در حالی که کمتر از 19 روز دیگر تا شروع فصل جدید رقابتهای لیگ برتر باقی مانده است، بسیاری از تیمهای حاضر در این لیگ هنوز کامل نشدهاند و در بلاتکلیفی بسر میبرند و از آمادگی به دور هستند! این روزها باید تیمها در اوج شلاق خوردن و دویدن زیر آفتاب باشند تا آمادگی بدنی بهتری داشته باشند و در حال انجام بازیهای تدارکاتی جهت رسیدن به اوج هماهنگی فنی باشند؛ حضیض لیگ را میتوان با تجزیه آن به بخشهای کوچکتر درک کرد. میتوان فهمید که این لیگ به سختی نفس میکشد و با سختی حرکت میکند و سختتر از آن تکان میخورد. میتوان درک کرد و فهمید که لیگ برتر پانزدهم بهرغم همه تلاشهایی که در درونش رخ میدهد، لاغر است و کم بنیه. به لیگ و باشگاههایش نگاه کنید؛ ملوان ریشهدار مثل ورزشگاه تختی و پیشگاه هادیانش ترک خورده است، نم کشیده و هر روز ممکن است چون آوار در انزلی سقوط کند و در مرداب غرق شود. به پیکان و راهآهن نگاه میکنیم، آنها حتی هنوز نمیدانند آیا برای لیگ برتر باید تیم ببندند یا برای لیگ یک، هر دو منتظر استیناف و کمیته ویژه و این آخری دادستانی و دادگاهها هستند. قدمی عقبتر میگذاریم، استقلال خوزستان هم هنوز بلاتکلیف است، تیمی که از مهد استعدادهای فوتبال ایران بیرون میآید هنوز نمیداند باید چه کند و چگونه تیم ببندد؟ فولاد با وجود استراکچر قوی و قدیمیاش، بازیکنان زیادی از دست داده است، تراکتور همچنان سرباز میگیرد و ستاره از دست میدهد، آنجا در تبریز نارضایتی از جدایی آندو و ادینهو و گردانی و... وجود دارد. پرسپولیس ریزش ستاره را تا سر حد نگرانی بالا برده و مدام بازیکن متوسط میگیرد تا هوادارانش 2 بار جلوی باشگاه تجمع کرده باشند، استقلال هنوز کامل نیست و همچنان در فاصله 20 روز تا شروع لیگ در حال بازیکن گرفتن است و پول ندارد به کمپ کردان بدهد. این خط را باید گرفت و بالا رفت، شاید تنها تیمهای سپاهان، ذوبآهن و نفت تا حدودی روبهراهتر از دیگران استارت زدهاند، بقیه هنوز سرگردان و گیج هستند. ریشهیابی این اتفاق را باید در نبود منبع مالی و در نتیجه بیصاحب ماندن باشگاهها دانست. شاید این لیگ برای کسی مهم نیست تا مشکلاتش برای همیشه حل شود، شاید برای مسؤولان اهمیت ندارد که این لیگ تولید هیجان را رقم میزند و جامعه را زنده و پرتکاپو نگه میدارد.
لیگ ورشکسته
در واقع این باشگاهها چون درآمد مشخص فوتبال در جهان را ندارند، مشتری زیادی هم ندارند تا بیپولی برای آنها به اوج برسد. درآمدهایی مثل حق پخش تلویزیونی و فروش اقلام به صورت انحصاری برای هواداران و در اختیار داشتن درآمد بلیتفروشی و... لیگ ایران ورشکسته است و دلیل و ریشهیابیاش هم قوانین غلط و بیتوجهی مسؤولان به تصحیح این قوانین است. فوتبال تنها محلی شده برای درآمد صدا و سیما، وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و سودجویانی که هر چقدر دوست دارند، پرچم و لباس تیمها را تولید میکنند و میفروشند اما سهم باشگاهها را نمیدهند چون قانونی بهعنوان کپیرایت و اجرایی شدنش در کشور وجود ندارد. شک نکنید فوتبال ایران با این وضعیت سقوط خواهد کرد، کما اینکه نسبت به 10 سال قبل که مملو از لژیونر بود، امروز سقوط کرده و ضعیفتر شده است. همین ذوبآهن که این روزها بهترین تیم ایران است را ببینید، قهرمان حذفی ایران 7 گل از فنرباغچه دریافت کرد تا فاصله ما با فوتبال جهان هر روز بیشتر از قبل شود. فوتبال سرمایهگذاری، اهدای وام دیر بازده و کمبازده، تصویب پرداخت حق پخش و مصوب کردن قانون کپیرایت و البته ورود مربیان برتر جهان را لازم دارد اگرنه این لیگ تا چند صباح بعد حتی مردم را هم سرگرم نمیکند. این 5 ارگان: مجلس، صدا و سیما، وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و بانکها برای پرداخت وام و ساخت و ساز به علاوه اقتصاددانها باید وارد لیگ برتر شوند و اتاق فکری تشکیل دهند تا فوتبال را نجات دهند، در واقع فوتبال محتاج کمک این نهادهاست تا دوباره روی پای خودش بایستد.