گروه فرهنگوهنر: اشکهای کودکان فلسطینی و ضجههای مادران به خون نشسته از مرگ فرزند هنوز هم قابهای تلخی را برای دیدگان به نمایش میگذارد و هنوز سینههای مظلوم بسیاری در آتش جنایات صهیونیستهای غاصب به گلوله بسته میشود و همچنان نگاههای بسیاری همراه خواهد بود تا رسیدن به مرز همنوایی با مردمان آزادهخواه فلسطین تا آنجا که باید از مرثیه هلاکت آدمی، زبان به نگاه ماه غریبستان گشود تا «دیده بگشاید و رنج انسان بیند و سیل اشک و آه». در این میان، سینما به عنوان منعکسکننده لحظههای بیقراری میتواند نقشی مهم در ثبت و نمایانسازی وقایع داشته باشد و اگر بر این منوال، رصدی به احوال تصاویر به جا مانده از مقاومت و شهادت مردمان فلسطین بر پرده تماشا داشته باشیم، به آثاری خواهیم رسید، هر چند تلخ، هر چند محدود با عمق فاجعه اما حقیقتجو با اشک ماجرا! از طرفی هستند آثاری که با هدفی غیر از رسالتی متعهدانه توسط فیلمسازانی در آن سوی مرزها ساخته میشوند که نهتنها با نگاه و چشمانداز مردمان قهرمان فلسطینی همراه نبوده بلکه مسیری معکوس را در روایتی همنشین با فریبکاری غرب میپیمایند! در این مجال، نگاهی مختصر خواهیم افکند به آثاری که با تمرکز به قیام مردمان فلسطین ساخته شدند. اگر در ابتدای این بررسی سراغ ساختههای داخلی برویم، زودتر از همه به فیلمسازی شناخته شده چون مسعود کیمیایی میرسیم که با رویکردی متفاوت برای نخستینبار در سال 1367 و در قالب فیلم بلند سینمایی با نام «سرب» به داستان زوجی یهودی پرداخت که خواهان عزیمت به سرزمینهای اشغالی بودند و از این طریق به مناسبات درونی صهیونیستها نظر افکند. یکی دیگر از فیلمسازانی که در سال 1369 به سراغ موضوع فلسطین رفت، بیب کاوش نام داشت که با فیلم «آتش پنهان» به طور مشخص به زندگی مردمان فلسطین و مقاومتشان در برابر رژیم صهیونیستی پرداخت. اما باید مهمترین اثر ساخته شده درباره مردمان فلسطین را فیلم «بازمانده» خواند که با تصاویری جانگداز و نگاهی عارفانه به مقاومت مردمان فلسطین پرداخت. داستانی از ایستادگی مردمان شهر حیفا در سال 1948 که توسط مرحوم سیفالله داد ساخته شد و بارها بازپخش شد و مورد تحسین قرار گرفت. فیلم «لبنان عشق من» به کارگردانی حسین کاربخش هم با استفاده از بازیگران و لوکیشن خارجی سعی داشت روایتی ملموستر به وقایع انتفاضه داشته باشد، جایی که سرگذشت دختری فرانسوی که عضو صلیب سرخ است با درندهخوییهای اسرائیلیها پیوند میخورد و نگاهی تحولخواهانه را برای پیوستن به مقاومت برای ماری پرستار به دنبال دارد. جواد اردکانی هم در سال 1382 با دست مایه قراردادن قصهای کودکانه در بستری از وقایع انتفاضه، فیلمی با نام «قناری» را تولید کرد. فیلمی دو زبانه که روایتگر داستان یک پسر خردسال فلسطینی است که لکنت زبان دارد. او قناری کوچکی را از پدر سیمون هدیه میگیرد و باید برای شنیدن آواز قناری، محیطی آرام را ایجاد کند اما در آتش خونین رگبار گلولهها یافتن لحظهای آرامش خواستهای نیافتنی است! در همان سال «هیام» متولد شد. حکایت زوجی فلسطینی که قصد دارند به انگلستان بروند تا در آرامش زندگی کنند اما در حین حرکت و خروج از اردوگاه آورگان جنین، در ایست بازرسی نیروهای اسرائیلی از هم جدا شده و با حمله گسترده صهیونیستها مواجه میشوند. محمد درمنش در این فیلم عاشقانهای تلخ را در آتش رخ داده از سوی صهیونیستها جاری میکند. فیلم «زخم زیتون» ساخته محمدرضا آهنج هم به ماجرای زنی فلسطینی میپردازد که با وجود مخالفت همسرش برای بازگشت به جنگ علیه نیروهای اشغالگر، وارد نبرد با جلادی دژخیم میشود. اثر مهم دیگری که روایتی تاریخی و عاشقانه از کرانه باختری را منعکس میکند، توسط عباس رافعی ساخته شد. فیلم «بیگانگان» که رویای عاشقانه