ریحانه سازور: خدا نکند این روزها سر و کارتان به برخی ادارات، شرکتها و بانکها بیفتد یا کاری واجب برایتان پیش بیاید آن وقت است که با مشاهده سکوت حاکم بر آن سازمان و رسیدگی دست و پاشکسته به کارها حتی بیشتر از گرسنگی و تشنگی 17 ساعته، فضای ماه رمضان را درک خواهید کرد و در نهایت جز اتلاف وقت یا موکول شدن کارتان به پس از ماه رمضان بهرهای نصیبتان نخواهد شد. هرسال با شروع این ایام شاهد کاهش راندمان کاری در برخی ادارات و بین تعدادی از کارمندان هستیم. تعدادی از پروژهها به پس از ماه رمضان موکول میشود و در چهره ارباب رجوع گرد نارضایتی مینشیند. آیا به راستی رمضان به استراحت مطلق فرمان میدهد؟
آیا در این ماه توصیه به موکول شدن کار ارباب رجوع به پس از ماه رمضان شده است؟ آیا ماه صیام، ماه تعطیلی و افت راندمان کاری است؟
بیایید با هم نیمنگاهی داشته باشیم به فلسفه این ماه، هرچند صحبت در این باره ساده نیست و پی بردن به لایههای پنهانی این ماه متبرک دشوارتر از آن است که در قلم بگنجد اما با این حال میتوانیم با توجه به احادیث و روایاتی که دراین باره مطرح شده تا حدودی به این موضوع بپردازیم. با اندکی تفکر به این نکته میرسیم که عمق جان ماه مبارک رمضان و روزه به صبر، بردباری و بازگشت به اصول اخلاقی توجه دارد و تاکید فراوانی به اخلاق حسنه در این ماه مبارک شده است، زیرا در این ماه همزمان با روزهداری در روزهای گرم سال ممکن است شرایط نامساعد بر جو روانی آدمی تاثیر گذاشته و روابط میان افراد را خدشهدار کند. این در حالی است که در تمام طول سال باید براساس آموزههای دینی بر این جنبه اخلاقی دقت نظر داشته باشیم؛ مانند روایت مشهور پرسش صحابه پیامبر که چندین بار از ایشان پرسیدند حقیقت دین چیست؟ و هربار پاسخی غیر از کلمه «حسن خلق» نشنید. بر این اساس باید در این روزها و ساعات مزین به نام الهی، اخلاق اجتماعی نیز در میان افراد بازتاب پیدا کند و رفتار بهتری را در میان مردم شاهد باشیم چه برسد به رفتار سازمانی و ارتباط ارباب رجوع و کارمند که از اهمیت بیشتری برخوردار است.
علاوه بر این باید مقوله مهم دیگری نیز مد نظر باشد و آن اخلاق حرفهای است که در حقیقت یک فرآیند تفکر عقلانی و از مهمترین متغیرها برای موفقیت در یک سازمان است. اگر بخواهیم آن را در چارچوب دین بررسی کنیم تا بتوانیم فعالیتهای روزمره سازمانها را در این ایام به چالش بکشیم به نکات قابل توجهی بر میخوریم.
از جمله آنکه در کتب دینی، کیفیت زندگی پیامبر(ص) در ماه مبارک رمضان اینگونه روایت شده که ایشان میزان کار و فعالیتهایشان را در این ماه افزایش میدادند. آنچنان تلاش و کوششی داشتند که در غیر از آن ایام چنین نبود، چرا که برکت کار و عبادت در این ماه را چندین برابر ماههای دیگر سال میدانستند.
حال ما با الگوبرداری از کدام دستور دینی بیتوجهی خود را درباره انجام برخی کارها به بالاترین میزان رسانده و تا حد امکان آنها را به بهانه همین ماه رمضان به تاخیر میاندازیم؟
چگونه میتوان به بهانه انجام یک فریضه تمام این اصول را نادیده گرفت و حقوق بندگان خدا را پایمال کرد؟
چگونه میتوان آنقدر از وجدان کاری دور و دورتر شد که در عین استفاده از تمام مزایای متداولی که در طول سال از آن برخورداریم با بیمیلی هرچه تمامتر وظایف خود را انجام دهیم و از هرگونه کمکاری دریغ نورزیم؟ کاش اندکی به پاسخ این سوالات بیندیشیم.
فراموش نکنیم ماه رمضان، ماه بندگی و عبادت خالصانه است، نه ماه تعطیلی و موکول کردن کارها به پس از این ماه، رمضان ماه تلاش و کوشش مضاعف برای باز کردن گره از کار مردم است.
بر همین اساس است که در روزگاری، موسای کلیم در مناجاتش با خداوند گفت: «خدایا اگر تو بنده بودی چه کار میکردی؟» از سوی باریتعالی خطاب آمد: «اگر من بنده بودم گره از کار بندهای باز میکردم.» و چه خوب گفت وزیری شاعر در ابیاتش که: «روزی که شادمان نشود خاطری
ز من، آن روز من ز زندگی خود مکدرم».