هوارد لافرانچی: بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001/ 20 شهریور 80، «جورج دبلیو بوش» رئیسجمهوری سابق آمریکا نقش دیپلماسی را در مقابل منزوی کردن و اقدام نظامی- حتی اگر لازم بود، اقدام نظامی یکجانبه - کاهش داد تا بتواند با این شیوه با برخی دولتهای شرور مثل ایران و عراق برخورد کند. این رویکرد، هرگز با حمایت گسترده قدرتهای جهانی مواجه نشد و در مقابل، به جای اینکه از آمریکا حمایت شود، این کشور را در انزوا و انتقاد شدید قرار داد؛ با وجود اینکه آمریکا، رژیم صدام را هدف قرار داده بود. برخی کارشناسان سیاست خارجی میگویند: «هنگامی که بوش در سال 2003 دستور حمله به عراق را صادر کرد، آمریکا به طور قابل ملاحظهای در این میدان تنها ماند. بیش از یک دهه بعد، آمریکا توانست یک بار دیگر، جایگاه خودش در جهان را پیدا کند و اگر بعد از سالها مذاکرات طاقتفرسا با قدرتهای جهانی، توافق هستهای ایران رد شود، آمریکا بار دیگر در انزوا قرار خواهد گرفت».
«روبرت لیتویک» (Robert Litwak)، مدیر مرکز مطالعات امنیتی بینالمللی در مرکز بینالمللی اندیشمندان موسسه «وودرو ویلسون» در واشنگتن گفت: «بعد از حمله عراق، آمریکا به موضوعی در روابط بینالملل تبدیل شد و حال اگر توافق هستهای را بعد از پذیرش آن در سراسر جهان به عنوان توافقی عادلانه رد کند، این بار هم آمریکاست که موضوع روابط بینالملل خواهد بود و نه ایران. این احتمال برای آمریکا که بار دیگر خود را در یک موضوع مربوط به امنیت بینالمللی تنها ببیند، میتواند تاثیر ژرفی در افکار عمومی آمریکا داشته باشد». آن طور که نظرسنجیها همواره نشان میدهد آمریکاییها دوست ندارند یک کشور منفور در امور بینالملل باشند و دوست دارند به جای اینکه وارد یک حمله نظامی بدون حامی باشند، سردمدار دیپلماسی در جهان باشند. این ممکن است بتواند تبیین کند که چرا مخالفان توافق هستهای تاکید میکنند آنها یک توافق بهتر میخواهند، نه اینکه اصلا هیچ توافقی نخواهند.
مقامات دولت اوباما توانستهاند بحث مربوط به انزوای آمریکا را کنترل کنند و این موضع آمریکا نیز با نشانههایی از دیگر قدرتهای جهانی درگیر در مذاکرات، یعنی قدرتهای اروپایی، روسیه و چین حمایت شده است و در حال حاضر این رویکرد بر این فرضیه بنا شده است که توافق هستهای انجام شده و تحریمها علیه ایران تا پاییز برداشته میشود. «لوران فابیوس» وزیر خارجه فرانسه به تهران رفت و تجار اروپاپی به سمت ایران سرازیر هستند تا بتوانند سهمی از بازار پررونق ایران را به دست آورند و بتوانند در طرحهای عظیم با دولت ایران همکاری کنند. «جان کری» وزیر خارجه آمریکا بر همین اساس به سرعت درباره تهدید انزوای آمریکا هشدار داد و در خلال روزهای امضای توافق در وین در چهاردهم ژوئیه/ بیستوسوم تیر استدلال کرد اگر کنگره بخواهد به این توافق رای مخالف بدهد، دوستان ما در این اقدام ما را رها خواهند کرد. کری افزود: «جامعه بینالملل، آمریکا را مقصر شکست توافق هستهای خواهد دانست و تحریمهای خود علیه ایران را برخواهد داشت و ایران، هم از تحریمها آزاد خواهد شد و هم از محدودیتها بر برنامه هستهای خود رها میشود».
برخی کارشناسان خاورمیانه نگران این هستند که مخالفت با این توافق، آمریکا و اسرائیل را هم در منطقه و هم در سطح بینالمللی در انزوا قرار دهد. این مساله بویژه از آن جهت میتواند درست باشد که به نظر میرسد برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس بخواهند با حمایت از توافق هستهای ایران، امتیازاتی از آمریکا بگیرند، بویژه در پرتو حمایت از استراتژی تقویتشده آمریکا که دولت متعهد شده است در صورت جسور شدن ایران در منطقه به آنها کمک کند.
لیتیویک از مرکز ویلسون میگوید: «انزوای آمریکا به دنبال رد توافق توسط کنگره همه را قویتر خواهد کرد، چرا که برای جامعه بینالمللی این تصور به وجود خواهد آمد که آمریکا به دوره بعد از 11 سپتامبر بازگشته است که تنها راه برای برخورد با دولتهای یاغی را تغییر رژیم میدانست». او ادامه میدهد: «غالب تفکرات بعد از حوادث 11 سپتامبر، مبتنی بر این بود که اصلاح رفتار نمیتواند نتیجهای داشته باشد و تنها راه برخورد با رژیمهای یاغی، تغییر رژیم است».
لیتیویک در ادامه میگوید: «اوباما مفهوم دولت یاغی را برای برخورد با کشورهایی نظیر ایران کنار گذاشت و به جای آن، ایران را یک دولت مطرود در حقوق بینالملل توصیف کرد؛ رویکردی که جامعه بینالملل آن را بیشتر میپسندید».
ولی منتقدان این توافق میگویند اوباما در واقع همان کسی است که دیدگاه خود درباره تغییر رژیم را با پیشبرد توافقی مطرح میکند که در آن روی دگرگونی حکومت در ایران طی چند دهه آینده حساب کرده است. «مارک دوبوویتز» (Mark Dubowitz)، مدیر اجرایی دفاع از دموکراسیها در واشنگتن میگوید: «شما توافق هستهای با ایران را بدون باور به اینکه در یک دهه آینده تغییر رژیم در تهران اتفاق میافتد، نمیتوانید بفهمید». وی در ادامه افزود: «همان محور شرارت در دولت بوش که هدفش تغییر رژیم در ایران بود، اکنون در قالب توافقی جای داده شده است که البته شکل و ظاهر قابل قبولتری برای جهانیان دارد».
کریستین ساینس مانیتور