بهرغم استقرار نیروی انتظامی مقابل در ورودی سالن و در ورودی VIP به راحتی خرید و فروش بلیت انجام میشد. دلالان بشدت تاکید میکردند فروشندگان تا لحظات پایانی بلیتها را نفروشند که به بالاترین قیمت فروشها را انجام دهند. شاید تا 2 ساعت مانده به آغاز بازی، بلیتها با مبلغی معادل ۷۰ هزار تومان به فروش میرسید اما در لحظات پایانی و تنها ۱۵ دقیقه مانده به شروع بازی رقم فروش بلیتها به ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان رسیده بود. چانهزنی متقاضیان و فروشندگان بر سر مبالغ بلیت درحالی که نیروی انتظامی در نزدیکی آنها حضور داشت، کاملا به چشم میخورد و تو ذوق میزد، تنها دغدغه آنها مرتب کردن صفوف بود. نه عواملی از فدراسیون والیبال، وزارت ورزش و جوانان و نه نیروی انتظامی حتی به صورت نامحسوس با این پدیده مقابلهای نداشتند. بلیتها در ملأعام خرید و فروش میشد و آب از آب تکان نمیخورد.
بلیتهای پیشکسوتان و VIP در سلطه دلالان
اینکه چگونه بلیتهای پیشکسوتان و بلیتهای VIP که رقمی روی آنها درج نشده بود و فروش اینترنتی هم نداشت در چنبره دلالان بلیت قرار گرفته بود از سوالات جدی است! سوالی که باید مسؤولان حراست وزارت ورزش و جوانان نسبت به آن پاسخگو باشند. جایگاهی که پیشکسوتی در آن به چشم نمیخورد، صندلیهایش در اختیار افرادی قرار گرفته بود که مشخص نبود از چه طریقی صاحب امتیاز این صندلیها شده و با فروش بلیتهایش، مبالغ بسیاری را به جیب میزنند. چگونه بلیتهایی که فروش اینترنتی نداشته و مبلغی هم نداشته در اختیار دلالان قرار گرفته است؟ این سوال بسیار جدی است که ذهن را بشدت به خود مشغول میکند و قابل تامل است!
چندهزار بلیت اضافه فروخته شد؟
کافی بود ساعت ۲۱:۱۵ دقیقه در سالن آزادی حضور داشتید تا به راحتی متوجه میشدید چه تعداد تماشاچی در ردیف بالای سالن که صندلی در آن نصب نشده بود حضور داشتند. مردم بسیاری ایستاده مجبور به نظاره بازی بودند و این تنها قسمت بالایی ورزشگاه بود. تماشاچیان بسیاری در کنار نردههای حفاظتی مجبور بودند ایستاده دیدار ایران و لهستان را تماشا کنند، تعداد بسیاری خود را از میان نردهها بهگونهای آویزان کرده بودند و چاره دیگری برای نشستن و تماشای بازی نداشتند. در راهپله ورودی سکوها نیز تماشاچیان به صورت تودهای مجبور بودند ایستاده نظارهگر بازی باشند. تماشاچیانی که ایستاده بازی ایران و لهستان را از سالن آزادی تماشا میکردند، عموما کسانی بودند که در لحظات آخر موفق شده بودند بلیتها را تهیه کنند و این اتفاق درحالی برای آنها رخ داده بود که مجبور به خرید بلیت با بالاترین قیمت شده بودند. حتی اگر تماشاچیانی که ایستاده بازی را تماشا میکردند در کمترین حالت ۱۰۰۰ نفر فرض کنیم، هزار نفری که کمتر از ۱۰۰ هزار تومان بابت تهیه بلیت نداده بودند، رقمی معادل ۱۰۰ میلیون تومان به جیب دلالان رفته است و این تنها بخشی از فاجعه بلیتفروشی بازیهای والیبال در سالن آزادی است، حجم بسیاری از مردم نیز که موفق به تهیه بلیت اینترنتی نشده بودند بلیتهای صندلی هواداران را از دلالانی که چندین و چند بلیت را در زمان ثبتنام اینترنتی تهیه کرده بودند با قیمتی چند برابر خریداری کردند. از دیگر نکات قابل اشاره و تاسفبار بازیهای ایران در لیگ جهانی والیبال در سالن آزادی و درگیری مردم با یکدیگر بود. افرادی که بلیت داشتند و جایی برای نشستن خیر. فضای تنگ برای نشستن، ایجاد صفهای چندتایی و شاکی شدن مردم از یکدیگر، عصبانیت آنها از اینکه مبالغ بسیاری برای بلیت داده بودند ولی امکان نشستن برای آنها فراهم نبود موجب ایجاد فضایی تنشآمیز در میان تماشاچیان برای برخورد با یکدیگر شده بود.
تونل سیگاریها!
درباره ضعف تدارکاتی بازی همین بس که تعداد زیادی از تماشاچیان در تونل ورودی سالن فضای بسیار بدی را ایجاد کرده بودند. فضایی که شبیه قهوهخانهها شده بود و هوا با دود سیگار برای تنفس سمی شده بود. چه در بین زمانهای استراحت میان ستهای بازی و چه در طول بازی و بویژه زمان استراحت
۱۰ دقیقهای پس از ست دوم بسیاری از تماشاچیان به تونل ورودی سالن رفتند تا سیگار بکشند، حال فقط کافی بود شما نیز چند دقیقهای برای استراحت و دوری از فضای سرسامآور سالن به تونل میرفتید تا تنفس کنید؛ فضایی که نه نظارتی برای کنترل آن وجود داشت و نه با فضای حاکم بر روح ورزش قابل توجیه بود.