حسام و لیلاست. فیلم از قصد آنها برای ازدواج آغاز میشود و با حمله ناجوانمردانه صهیونیستها به فلسطین به هجران میرسد. به وجود آمدن جنگ و سپس آواره شدن ساکنان شهر، باعث میشود که عشاق همدیگر را گم کنند اما پس از گذشت بیش از نیم قرن از این حوادث و در شرایطی که حسام و لیلا هر دو در سالخوردگی به سر میبرند، اتفاقاتی رخ میدهد که زمینه پیوند آنها را فراهم میسازد. فیلم «بیگانگان» به مصائب مردم فلسطین و جنایات رژیم اشغالگر قدس در قالب روایتی با پسزمینه عاطفی پرداخته و وجود رژیم غصبی اسرائیل را زمینهای برای هجران و تیرهروزی مردمان فلسطین میداند. همچنین فیلمساز با رویکردی تاریخی به انعکاس پیشزمینهای از چگونگی اشغال سرزمین فلسطین و آواره شدن مردمان این کشور و شکلگیری بیهویت یک کشور جعلی و نامشروع به نام اسرائیل نیز نظر دارد و از نکات قابل توجه این فیلم، اشارهای است که به نقش انگلستان در شکلگیری رژیم صهیونیستی دارد. اما یکی از متفاوتترین فیلمها در زمینه تقابل صهیونیستها و فلسطینیها در سینمای ایران با فیلم «شکارچی شنبه» توسط پرویز شیخ طادی شکل گرفت. فیلمی که به یکی از غریبترین ابعاد این مساله میپردازد و در ساختار و میزانسنی کاملا جدید از پرداختن به مسائلی چون اشغال و جنگ و حمایتهای دولتهای استعماری از اسرائیل یا روابط انسانی و عشقی گذر کرده و موضوعی ریشهای را نمایش میدهد. موضوع فیلم «شکارچی شنبه» ایدئولوژی صهیونیستی بوده و در این فیلم، باورها، عقاید، جهانبینی و مناسک بنیادگراهای یهودی صهیونیست ترسیم شده است. اما یکی از آخرین آثار سینمایی ساخته شده در سینمای ایران، فیلمی با پروداکشن گسترده در مقیاس سینمای ایران با نام «33 روز» بوده که البته بیشتر متمرکز بر جنایات صهیونیستها در لبنان است و باز هم میتوان حدیث پر گداز شکنجههای دژخیمان اسرائیلی را بر مردمان منطقه به وضوح مشاهده کرد. روایتی که در روستایی در جنوب لبنان و در نزدیکی مرز فلسطین اشغالی حکایت میشود و ماجرای واقعی مقاومت حزبالله لبنان در برابر صهیونیستها را منعکس میکند. در این میان جدا از آثار ساخته شده در چارچوب سینمای ایران که روایتی واقعگرایانه از درد و رنج مردمان مظلوم فلسطین را بر پرده تصویر هویدا میسازد، آثاری توسط فیلمسازان خارجی درباره قیام انتفاضه ساخته شدند که با یکسونگریهایی همراستا با نگاهی غربزده، سعی داشتند تصویری وارونه از اصالت مقاومت را برای جهانیان نمایان کنند و البته در میان این ساختهها چه به لحاظ کمیت و چه به واسطه دوری و نزدیکی به حقیقت رخدادها میتوان طبقهبندی متفاوتی را انجام داد. فیلم «اینک بهشت» ساخته هانی ابو اسعد از جمله فیلمهای مغایر با نگاهی حقیقی از مردمان فلسطین بوده که در سال 2006، برنده جایزه بهترین فیلم خارجیزبان در مراسم گلدنگلوب شد. این فیلم عملیات انتحاری را در حد عقدهگشاییهای شخصی رسانده و حتی در مواردی ایستادگی فلسطینیها را زیر سوال میبرد! هانی ابو اسعد، کارگردان این فیلم در ساخته دیگرش با نام «عمر» نیز روایتی وارونه از مقاومت را نمایان ساخته است. فیلم دیگر ساخته شده از شرایط زندگی مردمان فلسطین، «درخت لیمو» نام دارد که داستان یک زن بیوه فلسطینی است که در مرز میان اسرائیل و کرانه باختری در باغ لیموی خود در آرامش زندگی میکند اما با ورود وزیر دفاع اسرائیل و خانوادهاش در همسایگی او، مشکلاتش نیز آغاز میشود. فیلمهای دیگری نیز در این سالها با تمرکز بر اوضاع فلسطین و رخدادهای پیش آمده ساخته شدهاند که و به دنبال آن بودند تا از این تراژدی انسانی، روایتی سینمایی را رقم بزنند. آثاری که به لحاظ کیفی و محتوایی در راستای حقیقت ماجرا، مسیری دور و نزدیک را برای رسالت آگاهیبخشی جهانیان به دنبال داشتهاند.