ابراهیم درویش: در مرحله پس از بهار عربی ماهیت روابط در منطقه تغییر کرد. انقلابهای عربی که پیروز شدند و پس از آن شکست خوردند منجر به ولادت ائتلافهای جدید و در برخی مواقع ائتلاف بین دشمنان شد. در عراق، آمریکا از دشمنش ایران برای جنگ با داعش تقاضای ائتلاف کرد با اینکه مواضعشان در قبال نظام سوریه متفاوت بوده است. تهران سعی میکند نظام سوریه را حفظ کند اما واشنگتن تلاش میکند از دست آن رها شود و آن را سرنگون کند. در یمن، آمریکا از عربستانسعودی حمایت کرد. ریاض علیه حوثیهایی که از ایران حمایت دریافت میکنند اقدام کرد و این در حالی بود که دولت آمریکا گفتوگو با ایرانیها بر سر پرونده هستهایشان را مدیریت میکند. در سوریه ائتلاف ترکیه و عربستانسعودی موازنه قدرت را تغییر داد و نظام سوریه و متحدانش در موضع دفاعی قرار گرفتند و هر روز در جبهههای جدید شکست میخورد. براین اساس متحدان دمشق به دنبال راهحلی هستند که مانع سقوط دمشق به دست جبهه النصره و داعش شوند. در قالب بازی تغییرات، همسویی منافع بین عربستانسعودی و اسرائیل جلب توجه میکند در حالی که اسرائیل دشمن اصلی امت عربی است. اما تحولات و تغییراتی در موضع هر 2 دولت اتفاق افتاد. عربستانسعودی مثل اسرائیل از دستیابی ایران به سلاح هستهای واهمه دارد. در حالی که اسرائیل خود برنامه هستهای دارد، عربستان نیز تهدید میکند از طریق پاکستان بدان دست خواهد یافت. معلوم نیست این تهدیدها واقعی است یا اینکه برای اعمال فشار بر آمریکاست که به دنبال تحقق معاملهای با ایران است. در پی همسویی منافع عربستانسعودی و اسرائیل اظهارات «انور ماجد عشقی» ژنرال بازنشسته سعودی و «دوری گولد» نماینده سابق اسرائیل در سازمان ملل متحد و مدیر جدید وزارت خارجه در کنفرانسی که شورای روابط خارجی آمریکا برگزار کرد، مطرح شد. هر دو گفتند بهعنوان نماینده دو دولت از ابتدای سال 2014 دیدارهای سری در هند، ایتالیا و چک برگزار کردند تا درباره چگونگی تعامل با ایران گفتوگو کنند. «نیویورکتایمز» نوشت: «گولد گفت هر دوی ما متحد آمریکا هستیم». وی افزود: «امیدوارم این (گفتوگو) سرآغازی برای گفتوگو درباره مسائل راهبردی مشترک باشد». روزنامه «کریستینساینس مانیتور» نوشت: «دنس حسنزاده در تحلیلی گفته است اسرائیل تنها دولت در منطقه است که تهدید به مقابله با ایران هستهای میکند اما وضع پس از بهار عربی تغییر کرد زیرا عربستانسعودی به آن ملحق شد و چنین نگرانیای را مطرح میکند. با اینکه مواضع ریاض و تلآویو با یکدیگر همسو شده است اما هر یک از این دو، دلایل جداگانهای در تلاش برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای دارند. اسرائیل تصور میکند این طرح موجودیتش را تهدید میکند اما عربستانسعودی تصور میکند این امر سبب افزایش سلطه و نفوذ ایران در منطقه میشود. عربستان و اسرائیل با مذاکرات بین گروه 1+5 و ایران بهعنوان نشانه قدرت و نفوذ ایران تعامل میکنند. تبدیل شدن ایران به بزرگترین دشمن عربستان و متحدانش در خلیجفارس به استثنای عمان، سبب تغییر موضع افکار عمومی نیز شده است. اگر نظرسنجی مرکز «تخصصهای مختلف» در هرتزلیای اسرائیل را باور کنیم نشان میدهد 53 درصد سعودیها ایران را دشمن شماره یک میدانند، 22 درصد نیز داعش را دشمن شماره 2 و 18 درصد اسرائیل را دشمن درجه 3 قرار میدهند. مجله اکونومیست این تحولات را در شماره اخیرش دنبال کرد و این «روابط جدید» را به«فریندزـ انمیز» یعنی دوستان- دشمنان یاد کرد. این مجله در مقالهای به چگونگی تعامل رسانههای سعودی با خطر ایران اشاره میکند که جای «خطر صهیونیستی» و «اسرائیلی» را گرفته است. این امر در تصاویر کاریکاتوری رسانههای سعودی آشکار است. در این زمینه یک کاریکاتور در یکی از روزنامههای عربستانسعودی منتشر شد که عکس مقامات ایران را نشان میدهد که 4 کشور را به بازی گرفتهاند و این نشانه نفوذ روزافزون ایران در سوریه، عراق، یمن و لبنان است. «ایلان مزراحی» مدیر سابق امنیت داخلی اسرائیل گفت بهبود روابط بین دو دولت بیانگر منافع راهبردی مشترک است. وی گفت: سعودیها از ایران و داعش نگرانند و از متعهد نبودن آمریکا به حمایت از دو دولت (عربستان و اسرائیل) واهمه دارند. اکونومیست مینویسد: «همسویی منافع بین این دو دولت امر جدیدی نیست و در دهه 60 عربستانسعودی، اسرائیل و مصر به رهبری جمال عبدالناصر با حمایت انگلیس سلطنتطلبان در یمن را شکست دادند. همچنین اسرائیلیها به خاطر دارند که چگونه شاهزاده بندر بن سلطان که سفیر عربستانسعودی در واشنگتن بود اسرائیلیها را به مزرعهاش دعوت کرد و با آنها با صراحت درباره کنفرانسهای صلح گفتوگو کرد». این مجله درباره وضع کنونی مینویسد: «پیامدهای بهار عربی و تعامل باراک اوباما با ایران بر موضع دو متحد قدیمی تاثیرگذار بود. دیگر در افکار عمومی رسمی عربی، اسرائیل دشمن اصلی کشورهای عربی به شمار نمیرود».
القدس العربی