مهدی طاهرخانی : با توجه به قدرت مالی باشگاه تراکتورسازی تبریز و همچنین موقعیت این تیم برای کسب عنوان قهرمانی، به صورت اتوماتیکوار همه بازیکنان سرباز لیگ برتر علاقه دارند به این تیم بپیوندند. سناریوی جذب فوتبالیستهای سرباز در زمان فعالیت حرفهای پاس تهران بزرگ، مشمول این تیم میشد و پاس همیشه پر از بازیکنان جوان و آیندهداری بود که دوران خدمت خود را پشت سر میگذاشتند. از جواد نکونام گرفته تا آرش برهانی، محمد نصرتی و خیلیهای دیگر. امسال یک اتفاق متفاوت برای یکی از تیمهای نظامی رخ داده است. امیر قلعهنویی، سرمربی ملوان شده و او حالا به این وضعیت (توزیع بازیکنان سرباز و سرریز شدن آنها به سوی تبریز) به صورت جدی معترض است. حرف سرمربی سابق آبیها این است؛ چرا باید همه بازیکنان سرباز باکیفیت، به تبریز بروند و بازیکنان مازاد به انزلی بیایند؟ طبق اخبار به دست آمده، امیر قلعهنویی پس از قبول هدایت ملوان در نشستی که با بهشتی، مالک فعلی این تیم و بعضی از مسؤولان نیروی دریایی داشته، از آنها خواسته بازیکنان سرباز باکیفیتتری به انزلی بیایند. تراکتورسازی تا قبل از سقوط به دسته یک به هیچ عنوان تیم نظامی به حساب نمیآمد. همانطور که از نامش هم پیداست، هیچ ربطی به نیروهای مسلح هم ندارد اما مسؤولان وقت برای حمایت از مردم آذربایجان شرقی همچنین حمایت بهتر از تراکتورسازی، این تیم زیر نظر یکی از شاخههای سپاه رفت و اینگونه شد که حق جذب بازیکن سرباز را پیدا کرد البته این بازیکنان سرباز در طول 2 سال خدمتشان برخلاف قوانین موجود، قرارداد حرفهای فوتبال میبندند و بعضا قیمتشان به یکمیلیارد تومان هم میرسد. بازیکنانی مثل حامد لک با ارقام بسیار بالا برای تراکتورسازی بازی کردند اما درباره بازیکنانی که کارت معافیتشان باطل شده، قانون کاملا متفاوت است. سازمان نیروهای مسلح امر کرده اگر باشگاهی بیشتر از مبلغ مصوب، ماهی حدود 60 هزار تومان یا اگر مدرک لیسانس داشتنند حدود 100 هزار تومان به این سربازها بدهد، هم باشگاه جریمه میشود و هم بازیکن باید برای ادامه خدمت به پادگان بازگردد. از این رو بازیکنان سرشناسی که در طول یکسال گذشته به هر نحوی کارت پایان خدمتشان باطل شده، همانند دُر گرانقدر برای باشگاههای نظامی ارزش دارند. از سروش رفیعی گرفته تا بختیار رحمانی، شجاع خلیلزاده، حسین ماهینی باید 2 سال تقریبا به صورت مجانی برای باشگاههای نظامی فوتبال بازی کنند. از آنجا که گزینه دیگری وجود ندارد و این بازیکنان باید روانه پادگان شوند و رسما در طول 2 سال فوتبالشان نابود میشود، آنها هیچ اعتراضی به این مقوله «مفت بازی» کردن ندارند چرا که دستکم تیمملی را از دست نمیدهند و از سوی دیگر 2 سال دیگر میتوانند دوباره سراغ قراردادهای میلیاردی بروند. اما حالا امیر قلعهنویی برخلاف دیگر مربیان ملوان، که چندان اهل سر و صدا و حاشیه نبودند از همین حالا اعتراض را به صورت مخفیانه و در صحبت با مسؤولان نظامی آغاز کرده است. چرا باید همه سربازهایی که کارت معافیتشان باطل شده، به صورت خودخواسته به تبریز بروند؟ البته پیش از این حوزه نظام وظیفه در بیانیهای گفته بود هیچ بازیکن و تیمی حق انتخاب ندارند و این ما هستیم که میگوییم کدام بازیکن باید در کدام شهر به خدمتش بپردازد. با این وجود منهای بازیکنان سرباز که اصلا تا به حال سربازی نرفته بودند و مشکل معافی جعلی نداشتند، باقی بازیکنان کارت باطل شده به صورت تیمی، راهی تبریز شدند. سروش رفیعی، بختیار رحمانی و شجاع خلیلزاده بهعنوان بازیکنانی که ملیپوش هستند به تراکتور پیوستند؟ در این بین تنها حسین ماهینی روانه انزلی شد که او هم در ابتدا به تبریز رفته بود اما به خاطر اعتراضها به انزلی فرستاده شد. حالا قلعهنویی لابیهایش را آغاز کرده تا در فرصت باقیمانده همچنین در طول نیمفصل سربازهای باکیفیتتری را به تیمش بیاورد. در این بین گفته میشود او اعلام کرده از کیفیت سروش سعیدی، دیگر بازیکن فولاد که کارت سربازیاش جعلی بود، ناراضی است و نمیخواهد او در ملوان بازی کند. با توجه به خالی بودن دست قلعهنویی کمی عجیب است که او قید این بازیکن را که ملوان عملا برایش هزینهای نمیکند را بزند اما گفته میشود قلعهنویی میخواهد عوض او یکی از بازیکنان سرباز باکیفیت تراکتورسازی را به انزلی بیاورد. حالا باید دید لابیهای قلعهنویی، سپس مصاحبهها و اعتراضهایش نسبت به عدم توازن در توزیع بازیکنان سرباز چه سودی برای ملوان دارد. با توجه به اهمیت او و صحبتهایش قطعا ملوان سود بیشتری از این لابیها خواهد کرد. از سویی اگر ثابت شود بازیکنانی که به خاطر جعل کارت پایان خدمتشان دوباره سرباز شدهاند، از باشگاه تراکتورسازی، پول حرفهای گرفتهاند آن وقت شاید بازی به سود ملوان تغییر کند.
انتخاب ملوان مثل بندبازی بود
اما برای خیلیها سوال به وجود آمده که چرا امیر قلعهنویی که همواره عادت داشت در تیمهای مدعی قهرمانی فعالیت کند این بار عامدانه به سراغ ملوان آمد؟ قلعهنویی اگر حداکثر تا نیمفصل در خانه مینشست به طور قطع آلترناتیو 15 سرمربی لیگ برتری (منهای پرسپولیس) بود اما او که 2 سال بد را در استقلال سپری کرده بود برای اعاده حیثیت و اثبات بزرگیاش، ملوان را انتخاب کرد؛ درست شبیه اوضاع او پس از خروج از تیمملی. قلعهنویی در آن برهه به مس کرمان رفت و با جلوگیری از سقوط مسیها، دوباره به سطح اول فوتبال ایران بازگشت. حالا هم فرصت به وجود آمده است تا او از ملوان یک تیم نسبتا مدعی (برای کسب سهمیه) بسازد تا دوباره فوتبال ایران به او ایمان بیاورد البته کار برای قلعهنویی در انزلی سخت است. ملوان همواره مشکل مالی داشته و مضاف بر آن فضا برای غیربومیها در آنجا چندان مهیا نیست. با این وجود او نشان داده اگر حواسش را از حاشیه به متن برگرداند، قابلیتهای زیادی بهعنوان سرمربی دارد. ملوان برای او یک ریسک تازه در فوتبال ایران به حساب میآید که در صورت موفقیت خیلی سریع میتواند سال بعد دوباره در تیمهای دجه یک و مدعی قهرمانی فعالیت کند اما اگر او در انزلی موفق نباشد شاید برای نخستین بار در عمر مربیگریاش با گزینه اخراج مواجه شود! سرمربی سابق استقلال با علم به این واقعیت به انزلی آمده است و از این رو کار را بسیار جدی گرفته است. وقت به اندازه کافی برای قلعهنویی و ملوان به هدر رفته است و او که قصد دارد زمستان بندر را ببیند چارهای ندارد جز اینکه یک شروع خوب با ملوان داشته باشد.