شیمون شاپیرا : ماه مه سال 2015 به شهر «لکنو»ی هند سفر کردم که مهمترین مرکز شیعیان در این کشور به شمار میرود. این سفر به لحاظ ترکیب استثنایی بود زیرا متشکل از یک هیات اسرائیلی از مرکز امور عمومی بیتالمقدس به سرپرستی «دوری گولد» و یک هیات سعودی از مرکز مطالعات راهبردی و حقوقی خاورمیانه در شهر جده عربستان سعودی به سرپرستی ژنرال «انور ماجد عشقی» بود. رهبران جامعه شیعه در لکنو؛ از جمله امیرخان، راجه (عنوان حکام و فرمانروایان در هند) محمودآباد و پسرش علیخان و همچنین گروهی از روشنفکران و معلمان مدارس محلی میزبانان ما در این سفر بودند. این یک نشست استثنایی میان یهودیان از بیتالمقدس، سنیهای سعودی از مکه مکرمه و مدینه منوره و شیعیان هندی از لکنو بود. برای من سفر به لکنو، رویایی بود که به واقعیت تبدیل شده بود. نخستین بار نام لکنو را در کنفرانسی شنیدم که مرکز دایان سال 1984 آن را در دانشگاه تلآویو برگزار کرده بود. این کنفرانس در زمان جنگ نخست لبنان برگزار شد و دستگاههای اطلاعاتی مختلف اسرائیل گردهم آمده بودند تا درباره مقابله با شیعیان به طور کلی و برخورد با شیعیان لبنان به طور خاص گفتوگو کنند. یکی از موضوعات مورد بحث در این کنفرانس، به شیعیان لکنو مربوط میشد. دومین باری که با نام لکنو برخورد کردم اوایل دهه 1990 یعنی زمانی بود که در حال نوشتن مقالهای درباره افراطی شدن شیعیان لبنان بودم. من همچنین با توصیف جالبی از سوی «جیمز فین» کنسول انگلیس در بیتالمقدس بین سالهای 1845 تا سال 1863 درباره نشست غیرمعمول وی با یک تبعیدی ایرانی به نام نصراللهخان روبهرو شدم که از خاندان قاجار در جنوب لبنان بود. این نشست در خانه حامد بِی، فرماندار شیعه جبل امین در روستای تِبنین برگزار شده بود. من پس از یک ساعت پرواز از دهلینو پایتخت هند، اکنون واقعا در لکنو بودم. راجه محمودآباد و پسرش علیخان به گرمی از ما استقبال کردند. مشخص بود آنها میخواهند اطلاعاتی را درباره جامعه شیعیان هند در اختیار ما قرار دهند. شیعیان لکنو 18 درصد از جمعیت 170میلیون نفری شیعیان هند را به خود اختصاص میدهند. راجه محمودآباد به خوبی با جهان شیعه خارج از هند آشنا بود. او دهه 1960 دو ماه را در منطقه طیر در جنوب لبنان سپری کرده و میهمان امامموسی صدر بود. راجه محمودآباد همچنین با محمدحسین فضلالله، مرجع تقلید شیعیان لبنان آشنا بود که رهبران حزبالله نیز از نوشتهها و سخنرانیهای او الهام میگرفتند. وی همچنین آیتالله محمدباقر صدر از رهبران شیعه عراق را نیز که آوریل سال 1980 به دست صدام اعدام شد، میشناخت. علاوه بر این او با پیوندهایی که با رهبران مذهبی در ایران از جمله آیتالله روحالله خمینی رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی و همچنین آیتالله علی خامنهای، رهبر عالی ایران وجود داشت، مانوس بود. دانشجویان زیادی از لکنو به شهر نجف اشرف رفته بودند که پیش از سلطه صدام بر عراق مهمترین مرکز علوم مذهب شیعه در دنیا به شمار میرفت. شکنجه شیعیان به دست رژیم بعث عراق در اوایل دهه 1970 باعث شد دانشجویان شیعه لکنو برای ادامه تحصیل به شهر قم در ایران سفر کنند و این شهر خیلی سریع به مرکزی برای تحصیل شیعیان تبدیل شد. برخی دیگر مانند علیخان برای ادامه تحصیل به مرکز شیعه [حضرت] زینب نزدیک دمشق پایتخت سوریه رفتند. او در آنجا به زبان عربی درس خواند و اکنون عربی را روان صحبت میکند. او امروز حوادث در سوریه را با نگرانی بسیار دنبال میکند و نگران سرنوشت مدارس شیعه و حرم [حضرت] زینب[س] در این کشور است. لکنو احترام زیادی برای ایران قائل است. روابط مذهبی و فرهنگی بین دو طرف بسیار قوی است. شیعیان لکنو بسیار علاقهمند هستند به اماکن مقدس ایران بویژه شهر مشهد سفر کنند که والدین راجه محمودآباد نیز در آنجا دفن شدهاند. راجه محمودآباد گفت: «برای ما، ایران یک هویت مذهبی و فرهنگی است و اهمیت آن برای ما بیشتر از هر مرکز اسلامی دیگر در جهان است». جامعه شیعیان لکنو، ایران را منبع هویت مذهبی و فرهنگی میدانند اما خودشان را مطیع فتواهایی نمیدانند که مراجع دینی ایران صادر میکنند. نشست شیعیان لکنو با سنیهای سعودی از مکه و مدینه بحث درباره تنشهای اخیر را نیز شامل شد. راجه گفت افراطگرایی مذهبی در اسلام با فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکل گرفتن پادشاهی عربستان سعودی آغاز شد. وی افزود: «سعودیها سالهاست از جنبشهای اسلامگرا که اکنون افراطی خشونتطلب شدهاند حمایت میکنند».
ویکلی استاندارد