محسن کاظمی*: انرژی مقولهای است که از جزئیترین تا عمدهترین جنبههای زندگی بشر امروز با آن ارتباط و وابستگی تنگاتنگی مییابد. از شارژ تلفنهای همراه و سرمایش و گرمایش محیط زندگی انسانها تا چرخش پرههای بزرگ کشتیهای اقیانوسپیما و ماشینهای صنعتی و کشاورزی با نیروی برآمده از منابعی چون نفت، گاز طبیعی، زغال سنگ، توربینهای آبی و بادی، رآکتورهای هستهای و... صورت میگیرد تا جایی که زندگیهای امروزی بدون این منابع به دشواری تصورپذیر است.
در جهان کنونی بهرغم پیشرفتهای گسترده تکنولوژیک، سوختهای فسیلی یا هیدروکربنی همچنان مهمترین منابع تامین انرژی به شمار میروند که از این منظر تفاوت عمدهای با مقطع زمانی همچون یکصد سال پیش به چشم نمیآید. صدها سال پس از آنکه زغال سنگ جای نیروی حیوانات را در حملونقل، کشاورزی و حتی برخی صنایع گرفت همچنان بخش عمده نیاز بشری به انرژی، از منابع زیرزمینی تامین میشود.
براساس برآوردهای موجود نزدیک به 85 درصد انرژی جهان از سوختهای هیدروکربنی به دست میآید. حدود 2درصد از طریق انرژیهای تجدیدپذیر بادی و خورشیدی حاصل میشود و درصد باقیمانده به صورت تقریبا مساوی از رآکتورهای هستهای و توربینهای نصب شده روی سدها تامین میشود.
کاربرد بالای منابع فسیلی در فرآیندهای تامین نیازهای انرژیک و تبدیل به دیگر انرژیها بویژه برق، چالشهای بسیاری را به دنبال داشته است.
یکی از مهمترین این چالشها، بحث پایانپذیر بودن این منابع است. با وجود کشف منابع جدید نفت، گاز و معادن زغالسنگ همچنین انواع جدید سوختهای فسیلی نظیر نفت شیل، این منابع محدود جوابگوی سیر صعودی مصرف انرژی در جهان نیست و انتظار میرود در دهههای آینده این نوع سوختها با توجه به کاهش میزان ذخایر موجود و نیز هزینههای بالای استخراج از لایههای زیرین زمین از چرخه تامین انرژی خارج شود.
در اوایل سال 2010 میلادی، «نئو ون هالست» دبیرکل مجمع جهانی انرژی در سخنانی نگرانکننده اعلام کرد عمر سوختهای فسیلی تا سال 2050 بیشتر نخواهد بود و با توجه به روند رو به گسترش مصرف انرژی در جهان دیری نخواهد پایید که مصرف این سوختهای متوقف شود.
مساله دیگر به صرفه نبودن کاربرد منابع فسیلی بهعنوان سوخت در نگاهی درازمدت و کلاننگر است. به باور بسیاری از کارشناسان استفاده از منابعی نظیر نفت بهعنوان سوخت به معنای هدر دادن این ماده گرانبها و رو به نایابی است. از این رو باید نفت را در فرآیندهای صنعتی به موادی با ارزشتر تبدیل کرد.
بسیاری از کشورها با چنین نگاهی از صادرات نفتشان دست شسته و نفت تولیدی را به چرخههای تولید مواد نفتی و واحدهای پتروشیمی تزریق میکنند و از این طریق به جای خامفروشی، خود را از ارزش افزودهای قابل توجه بهرهمند میکنند.
از جمله کشورهایی که در سالهای گذشته در این مسیر گام نهاده اندونزی است که بهعنوان مهمترین صادرکننده نفت در میان کشورهای جنوب شرقی آسیا، صادرات نفت خود را متوقف کرد و آن را به سوی بازارها و صنایع داخلی سرازیر کرد.
مساله مهمتر، آلودگیهای نگرانکنندهای است که در پی کاربرد گسترده سوختهای فسیلی محیطزیست بشر را به خطر انداخته است. این آلودگیها به شکل گازهای گلخانهای شرایط تغییرات اقلیمی را به وجود آورده و موجب گرم شدن کره زمین شده است.
گفته میشود آلودگیهای زیست محیطی ناشی از استفاده بیرویه از سوختهای هیدروکربنی افزون بر آسیبهای جدی به سلامت انسانها و منجر شدن به مرگ خاموش عده زیادی در سراسر جهان، سالانه میلیاردها دلار سرمایههای زیست محیطی بشر را نابود میکند.
نگرانیهای ناشی از این آلودهسازی زیستبوم انسانها که بیشتر از سوی دولتهای صنعتی بویژه آمریکاییها صورت میگیرد، اعتراض بسیاری از دغدغهمندان و دوستداران محیطزیست را به دنبال داشته است. حتی بتازگی «پاپ فرانسیس» رهبر کاتولیکهای جهان با اشاره به آسیبهای فراوان زیست محیطی و روند نگرانکننده تغییرات اقلیمی خواستار پایان دادن به استفاده از سوختهای فسیلی شد.
با توجه به این مسائل، بسیاری از ناظران بر تغییر الگوهای تولید انرژی و کاربرد منابع جایگزین تاکید میکنند. در این زمینه یکی از راهکارها استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی نظیر توربینهای بادی و صفحات خورشیدی برای تولید برق است.
