فرجالله سلحشور، کارگردان سینما و تلویزیون که در اختتامیه قلم زرین مورد تجلیل قرار گرفت، گفت: آرزویم این است که سینمای اسلامی را راه بیندازم. به گزارش تسنیم، در ابتدای این برنامه منصور براهیمی به صحبت پرداخت و در تجلیل فرجالله سلحشور گفت: برای بزرگداشت یک هنرمند چهچیزی بهتر از این است که وقتی به گذشته برمیگردد میبیند که کارهایش پایدار مانده است. سلحشور در راهی که قدم برداشت یک قدم این طرف یا آن طرف نرفت و پایدار ماند. خود من که در آخرین کار او یعنی سریال موسی کلیمالله حضور دارم، میبینم که به جای محکمی تکیه زدم و باد مرا نخواهد برد. ایشان برای من همیشه مظهر ایستادگی بوده است. این ایستادگی بهپشتوانه ایمان قوی ایشان است. در این مراسم محمدرضا سرشار، رئیس انجمن قلم در بخشی از صحبتهایش ضمن تجلیل از فرجالله سلحشور اظهار داشت: کنار این جشنواره از هنرمندی باذوق، متعهد و چهره بینالمللی تجلیل خواهیم کرد، کسی که سینماگری بابصیرت است، از مسجد بلند شد و با عقیده و بدون انحراف کارش را انجام داد. او کسی است که بهوسیله آثار زیبا چه در عرصه تئاتر، بازیگری، کارگردانی و... بدون هیچ تردید دلهای بسیاری را به اسلام متمایل کرده است. در بخش بعدی این مراسم جمال شورجه روی صحنه آمد و درباره سلحشور گفت: صحبت کردن درباره این مرد بزرگ و علمدار سینما و تلویزیون با باورهایش، تعلقهایش و... بهاندازه یک مثنوی حرف دارد. پای منبر بزرگ شده و تربیت یافته است، از نوجوانی در مسجد ابوذر با مرحوم فردیها، بهزادیها و خیلی دیگر از بزرگان، عشق به ولایت را یاد گرفت. وی ادامه داد: او بیش از 35 سال بدون انحراف و شفاف در خط امامخمینی و رهبری بوده و هست و خود را مبلغ دین میداند و همه را برای دین میخواهد. میگوید بدون دین هنر ارزش ندارد. او از آبشخور قرآن و بیانات برای جلوگیری از انحراف استفاده میکند. پرچمدار سینمای قرآنی در کارهایی مثل توبه نصوح و ایوب پیامبر است. پیرو امر ولی بوده و هست. تا زمانی که امام بود ایشان و حالا هم امام خامنهای. شورجه افزود: اسم و شهرت هیچگاه او را از نوکری امام و رهبری باز نداشت. حالا هم تمام دغدغهاش یک مدرسه کوچک فیلمسازی اسلامی و ساخت فیلم موسی کلیمالله (علیهالسلام) است. در مدرسه فیلمسازی اسلامی، فیلمساز مسلمان و ولایی تربیت میکند تا سینما به دست نااهلان نیفتد. هرچند الان به مویی رسیده است اما به فضل خدا پاره نخواهد شد. سلحشور به همراه یک تیم 5 سال است که روی فیلمنامه و سریال 72 قسمتی کار میکنند. به فضل خدا نگارش آن تمام شد و به امید آنکه دانشجویان این مکتب فیلمسازی اسلامی راههای مبارزه با موانع خودی و غیرخودی را یاد بگیرند. به امید خدا این فیلم با دستان فرجالله سلحشور کلید میخورد اما در ادامه مراسم اختتامیه قلم زرین نوبت به فرجالله سلحشور برای سخنرانی رسید که وی در ابتدا با فروتنی گفت: من در این حد نیستم که برایم بزرگداشت گرفته شود. سلحشور ادامه داد: اما لازم است از اهدافی بگویم که من را به این جا کشیده است. درباره حقیقت و تخیل باید گفت قصه همیشه باید بر مبنای حقیقت باشد همان طور که خداوند نیز قصه نمیگوید و از واقعیتها حرف میزند. این در حالی است که قصه به نام خلاقیت از ذهن خودمان تراوش میکند. علمای ما هنگامیکه صحبت میکنند میگویند نقل از امام معصوم، نقل از قرآن خدا و... اما ما هر زمان که حرف میزنیم میگوییم حرف از خودمان است انگار که این موضوع هنر است. قصه واقعی را خدا مینویسد و قصه غیرواقعی را من و شما مینویسیم. اگر بپذیریم که یک برگ بدون اجازه خدا از درخت نمیافتد پس حوادث هم بدون اجازه خدا رخ نمیدهند. آیا اکنون قصههایی که در سینمای ماست دروغ نیست؟ سر تا پا دروغ است اما با اسم سازندگی و خلاقیت است که وارد میشود. وی به آیه آخر سوره یوسف اشاره کرد و گفت: در این آیه خداوند میفرماید ما برای شما قصه میگوییم تا هدایت شوید. آیا سینما و تلویزیون ما، درهای رحمت و هدایت را به سمت ما باز میکند؟ آیا ما را به نور هدایت میکند؟ خداوند میفرماید به سمت حقیقت بروید اما ما همان سینمایی که از غرب برای ما آمده است را ادامه میدهیم. گویی که اگر بخواهیم چیز جدیدی را وارد کنیم انگار با سینما مبارزه کردهایم. در همین آیه از سوره یوسف خداوند میفرماید اگر میخواهید قصه بنویسید باید قصهتان واقعی باشد، عبرتآموز باشد و این قصه واقعی به مردم درس دینداری بدهد. نباید نسبت به تاثیر سینما و فرهنگ بیتفاوت بود. همانطور که جامعه ما ضررهای بسیاری از بانک دیده است، به نظرم سینما و حرکتهای نمایشی منحرف ضرر و زیانی کمتر از بانک نداشتند.
