سیاوش رسولی: یکشنبه 28 تیر 1394، هواشناسی مانند همیشه اعلام کرد در برخی مناطق هوا آفتابی است، در برخی شهرها بارش پراکنده و رعد و برق و در برخی مناطق هم وزش شدید باد پیشبینی شده است. همه بر این باور بودند که این روز هم یک روز عادی است. روزی که آخرین روز تعطیلات عید فطر محسوب میشد و جادههای شمالی پر بود از مسافرانی که در حال بازگشت به شهرهای خود بودند. اما ناگهان، نسیم ملایم به باد شدید و سپس به توفان با رگبارهای سیلآسا مبدل شد. توفان، شهرهای شمالی یا تهران نمیشناسد، همه را در مینوردد. تهرانیهایی که در تهران مانده بودند با اینکه تجربه توفان 119 کیلومتری خردادماه سال گذشته را داشتند اما وحشتزده شدند. در کن سیل به راه افتاد. جاده چالوس و هراز بسته شد و برخی گرفتاران در این جاده طعمه سیل شدند و برخی در اثر سقوط و ریزش سنگهای کوهستان بشدت آسیب دیدند. برق و حتی آنتندهی تلفن همراه در بسیاری از مناطق توفان زده برای چند ساعتی قطع شد تا استرس و بیخبری به اوج برسد.
این در حالی است که آمارهای متناقض درباره تعداد کشته و زخمیها به سرعت منتشر میشد. 20 نفر، 30 نفر و حتی بیش از 70 نفر، آمارهایی که از این سو و آن سو میرسید و جالب این است که هنوز هم درباره آمار آسیبدیدگان خبرهای گوناگونی به گوش میرسد، حتی برخی اخبار حکایت از این داشت که مدیران دستگاههای دولتی علاقه به انتشار آمار واقعی ندارند، چرا که موضوع بیشتر از این فاجعهای که اتفاق افتاده، عمیق است و به احتمال زیاد همان جمله معروف که«گفتنش به مصلحت نیست» این بار هم به موضوع کمک کرده است. علاوه بر این فیلمی از آوار شدن خانههایی که به صورت غیرمجاز و غیرکارشناسانه در بستر رودخانه ساخته شدهاند در فضای مجازی دست به دست میشود. خانههایی که تنها در عرض چند ثانیه مانند جلوههای ویژه هالیوودی فرو میریزند. اما مدیران همچنان اعلام میکنند که همه دستگاهها در جای خود آماده بودند!
چراغ اول؛ از مرخصی همگانی تا نبود روشنایی برای بحران
چراغ اول قصه تلخ مدیریت بحران یکشنبه را محمدتقی ایرانی، فرماندار کرج روشن کرد؛ وی در اظهارتی اعلام کرد تعدادی از اعضای ستاد بحران در مرخصی بودند و آنهایی هم که در مرخصی نبودند صدای تقاضای کمک مردم را در کنار سد کرج شنیدند اما تجهیزاتی برای کمک در اختیار نداشتند! هرچند که پس از این اظهارات مدیران به جای استعفا به صف شدند تا اظهارات شفاف فرماندار کرج را رفع و رجوع کنند. اما شنیدهها هم حکایت از این دارد که نه آمادگی لازم برای این موضوع وجود داشت و نه تجهیزات کافی در چند ساعت اول در اختیار نیروهای امدادی بوده است.
حتی گفته میشود نیروهای امدادی سیستم روشنایی مناسب برای انجام عملیات نجات در شب را نداشتهاند. شارژ بیسیم ماموران هم خیلی زود مانند باطری تلفنهای همراه بیآنتن مردم تمام شده بود. پس به این ترتیب بخش امداد و نجات هم مانند مردم عادی به انتظار صبح مینشینند. اما به طور قطع دیگر کار از کار گذشته بود. جالب اینجاست که حتی سخنگوی اورژانس گفته پد هلیکوپتر امداد برای پارکینگ اجاره داده شده بود!
چراغ دوم، هواشناسی گرفتار غافلگیری
اما در این ماجرا، چراغ دوم را اسماعیل نجار روشن کرد؛ وی گفته است که هواشناسی در حد لوکال به ما هشدار داده، یعنی اعلام شده بود تنها در یک محدوده کوچک بحران اتفاق خواهد افتاد. از قرار معلوم هم منظور از این محدوده کوچک کل تهران و کرج و بخشی از ناحیه شمالی بوده است، چرا که در همین منطقه کوچک(!) صدها نفر اسیر توفان شدند و به همین راحتی تعداد قابل توجهی از شهروندان که هنوز هم تعدادشان معلوم نیست و حرف و حدیثهای گوناگونی درباره تعداد کشتهشدگان نقل میشود، از دست رفتند. این در حالی است که مدیران هواشناسی میگویند هشدارهای لازم را دادهاند اما بسیاری از مردم میپرسند که آیا گفتن همان گزارشهای روزمره در تلویزیون با محوریت وزش باد و گرد و غبار به منزله هشدار است؟ داوود پرهیزگار، رئیس هواشناسی کشور در این باره اعلام کرده است اختلاف پیشبینی سرعت بادی که هواشناسی برآورد کرده با آنچه اتفاق افتاده تنها 15 کیلومتر بوده که این اختلاف پیشبینی طبیعی است. هرچند که هنور خیلیها نمیدانند چطور اختلاف 15 کیلومتری با این میزان خسارت همراه میشود!
