جیمز هورنکاسل: همه چیز خیلی سریع برای دارمیان اتفاق افتاد. او در لحظه آخر به لیست نهایی چزاره پراندلی اضافه شد و در اولین بازی ایتالیا در جامجهانی مقابل انگلیس از ابتدا به بازی رفت. اگر دارمیان شب قبل از بازی درست خوابیده بود و مدام از خواب نمیپرید، شاید حتی رویایی بهتر از بازیای که انجام داد را هم نمیدید. دارمیان کنار آنتونیو کاندروا، کابوس رحیم استرلینگ و لیتون بینز بودند. این نمایش و هماهنگی عالی که سمت چپ انگلیس را فلج کرد، حتی با زوج کلودیو جنتیله و برونو کونتی در 1982 و جانلوکا زامبروتا و مائورو کامورانزی در 2006 مقایسه شد. گری نویل کمک مربی روی هاجسون که از روی نیمکت بازی دارمیان را تماشا میکرد به عنوان یک دفاع راست سابق نمیتوانست از نقش پررنگ او بگذرد. اتفاقا همزمان برادر گری، فیل هم در حال کارشناسی زنده بازی بود. فیل همانجا گفت دارمیان مدافعی در حد یونایتد است. در واقع دارمیان جزو معدود بازیکنان ایتالیایی بود که بعد از جامجهانی سرش را بالا گرفت و عجیب بود بلافاصله به تیمی بزرگ منتقل نشد. پیشنهادات زیادی برای او بود اما دارمیان به پاس قدردانی از تورینو که پیش از این وقتی هیچکس او را جدی نمیگرفت، به او اعتماد کرده بود، تصمیم گرفت به درخواست باشگاه یک فصل دیگر هم بماند. اوربانو کایرو مالک تورینو، هفته پیش به لااستامپا توضیح داد: «بعد از جامجهانی من به متئو گفتم ما چرچی و ایموبیله را از دست دادیم و نمیتونیم تو را هم از دست بدیم. اما بهت قول میدم که تابستان آینده با هم دوباره در این باره حرف خواهیم زد.» این رفتار حرفهای دارمیان تاثیر زیادی روی تصمیم نهایی منچستر یونایتد برای به خدمت گرفتن او گذاشت. متئو دارمیان که در آکادمی میلان رشد کرد، اوایل یک هافبک میانی بود. برای همین اولین الگویش کلارنس سیدورف بود. بعد مربی آکادمی او را به دفاع میانی منتقل کرد، پس دارمیان روی بازی الساندرو نستا متمرکز شد و بعد که به دفاع راست منتقل شد،خب چه کسی غیر از پائولو مالدینی؟ اما بزرگترین اتفاق برای دارمیان این بود که سال 2007 به تیم اصلی رسید و کنار سیدورف، نستا و مالدینی بازی کرد: «سیدورف بهم یاد داد چطور شخصیت داشته باشم، ساندرو (نستا) متعالی بودن را بهم یاد داد و مالدینی حرفهای بودن را.» اما دارمیان تنها 4 بازی برای تیم اول میلان انجام داد، چون در آن دوران و با وجود آن همه ستاره، پیدا کردن جایی در ترکیب اصلی بسیار سخت بود. دارمیان بعد از دورانی نه چندان موفق در پادوا و پالرمو نهایتا به درخواست جامپیرو ونتورا، مربی تورینو به این تیم پیوست. از اینجا به بعد بود که او به بازیکنی ثابت برای تیمش بدل شد، بازیکنی که به قول ونتورا «حتی یک جلسه تمرین را هم از دست نمیدهد، چه برسد به یک بازی.» این دو کنار هم کاری برای تورینو کردند که دو دههای هواداران «گراناتا» ازش محروم بودند. تورینیو با ونتورا و دارمیان به سری آ صعود کرد، جایش را در لیگ مستحکم کرد و بعد از 20 سال به فوتبال اروپایی رسید. تورینیو بعد از رسیدن به یوروپا لیگ، بدل به تنها تیم ایتالیایی شد که در سن مامس به پیروزی رسیده است. دارمیان در آن پیروزی تاریخی 3بر2 مقابل آتلتیک بیلبائو گل زد. مهمتر از آن، دارمیان در اولین پیروزی تورینو بعد از سال 1995 مقابل یوونتوس در داربی دلا موله هم گل زد. تورینیها از رفتن دارمیان ناراحتند اما او به خاطر نوع بازی و کاراکترش همیشه در قلب آنها باقی خواهد ماند. از منظر یونایتد اما دارمیان خریدی عالی است. دارمیان خیلی خوب تکل میزند و برای همین رد شدن از سمت راست دفاع یونایتد فصل آینده کار سادهای برای حریفان نخواهد بود. دارمیان همین کیفیت را در دفاع چپ هم دارد. در واقع کونته در تیم ملی بیشتر از او در چپ استفاده میکند. چند پسته بودن یک بازیکن همیشه میتواند حکم شمشیری دو لبه را هم برایش داشته باشد. درسته که احتمال بازی هر هفتهاش بیشتر است اما قرار نگرفتن در پست غیرتخصصی ممکن است باعث نارضایتی بازیکن شود. اما برای دارمیان اصلا چنین چیزی نیست. او همیشه تیم را بالاتر از خودش میداند و دقیقا به تواناییهایش آگاه است و خودش را درست همان چیزی که هست قبول دارد. خیلی جالبه که کاراکتر محبوب دارمیان در تاریخ گاندی است: «من راجع به گاندی زیاد خوندم، راجع به انسانیت، سادگی و اعتراض خاموشش و اینکه ضد خشونت بودنش چطور تاریخساز شد.» فروتنی و آرامش دارمیان بین هواداران یونایتد قطعا تحسین خواهد شد. اما در عین حال آنها امیدوارند دارمیان در لیگ جزیره سر و صدایی برای خودش به پا کند. من فصل گذشته دارمیان را در تیم منتخب سری آ قرار دادم. کلا به نظرم استفان لیشاشتاینر مدافع راست بهتری است اما بحث سر این بود که کدام بازیکن فصل بهتری را سپری کرده است. حالا سوال اینجاست که آیا دارمیان میتواند این عنوان را در لیگ برتر از پابلو زابالتا و برانیسلاو ایوانوویچ بگیرد یا نه؟ و سوال مهمتر این است که آیا یونایتد بالاخره جانشینی لایق برای گری نویل پیدا کرده است؟