استفاده از انواع انرژیهای پاک هر چند گزینهای مناسب در برخی نقاط آن هم به صورت محدود به شمار میرود اما در سطوح گسترده و به عنوان گزینه بدیل سوختهای فسیلی کارآیی و به صرفگی ندارد و در حال حاضر نمیتوان سرمایهگذاری کلانی را در سطح جهانی روی آن صورت داد.
در شرایط کنونی جهان رو به خشکسالی، روز به روز از مطلوبیتهای سدسازی با هدف تامین انرژی کاسته میشود و با این تفاسیر استفاده از رآکتورهای هستهای با وجود شماری از اشکالات آن، روی میز کارشناسان قرار گرفته است.
یکی از مهمترین این اشکالات، هزینه بالای راهاندازی تاسیسات هستهای برای بسیاری از کشورهایی است که در ابتدای امر هستهای شدن هستند بویژه آنکه این کشورها بخواهند تکنولوژی هستهای را به صورت وارداتی تهیه کنند. در منطقه خاورمیانه، در برابر کشوری چون ایران که از ابتدا به دنبال بومیسازی تکنولوژی هستهای بوده، کشوری چون ترکیه قرار دارد که میکوشد با اتکا به شرکتهای ژاپنی یا فرانسوی نیروگاههای هستهای خود را راهاندازی کند. نکته قابل تامل اینکه در این منطقه انرژیخیز جهان حتی سعودیها نیز بارها از تمایل خود برای هستهای شدن سخن به میان آوردهاند.
مراحل کامل تاسیسات هستهای شامل ساخت رآکتور، مسائل امنیتی، ساخت مراکز معدنی، ساخت مراکز تبدیل مواد خام به سوخت هستهای، ساخت مراکز بازپروری هستهای و انبارهای هستهای برای دفن ضایعات و زبالههای اتمی بسیار هزینهبر است. براساس برخی برآوردها راهاندازی یک رآکتور اتمی رقمی بین 10 تا 15 میلیارد دلار هزینه برمیدارد.
با وجود آنچه گفته شد، هزینههای تولید برق اتمی در مقایسه با دیگر منابع انرژی بسیار پایینتر است. در این رابطه تولید برق از منابع زغال سنگ، گاز طبیعی و نفت در نیروگاههای حرارتی برای هر کیلووات ساعت در سال 2007 میلادی به ترتیب یک و نیم برابر، 4 برابر و 6 برابر گرانتر از برق اتمی تخمین زده شده است.
مساله دیگر به تهدیدهای امنیتی استفاده از انرژی و تاسیسات اتمی بازمیگردد. تکرار رخدادهایی نظیر حادثه «چرنوبیل» اوکراین در سال 1986 و نیز حادثه نیروگاه «فوکوشیما داییچی» در جریان زلزله و سونامی سال 2011 در ژاپن و نیز وسوسهانگیز بودن این تاسیسات برای حمله گروههای تروریستی از جمله مهمترین نگرانیها در این ارتباط است. با این حال و بنا بر اعلان موسسه آمریکایی انرژی هستهای (NEI) در عمل تعداد مرگ ناشی از سوانح مربوط به انرژی اتمی به نسبت واحد انرژی تولید شده، بسیار کمتر از انواع دیگر انرژی بوده است.
چنین مزایایی سبب شده رآکتورهای هستهای همچنان گزینهای مطلوب برای دولتها در جهت تامین انرژی مورد نیاز کشورها باشند. حتی کشوری چون ژاپن پس از حوادث 4 سال پیش و ایجاد فضای هیستریک پایان دادن به فعالیت نیروگاههای هستهای، اینک دوباره در مسیر پیشین یعنی توسعه تاسیسات اتمی قرار گرفته است.
اوایل سال جاری رسانهها به نقل از سازمان نظارت بر فعالیتهای هستهای ژاپن (NRA) اعلام کردند که 2 رآکتور هستهای در منطقه «سندای» این کشور پس از پشت سر گذاشتن آزمایشهای ایمنی آماده راهاندازی است و تا پایان امسال این 2 رآکتور شروع به کار خواهد کرد.
در بسیاری از کشورهای غربی نیز هنوز تاسیسات هستهای فرآیندهای گسترشی را خواهند پیمود. بر خلاف کشوری چون آلمان که پس از حوادث سال 2011 ژاپن اعلام کرد سیاست محدودسازی تاسیسات هستهای را دنبال میکند، فرانسویهای در پی نوسازی صنایع اتمی خود هستند.
فرانسه در حال حاضر بیش از سهچهارم از برق مورد نیاز خود را از تاسیسات هستهای تامین میکند و بهرغم تصویب برخی قوانین در مجلس ملی این کشور در زمینه کاهش این درصد، به تازگی وزیر انرژی این کشور «سگولن رویال» اعلام کرده به دنبال نوسازی و جایگزینی تعدادی از رآکتورهای رو به فرسودگی این کشور است. در حال حاضر 58 رآکتور هستهای فعال در فرانسه وجود دارد.
با توجه به آنچه گفته شد یکی از مهمترین ضرورتهای دهه پیش رو مدیریت منابع انرژی با مولفههایی نظیر تغییر الگوهای مصرف منابع فسیلی و نیز کنترل آسیبهای ناشی از مصرف سوختهای هیدروکربنی، برنامهریزی برای گسترش انرژیهای تجدیدپذیر و نیز توجه به مزیتهای انرژی هستهای است.
* کارشناس مسائل بینالملل