سلحشور اضافه کرد: من آرزویم این است که سینمای اسلامی را راه بیندازم. ما یکسری از داستانهای واقعی را سریال کردیم. بچهمذهبیها دیدند و معتقدند این سریالها در عین سادگی دارای لطافت خاصی است. ما چقدر قصههای خوب و زیبا داریم. سلحشور در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اگر من فیلم موسی کلیمالله را بسازم، مطمئن هستم که ریشه صهیونیسم از بین میرود. او در بخش پایانی سخنانش گفت: متاسفانه مسؤولان ما فکر میکنند فیلمی که از غرب آمده وحی منزل است و غیر از آن چیزی به نام فیلم وجود ندارد. من آرزو دارم که یا جریان فیلمسازی اسلامی را بسازم یا اگر قرار نیست بسازم بمیرم. من در همینجا از آقای مومنیشریف درخواست میکنم که بانی شوند و فیلمسازی اسلامی را شروع کنند. یک عده از بچههای مذهبی دنبال این کار رفتهاند، با آنها کار را شروع کنند. در ادامه این مراسم حدادعادل و مومنیشریف روی صحنه حاضر شده و لوح تقدیرهایی را به سلحشور دادند. همچنین نمایندهای از طرف سرافراز، رئیس صدا و سیما لوح تقدیر و هدیهای را به کارگردان ارزشی سینما و سیمای ایران داد. از سوی مجمع ناشران انقلاب اسلامی و انجمن قلم ایران هم لوح تقدیر و هدیه به این کارگردان اعطا شد. پس از اعطای هدایا، سخنران بعدی مراسم غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان ادب و زبان فارسی بود. غلامعلی حدادعادل در ابتدای سخنان خود گفت: من صرفا برای ادای احترام به آقای سلحشور و وفاداری به انجمن قلم در اینجا حضور پیدا کردم. من به دلیل مشغله کاری فرصت سینما رفتن ندارم و به همین جهت به ندرت راجع به این هنر صحبت میکنم. من خودم را صاحب اهلیت نمیدانم که درباره هنرمند نامآوری مثل آقای سلحشور صحبت کنم.
وی به سالهای قبل از انقلاب اشاره کرد و گفت: برای خانوادههای متدین قبل از انقلاب، سینما رفتن یک کابوس بود. در حقیقت فضای عمومی همین طور بود و اگر یک خانواده میشنید که مثلا نوجوانش به سینما رفته است بسیار عصبانی میشد. انگار که سینما برای عموم غیراخلاقی بود البته همه آن را قبول کرده بودند. در حقیقت این همان چیزی بود که به تعبیر فیلمفارسی از آن یاد میشد. حدادعادل در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما نباید اثرات فیلمهای فاخر را در کوتاهمدت دنبال کنیم. اینها در ضمیر ناخودآگاه جامعه تاثیر خود را در آینده خواهد گذاشت و به گسترش فکر و معنویت اسلامی کمک خواهد کرد. امیدوارم ایشان کارهای بعدی خود را عملی کنند البته باید در یک وقت کافی با ایشان درباره این موضوع که آیا هر جور تخیلی منفی است یا خیر صحبت کنیم. در ادامه حدادعادل شعر خود را که در دیدار با رهبری خوانده بود برای حاضران خواند.