برخی متخصصان فناوری، جامعهشناسان و روانشناسان میگویند کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به دیگرانی که در آن حضور ندارند، با بهره کمتری از آن میبرند، «تنهاتر» و «خودشیفتهتر» شدهاند. حتی بیماریهای جسمی و روحی هم کاربران را تهدید میکند. رابطه بین شبکههای اجتماعی و خانوادهها و همچنین روابط بین همسران با هم و روابط بین والدین با فرزندان و تاثیراتی که خانوادهها از شبکههای مجازی میگیرند، موضوعاتی است که این روزها محور قرار گرفته و تا حد زیادی آنها را تحتالشعاع قرار داده است. در کنار تاثیر مثبتی که شبکههای اجتماعی بر کاهش دادن فاصلهها و رشد اطلاعرسانی داشتهاند، از سوی دیگر مشاهده میشود موجب کاهش ارتباط رودررو و فیزیکی انسانها نیز شدهاند. مطالعات حاکی از آن است کاربران شبکههای اجتماعی کمتر به دیدار دوستان و بستگان خود میروند و به جای آن بهصورت برخط یا با گذاشتن پیام با آنها ارتباط برقرار میکنند، کمتر با اعضای خانواده خود صحبت میکنند. برخی محققان اظهار داشتهاند شبکههای اجتماعی تاثیر نسبتا زیادی بر آمارهای طلاق داشتهاند. نسبتهای طلاق رو به افزایش است و شواهدی در دست است که نشان میدهد شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و مایاسپیس زمینههایی برای عدم پایبندی به ازدواج فراهم آوردهاند و به آمارهای بالاتر طلاق راه میبرند. با وجودی که پیشرفت تکنولوژی و توسعه فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی در دنیای امروزی رویکردی اجتنابناپذیر است بنابراین سازمانها، ارگانها و نهادهای دولتی موظفند با توجه به بروز آسیبهای اجتماعی چنین فناوریهایی (استفاده از شبکههای اجتماعی) بر سبک زندگی خانوارها بویژه قشر جوان و نوجوان، اقدام به برگزاری کارهای آموزشی رایگان یا نشر بروشورها و اطلاعرسانی دقیق نسبت به استفاده صحیح و سالم کنند تا سطح آگاهی کاربران بالا برده شود و آنها نسبت به آثار سوء این شبکهها آگاه شوند، چرا که در موقعیتی شبکههای اجتماعی به صورت گسترده وارد زندگی مردم شد که متاسفانه زیرساختهای فرهنگی به نحو شایسته در کشور تامین نشده بوده یا نسبت به بهرهبرداری و استفاده سالم کاربران از این شبکهها همچنین اطلاعرسانی درست و فرهنگسازی مناسب از سوی دولت و مسؤولان در این زمینه اقدامی به عمل نیامده است. حال به نظر میرسد مسؤولان و متولیان امر با بازتعریف درست و چگونگی استفاده مناسب خانوارها از شبکههای اجتماعی بهگونهای وارد عمل شوند تا در راستای حفظ ارزشها تاثیر منفی این نوع فناوریها بر سبک زندگی مردم کمتر شود.
*کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانششناسی و استاد دانشگاه