مروری بر سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، نشان از سهم جدی فرهنگ در تحقق اهداف مندرج در این برنامه دارد. آنجا که در کنار بخشهای مختلفی که در چرخه حیات یک کشور جریان مییابد، وجود اثربخش فرهنگ میتواند بهعنوان شاخهای مهم در راهبرد رفتاری و عملکردی یک سرزمین جلوهگر شود. نکته قابلتأمل درباره سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب، تمرکزی است که بر 3 محور «اقتصاد مقاومتی»، «پیشتازی در عرصه علم و فناوری» و «تعالی و مقاومسازی فرهنگی» است. محورهایی که میتوانیم وجه اتصال و زمینه تحقق آنها را در راستای مقوله «فرهنگسازی» بدانیم. این نکته نه تنها در سرفصلهایی که به طور مستقیم به موضوعات مرتبط با فرهنگ مرتبط بوده نمود داشته، بلکه به واسطه تحلیل محتوای طرح موضوعات و اولویتها در امور مختلف میتوان به این جمعبندی رسید که تدوینکنندگان این سند توجهی ویژه به تحقق اهداف تعیینشده از معبر «فرهنگ» داشتهاند. به گزارش مهر، یکی از مفصلترین فصلهای سیاستهای ابلاغی ششمین برنامه توسعه مربوط به امور اقتصادی است که باتوجه به واقعیتهای امروز کشور، لزوم آن کاملاً قابل درک است. در این زمینه علاوه بر لزوم فرهنگسازی در حوزههای مرتبط با تحقق «اقتصاد مقاومتی» توجه به یکی از مهمترین زیرشاخههای صنایع فرهنگی در عصر جدید حائز اهمیت است. چنان که در بند ۳۳ و ۳۴ مرتبط با امور اقتصادی صراحتا بر اهمیت «فضای مجازی» تأکید شده است. «توسعه محتوا در فضای مجازی براساس نقشه مهندسی فرهنگی کشور تا حداقل 5 برابر وضعیت کنونی و بومیسازی شبکههای اجتماعی» که در بند ۳۳ مورد تأکید قرار گرفته است یکی از مهمترین نکاتی است که اشاره مستقیم به آن در سیاستهای برنامه توسعه میتواند نشاندهنده نقش ویژه دستگاههای مسؤول در این حوزه باشد. نکته مهم اینکه در بند بعدی به صراحت درباره اهمیت یکی از مصادیق مدیریت فضای مجازی اشاره شده و بر «ایجاد، تکمیل و توسعه شبکه ملی اطلاعات و تأمین امنیت آن، تسلط بر دروازههای ورودی و خروجی فضای مجازی و پالایش هوشمند آن» تأکید شده است. «ساماندهی، احراز هویت و تحول در شاخص ترافیکی شبکه به طوری که ۵۰ درصد آن داخلی باشد» یک شاخص کاملاً اجرایی برای تحقق اهداف در این حوزه است. مقولههای اجتماعی نیز به صورت ذاتی نسبتی تعریفشده با فرهنگ دارند و از این منظر بیراه نیست تمام نکات طرح شده ذیل سیاستهای مرتبط با امور اجتماعی را به نوعی جزو سیاستهای فرهنگی برنامه هم بدانیم. با این وجود اما تأکید بر برخی مصادیق در این حوزه نیز قابل تأمل است. بهعنوان مثال در بند ۴۸ سیاستهای مرتبط با امور اجتماعی صراحتاً بر اهمیت «معماری» تأکید شده است. «هویتبخشی به سیمای شهر و روستا و بازآفرینی و روزآمدسازی معماری
اسلامی – ایرانی» یکی از نکاتی است که مدتهاست بویژه در کلانشهرها مورد تأکید صاحبنظران و کارشناسان فرهنگی و اجتماعی بوده و از این منظر بارها بر تأثیر فضای بصری محل سکونت بر فرهنگ ساکنان تأکید شده است. از دیگر نکات فرهنگی مورد تأکید در ذیل امور اجتماعی «توسعه پایدار صنعت ایرانگردی» است. در این بخش به صورت کاملاً مصداقی اعلام شده است که تا پایان برنامه ششم توسعه تعداد ایرانگردان خارجی باید به 5 برابر آمار فعلی برسد که از همین امروز میتوان برای رسیدن به الزامات تحقق این هدف صاحبنظران و کارشناسان را فراخواند. بند پنجاهویکم سیاستهای اجتماعی هم بر یکی دیگر از زیر شاخههای صنایع فرهنگی انگشت تأکید گذاشته است؛ «حمایت از صنایع دستی و صیانت از میراث فرهنگی». سرفصلی به ظاهر مختصر که در عمق پرنکته و تحقق آن پر زحمت است. اگر نگاه فرهنگی را به بحث دیپلماسی فرهنگی متصل کنیم به نکته قابل تأملی در سیاستهای این بخش میرسیم که در نوع خود نشاندهنده اهمیت فرهنگسازی در همه حوزههاست. «توسعه کمی و کیفی رسانههای فرامرزی با زبانهای رایج بینالمللی» در حالی به صورت ویژه در سرفصلهای مرتبط با سیاستخارجی برنامه ششم توسعه مورد تأکید قرار گرفته است که تمرکز بر این حوزه میتواند نقش بسزایی در ساماندهی فرهنگی و حضور تأثیرگذار کشور در تقابلات و تعاملات فرهنگی در میدان جنگ نرم رسانهای داشته باشد. رسانهها بهعنوان یکی از پایههای اصلی «فرهنگسازی» صد البته در بخش داخل نیز جایگاهی قابل تأمل دارند اما توجه ویژه به ظرفیت رسانههای ایرانی در عرصههای بینالمللی از نکات مهم سیاستهای کلان نظام است. از طرفی بند ۶۸ تا ۷۳ سیاستهای ابلاغی برنامه ششم توسعه مستقیماً مرتبط با «امور فرهنگی» است و طبیعتاً در این گزارش باید تمرکز ویژهای بر آن داشته باشیم. «تلاش شایسته برای تبیین ارزشهای انقلاب اسلامی و دفاعمقدس و دستاوردهای جمهوری اسلامی» از بدیهیترین نکات مورد تأکید در بخش فرهنگ است که اجرایی شدن آن بویژه در حوزه تولیدات فرهنگی از کتاب و موسیقی گرفته تا سینما، تئاتر و حتی بازیهای رایانهای نیازمند نقشآفرینی جدیترین دستگاههای متولی است. از همین زاویه هم در بند ۶۹ بر «ارائه و ترویج سبک زندگی اسلامی – ایرانی و فرهنگسازی درباره اصلاح الگوی مصرف و سیاستهای اقتصاد مقاومتی» و در بند ۷۰ بر لزوم «اجرای نقشه مهندسی فرهنگی کشور» تأکید شده است. نکته قابل توجه در این زمینه تأکید مجدد بر لزوم تعریف «پیوست فرهنگی» برای طرحهای مهم کشور است. در نهایت آنچه در بررسی برنامه مفصل و ارزنده ششم توسعه قابل تامل است، رسیدن به تعریفی تازه و در عین حال پایداری از «شهروند ایرانی- اسلامی» در آیندهای نزدیک خواهد بود.