ریحانه سازور: تنها چند دقیقه زمان کافی بود تا آرامش را از شهر و دیار برباید و بتواند ساعتهای طولانی یک زندگی را با خود به یغما ببرد. ساعتهایی که میتوانست با شادی سپری شود اما به قول معروف حادثه است دیگر، خبر نمیدهد البته اگر در این مورد بتوان اسم آن را حادثه گذاشت.
چند هفته است که در صدر خبرها و در میان عامه مردم صحبت از سیلاب نقل زبانهاست که عواقب جبرانناپذیری به بار آورد که از جمله آنها کشته شدن 17 نفر از هموطنانمان بود.
اما نکته قابل توجهی که در این میان به چشم میخورد نبود هیچگونه هشدار و پیشبینی از سوی سازمان مدیریت بحران کشور و سازمان هواشناسی است که در این باره هیچ پیشبینی درستی از بارشها نداشت بهگونهای که در گزارشهای خود تنها به بارش و رگبار پراکنده در محدوده شمال و شمال غرب بسنده کرد، آن هم بدون ذکر نام محل که در نهایت منجر به این ضایعه دلخراش شد.
در حالی که ضرورت سازمان مدیریت بحران برای یک کشور در همین مواقع است که عینی میشود اما متاسفانه این سازمان درباره این حادثه عملکرد چندان مطلوبی نداشت و نمره غیرقابل قبولی را کسب کرد.
غیر از موضوع اطلاعرسانی، مقوله ساخت و ساز در حریم رودخانهها هم باید زودتر از اینها مورد پیگیری قرار میگرفت تا بناهای غیرمجاز بالا نرود اما پیشگیری از این مهم صورت نگرفت. حال بیایید نگاهی بیندازیم به اتفاقی مشابه در کشور چین که 7 شهر را درگیر میکند،
30 هزار نفر دچار خسارت میشوند و 4 میلیارد یورو خسارت وارد میکند، با این وجود تنها 6 نفر کشته میشوند آن هم در یک کشور یکمیلیارد و 370 میلیون نفری، با این وجود در این کشور بحران ملی اعلام میشود.
اما در ایران درست از فردای همان روز با آسودگیخاطر تعداد تلفات جانی و مفقودشدگان در بوق و کرنا میشود و سازمان مدیریت بحران کوتاهی و قصور خود را درباره شیوه نامناسب اطلاعرسانی و هشدار تکذیب میکند و پس از گذشت چندین روز هم با از تب و تاب افتادن رسانهها اصل ماجرا در لایهای از ابهام به فراموشی میرود. آنچنان که گویی آب از آب تکان نخورده است. فارغ از آنکه پای جان انسان، همان ودیعه ارزشمند الهی در میان است.
همچنین باید توجه داشت تهران شهر بیدفاعی است که در مقابل حوادث ایمنی لازم را ندارد بویژه اینکه در تهران 2 گسل اصلی و مهم ری و البرز وجود دارد. اهمیت موضوع مورد بحث درباره زلزله نیز صدق میکند و اگر خدای نکرده این گسلها فعال شده و این حادثه عظیم رخ دهد هیچ کس نمیداند چه بلایی بر سر شهر و آدمهایش خواهد آمد؟ آیا اقدامات ضروری در این باره صورت گرفته است؟ آیا ساختمانها در برابر زلزله ایمن و مقاوم هستند؟ برای نقاط آسیبپذیرتر تهران چه اقداماتی صورت گرفته است؟ آیا به مقوله آگاهیسازی عموم مردم در هر قشر اهمیت داده شده است؟
آیا در حادثه سیلاب با وجود این همه ابزار اطلاعرسانی و رسانههای عمومی امکان کاهش تلفات جانی و مالی وجود نداشت؟ اینها پرسشهایی است که باید مراجع ذیربط حتی برای اندک زمانی به آن بیندیشند.