جالب اینجاست که رئیس هواشناسی کشور حرفهای اقبال شاکری، رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران را هم درباره پیشبینی خود رد میکند. اقبال شاکری مطرح کرده که ما مدرک ارسالی هواشناسی به سازمان را که سرعت 40 کیلومتر را درباره این توفان پیشبینی کرده است در اختیار داریم. اما در سوی مقابل رئیس هواشناسی میگوید: وقتی ما میگوییم باد شدید رخ خواهد داد یعنی باید بالاتر از 60 کیلومتر را در نظر بگیرند. این ماجرا همچنان ادامه دارد و هواشناسی و چند سازمان دیگر توپ را به شکلی قدرتمند و با صراحت کامل به زمین یکدیگر شوت میکنند.
چراغ سوم؛ قصه تکراری «نیرو نداریم»
حال به نظر میرسد که داستان تکراری کمبود نیرو چراغش همیشه روشن است، چرا که چرخساز، رئیس امداد و نجات هلال احمر در این باره اظهار داشته: ما در همان ساعات اول مجبور بودیم اهم و فیالاهم کنیم.
وی در این باره خاطرنشان کرد: همین شد که نیروها را به سمت تهران و داخل استان البرز فرستادیم و برای جادهها نیروی کمی داشتیم. حتی داستان کمبود نیرو به پلیس راهنمایی و رانندگی هم کشیده شده، چرا که بسیاری از حاضران حادثه از نبود پلیس در محلهای حادثه گلایهمند بودند. همه این موضوعات باعث شد بسیاری از مردم البرز به سبک عهد قدیم، خود به راه بزنند و به کمک اقوام و دوستان در راه مانده بشتابند.
چراغ چهارم: همه عالی بودند؛ غیرمترقبه است دیگر
اما به نظر میرسد چراغ اصلی داستان هنوز کلیدش برای روشن شدن فشار داده نشده بود که اسماعیل نجار، رئیس سازمان بحران کشور در تلویزیون این کار را انجام داد و خیال همه را راحت کرد. وی به سبک همیشگی همه مدیران ضمن ابراز تاسف و البته تسلیت به همه جان باختگان اعلام کرد همه دستگاههای مرتبط کار خود را به درستی انجام دادند. به این ترتیب خیال همگان از اینکه ممکن است کسی در این میان قصوری کرده باشد یا مثل برخی کشورهای دیگر باید کسی استعفا بدهد، راحت شد.
زلزله تهران با مدیریت فعلی؛ فاجعهای بینالمللی
در این میان سهراب شکوری، کارشناس ارشد مدیریت بحران با اشاره به این 4 موضوع به «وطن امروز» میگوید: داشتن بیسیمهای ویژه و چندین هلیکوپتر امداد آماده و البته سیستمهای روشنایی بسیار قوی جزو بدیهیات اولیه بحران در هر نقطه از جهان است. آن هم در کشور ما که یکی از بحرانخیزترین نقاط دنیاست. این کارشناس مدیریت بحران میافزاید: اگر قرار بر این باشد که با چنین توفانهایی که با تکنولوژیهای روز دنیا به راحتی قابل پیشبینی است این تعداد از شهروندان از بین بروند پس درباره زلزله تهران باید به فکر رخ دادن یک فاجعه بینالمللی بود. اینکه برخی از این میگویند که این حوادث غیرمترقبه است چندان درست نیست.
استعفا بیاستعفا، سیل اعتماد شهروندان را برد
این در حالی است که سهراب شکوری، استاد دانشگاه درباره رفتارهای مدیران پس از حادثه توفان به «وطن امروز» عنوان میکند: معذرتخواهی و جبران خسارت مادی و معنوی و البته استعفای چند نفره یکی از معمولترین کارهایی است که در دنیا در پس چنین حوادثی رخ میدهد، چرا که این کارها باعث میشود تبعات روحی و اجتماعی تحمیل شده به جامعه ناشی از این اتفاق کمی تعدیل شود. اما وقتی ما عملکرد همه دستگاهها را خوب ارزیابی کنیم انگارهیچ اتفاقی نیفتاده است!
افزایش آسیبدیدگان سیل به 15هزار نفر
مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات هلالاحمر با اعلام تداوم عملیات جستوجوی مفقودان سیل از آسیبدیدگی بالغ بر ۱۵ هزار نفر در این حادثه خبر داد. سیدمصطفی مرتضوی، مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات هلالاحمر درباره وضعیت امدادرسانی به حادثهدیدگان عنوان کرد: جستوجوی مفقودان سیل همچنان ادامه دارد. مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر به تسنیم بیان داشت: در این راستا در البرز، تهران، قزوین و مازندران عملیات جستوجو و نجات ادامه دارد. مرتضوی به آخرین آمارهای امدادرسانی اشاره کرد و یادآور شد: عملیات امدادرسانی تا ساعت ١٣ مورخ 2/5/94 در 15 استان، 50 شهرستان و 120 روستای آسیبدیده، حاکی از آن است که بالغ بر ١٥ هزار نفر دچار حادثه شدهاند که به ١٠ هزار نفر امدادرسانی شده و 810 نفر نیز اسکان یافتند. مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات هلال احمر عنوان کرد: تخلیه آب از ٢٣٠ واحد صورت پذیرفت و همچنین یک تُن محموله امدادی نیز از طریق هوایی انتقال یافته است. مرتضوی درباره تجهیزات و منابع بهکارگیری شده تا روز جمعه دوم مرداد نیز خاطرنشان کرد: ٢١٠ تیم (٩٢٠ نفر)، ٢٠٥ دستگاه خودروی عملیاتی، یک فروند بالگرد، ٨٨ دستگاه موتورپمپ، هزار و100 تخته پتو، 8هزارو300 بطری آب معدنی، 7هزارو500 قوطی کنسروجات و 7هزار و800 قرص نان بین آسیبدیدگان توزیع شده است.