printlogo


کد خبر: 142592تاریخ: 1394/5/6 00:00
روش غلط مذاکرات، علت امتیاز‌دهی نامتوازن

امید محمدی: از جمله نقدهای جدی که به هیأت مذاکره‌کننده کشورمان در موضوع هسته‌ای وارد است شیوه و روش انتخابی آنان در مواجهه با 6 کشور طرف مذاکره است که ریشه در سیاست‌های نادرست دولت و رئیس‌جمهور درباره پرونده هسته‌ای کشور دارد. خط‌مشی دولت یازدهم که همواره بر آن تأکید می‌کرد عبارت بود از موضوعیت دادن به توافق جمهوری اسلامی ایران با قدرت‌های جهانی. یعنی دولت اصرار داشت که نظام لزوما باید با طرف‌های مقابل به توافق دست یابد، البته دولت برای فرار از متهم شدن به این امر در مقام شعار و حرف بر نیل به توافق عزتمندانه تأکید می‌کرد ولی عملا آنچه از رفتار و شیوه مذاکرات هیأت ایرانی دیده می‌شد در تناقض آشکار با گفتار آنان بود. انتخاب شیوه مذاکراتی مستمر و به‌اصطلاح لاینقطع دلیلی بر این ادعاست. دولت و هیأت مذاکره‌کننده عملا با گزینش این طریقه ناصحیح پا در بیراهه‌ای گذاشت که منجر به انحراف از جهت‌گیری‌های اصولی نظام در سیاست خارجی شد. روی آوردن به اینگونه مذاکره‌کردن معلول تغییر بنیادی دولت یازدهم در سیاست خارجی است، یعنی کنار آمدن و مصالحه با قدرت‌های زورگوی جهانی به هر قیمت گزافی که لازم است برای آن پرداخته شود. در حقیقت هیأت مذاکره‌کننده کشورمان با تعیین این استراتژی از طرف رئیس‌جمهور مأموریت پیدا کرد تا برای دست یافتن به این هدف اقدام کند که این امر عملا ابتکار عمل را از آنان گرفت و در موضع ضعف قرار گرفتند. رئیس دولت با ابلاغ این سیاست به هیأت ایرانی قدرت مانور آنان را گرفت و در مقابل زیاده‌خواهی‌های طرف مقابل دست بسته شده و در بن‌بست قرار گرفت و چاره‌ای جز تن دادن به خواسته‌های  ظالمانه  قدرت‌های جهانی نداشت. وندی شرمن، مذاکره‌کننده ارشد آمریکایی در اظهاراتی به این نکته اشاره می‌کند. وی عباراتی قریب به این مضامین گفته که هیأت ایرانی به‌خوبی چانه‌زنی می‌کند ولی در شب آخر خواسته‌های ما را قبول می‌کند. نگارنده بر این باور است که این نقد در درجه اول متوجه رئیس‌جمهور بوده تا هیأت ایرانی چرا‌که آنان مأمور شده‌اند به هر وجهی به توافق برسند و به قول معروف مامورند و معذور، به همین منظور هیات ایرانی چنین روشی را برای مذاکره برگزید چرا که برای رسیدن به توافق در هر صورتی چاره‌ای جز مذاکره مستمر و عقب‌نشینی از خواسته‌ها برای آنان باقی نمی‌ماند. نکته مهم دیگر در این باره اطلاع دشمن غدار از این نقطه ضعف در هیات ایرانی بوده است. آنان به‌خوبی می‌دانستند که طرف مقابل رسیدن به توافق را هدف خود قرار داده و سخت به آن محتاج است و حاضر است برای حصول توافق امتیازات زیادی بدهد. هیات ایرانی با اصرار بر ادامه مذاکرات و پرهیز عملی از قطع آن، این امید را به طرف‌های مقابل داد که می‌توان با سماجت و فشار امتیازهای زیادی گرفت. در واقع هیات ایرانی از برنده‌ترین حربه در مقابل زیاده‌خواهی‌ دشمن یعنی قطع مذاکرات هیچ بهره‌ای نبرد. ما می‌توانستیم با اتکال به خداوند متعال و اعتماد به نفس با قطع مذاکرات و ترک عملی و نه شعاری میز مذاکرات، طرف‌های مقابل را که بشدت نیازمند توافق بودند به عقب‌نشینی وادار کنیم و خواسته‌های مشروع و بحق خود را به کرسی بنشانیم البته این به آن معنی نیست که ما در مذاکرات هیچ چیزی نباید به طرف مقابل بدهیم بلکه به این نکته اشاره می‌کند که ما نباید تحت فشار طرف مقابل از خطوط قرمز خود عقب‌نشینی می‌کردیم. ما می‌توانستیم با قطع مذاکرات، اراده جدی و قاطع خود را به طرف مقابل تفهیم کنیم. وقتی دشمن عزم راسخ و جدی ما را درمی‌یافت بعد از مدت زمانی کوتاه سر عقل آمده و خود پس از عقب‌نشینی از خواسته‌های نامشروعش تقاضای ادامه مذاکرات را می‌داد. به عبارت دیگر باید هدفگذاری دولت از موضوعیت‌ داشتن توافق به دستیابی به توافق خوب تغییر می‌کرد که با این استراتژی صحیح ما باید روش درست رسیدن به آن هدف یعنی مذاکرات منقطع را انتخاب می‌کردیم. مذاکرات منقطع یعنی وقتی هیات ایرانی با زورگویی دشمنان مواجه می‌شود، دست‌بسته و مستاصل و منفعل نباشد و ابتدا با تهدید به ترک میز مذاکره و سپس در صورت اصرار طرف مقابل بر خواسته‌های نامشروعش با عملی کردن آن واکنش موثری به آنها نشان بدهد و دشمن را تحت تاثیر اراده قوی و مستحکم خود قرار دهد. اما در حال حاضر با توجه به متنی که به برجام موسوم شده و مورد توافق قرار گرفته در شرایط فعلی تصویب و تایید آن از طرف شورایعالی امنیت ملی چیزی جز تن دادن به یک توافق نامتوازن و یک‌طرفه و متوقف‌کردن پیشرفت صنعت هسته‌ای نیست، پس لازم است مسؤولان و اعضای شورایعالی امنیت ملی با رد این متن و تغییر روش مذاکرات از روش لاینقطع به روش منقطع، منافع و مصالح ملی را دنبال کرده و با ادامه فعالیت‌های هسته‌ای و به موازات آن ادامه مذاکرات، اهداف نظام را دنبال کنند، نه اینکه با تن دادن به خواسته‌های دشمن، مصالح و منافع ملی را
قربانی کنند.


Page Generated in 0/0061 sec