عبدالباری عطوان*: چندی است که نبیل العربی، دبیرکل اتحادیه عرب به ارسال پیامهای حاکی از اظهار دوستی برای نظام سوریه مبادرت کرده است در حالیکه این امر به طور کلی با مواضع وی و اتحادیه عرب در طول 4 سال گذشته، در تناقض است. البته قبل از آن تغییر مواضع در مسکو پدیدار شده بود و بازتاب آن در بیشتر کشورهای عربی وجود دارد. نبیل العربی برای دیدار با ولید المعلم، وزیر خارجه سوریه در هر زمان و هر جا بدون پیششرط ابراز آمادگی کرد. بیان این اظهارات یک معنا دارد و آن این است که سیاستهای منجر به انزوای سوریه یکی پس از دیگری شکست خورده و بار دیگر راه برای بازگشت نماینده سوریه به کرسی خود در اتحادیه عرب هموار شده است. اگر به تصمیم اتحادیه عرب در سال 2011 بنگریم که عضویت سوریه را در اتحادیه عرب تا زمانیکه بحران این کشور خاتمه یابد، به تعلیق درآورد- به معنای خروج بشار اسد از قدرت است- متوجه میشویم این طرح عملی نشده است و دیگر هیچ کسی آن را به یاد نمیآورد، زیرا با مرور زمان ناکامی اتحادیه عرب برای همه ثابت شده است. اینجا 2 سوال مطرح میشود؛ سوال اول مبنی بر اینکه علت تغییر مواضع نبیل العربی چیست؟ در حالی که وی یکی از افرادی است که بر لزوم انزوای سوریه و توسل به شورای امنیت برای سرنگونی نظام حاکم بر این کشور اصرار داشت. سوال دوم این است که آیا مقامات سوریه پیامهای اظهار دوستی را خواهند پذیرفت؟ و آیا این مقامات برای دیدار ولید المعلم با نبیل العربی بدون پیششرط چراغ سبز نشان خواهند داد؟ برای پاسخ به سوال اول میتوانیم بگوییم که نبیل العربی به تنهایی و بدون مشورت و رایزنی با سران کشورهای عربی حرکت نمیکند و همه کشورهای عربی که انزوای سوریه و تعلیق عضویت آن در اتحادیه عرب را خواستار شده بودند اکنون در تنگنا قرار دارند و پس از گذشت 4 سال از انزوای سوریه و حمایت مالی و نظامی این کشورها از «گروههای مخالف میانه»، طرح کشورهای عربی و غربی برای سرنگونی نظام حاکم بر سوریه به بنبست رسیده است بویژه اینکه ارتش سوریه توانست ایستادگی کند در حالی که کشورهای حوزه خلیجفارس تصور میکردند که گروههای مخالف مسلح طی چند هفته یا چند ماه از آغاز بحران سوریه وارد کاخ ریاستجمهوری این کشور میشوند. عربستان سعودی اکنون با جنگ فرسایشی در یمن مواجه است و این جنگ به عمق عربستان در القطیف و الدمام رسیده است. از سوی دیگر، ناآرامیهای سوریه و پررنگ شدن نقش نیروهای کرد، امنیت ملی ترکیه را تهدید میکند. نقش قطر نیز- که یکی از تحریککنندگان بر ضد نظام سوریه به شمار میرود- کمرنگ شده و به حد طبیعی خود رسیده است. سوریه تنها کشوری است که مخالف طرح مسکو مبنی بر تشکیل ائتلاف چهارجانبه عربستان سعودی، ترکیه، اردن و سوریه برای مبارزه با گروه تروریستی داعش است. گسترش دامنه نفوذ داعش تهدید واقعی است که پیشروی کشورهای عربی قرار دارد که عضویت سوریه را به تعلیق درآوردهاند و از گروههای مخالف برای سرنگونی حکومت دمشق حمایت مالی و نظامی کردهاند. احتمال میرود این کشورها از نزدیک شدن به زمان امضای توافق هستهای بین ایران و 6 قدرت جهانی نگران هستند، زیرا این توافق به محاصره اعمال شده بر ضد ایران خاتمه خواهد داد و این کشور را بهعنوان قدرت منطقهای بزرگ به رسمیت خواهد شناخت. به همین سادگی نیست که نظام حاکم بر سوریه به پیامهای اظهار دوستی نبیل العربی پاسخ مثبت دهد، زیرا سوریه به صورت کامل ویران شده است و 5 میلیون سوری آواره و 300 هزار نفر دیگر کشته شدهاند. از این رو، باید همه طرفها از جمله نظام حاکم بر سوریه به نقش خود در بروز این فاجعه اذعان و حداقل به بازسازی سوریه مبادرت کنند. از سوی دیگر، نبیل العربی کسی نیست که بتواند رویکرد آشتی را آغاز کند و بهتر این است سمت دبیرکلی اتحادیه عرب را به کسی دیگر واگذار کند، زیرا وی در انجام وظیفه خود بشدت ناکام شده است.
*تحلیلگر برجسته مسائل منطقه