گروه سیاسی: حسن روحانی میگوید برنامه او برای نشان دادن اثرات توافق هستهای در معیشت مردم، یک برنامه دراز مدت است. او در گفتوگوی زنده تلویزیونی با مردم در تشریح نتایج و اثرات توافق هستهای گفت توافق فعلا یک نهال است که غرس شده و مردم بهتر است تا به ثمر نشستن این نهال، صبر کنند! به گزارش «وطن امروز»، در حالی که افکارعمومی براساس وعدههای پیشین آقای رئیسجمهور و اطرافیانش، در انتظار خبرهای خوب وی از اثرات توافق بر وضعیت معیشتی خود بودند اما آقای روحانی به گونهای سخن گفت که به نظر میرسد مطابق انتظارات افکار عمومی نبوده است. در کنار ادبیات و نیز محتوای وعدههای آقای روحانی در انتخابات
ریاستجمهوری 1392 که میتوان وعده حل 100 روزه مشکلات را مصداقی از این برنامه انتخاباتی دانست؛ رفتار دولتیها تا قبل از توافق ایران و 1+5 بر سر جمعبندی برجام به گونهای بوده که جامعه در انتظار معجزه توافق بوده است! در واقع توقع عمومی برای معجزه کردن توافق، نتیجه وعدهها و اظهارات دولتیها درباره توافق بوده است. دولتیها برای ایجاد مطالبه توافق در جامعه از آب شرب تا ازدواج جوانان را وابسته به توافق کردند اما اکنون رئیسجمهور پس از اعلام توافق بر سر برجام، توافق ضعیفی که حتی برخی خطوط قرمز نظام را نیز نقض کرده، درحالی که جامعه در انتظار خبرهای خوش از نتیجه توافق بود؛ بار دیگر وعده داد! آن هم وعده سر درخت! به گزارش «وطن امروز»، به نقل از پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی در گفتوگوی زنده تلویزیونی با مردم، درباره توافق گفت: درباره مسائل اقتصادی نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که مردم عزیز ما بدانند بعد از تحریم 2 کار میتوانیم بکنیم یا قرص مسکن بیاوریم برای همه، یعنی بلافاصله پولهای آزاد شده را کالا بخریم و جنس را ارزان کنیم، دلار را پایین بیاوریم، یک طور دیگر این است که از این دلار و از این قدرت برای سرمایهگذاری در صنعت، کشاورزی و خدمات استفاده کنیم. یک وقتی شما میروید جعبه میوه میخرید و میآورید بلافاصله میوه به شما میرسد اما زمانی نیز به جای میوه، باغ میوهای را ایجاد میکنید تا از خرید میوه خودکفا شوید. ما باید کار دوم را انجام دهیم، مردم ما باید بدانند این توافق زمینه انسداد را برمیدارد و شرایط را باز میکند اما دولت حواسش جمع است که چگونه عمل کند. هدف مردم ما دستیابی به منافع آنی اما مضر نیست بلکه دنبال رونق اقتصادی و اشتغال و به عبارتی همان درونزایی و بروننگری هستند. روحانی در پاسخ به این سوال مجری که «مردم الان چه باید بکنند؟» گفت: درخواست ما مشارکت مردم است. بدون مشارکت مردم به جایی نمیرسیم؛۲۰ سفر استانی رفتم در این ۲۰ سفر استانی ۶۰۰ پروژه میانی و مهم، به دست مردم طراحی شده و الان بخشی از آن اجرا میشود و بخشی از آن در مراحل توافق هستند. در این ۲۰ سفر استانی ۵۰۰ نفر از کارآفرینان ایرانی مقیم خارج از کشور از منطقه، اروپا و آمریکا آمدند در این ۲۰ استان بعضیشان اهل آن استان بودند و بعضیها هم ایرانی بودند و برای استانهای دیگر بودند. اینها آمدند برای ارائه کمکهای علمی، فنی، تبلیغاتی، تجاری، اقتصادی و سرمایهگذاری. اولین انتظار ما از ایرانیهای خودمان است، ایرانیهای داخل و خارج کشور، تکنولوژی و سرمایه را بیاورند و انتظار من از تمام بخشهای دولتی است که کار را برای ورود سرمایه تسهیل کنند و خواهش من از تمام مردم این است که فضا را فضای امنی کنیم. یک وزیر خارجه میآید نگوییم این دولت چند سال پیش فلان کار خطا را کرد و ۲۰ سال پیش فلان کار را کرد و پروندههای قدیمی را رو کنیم. باید از این فضا استفاده کنیم، یک فضای بسیار مهمی است و باید وقت را تلف نکنیم، البته هیچ اشکالی ندارد برجام بررسی شود به هر حال مراحل قانونی دارد و ما داریم این مراحل را طی میکنیم به هر حال میرسیم به آن روزی که رسماً لغو همه تحریمها و طی همه مراحل قانونی آن اعلام میشود. انشاءالله ظرف حدود یک ماه اقدامات خود را انجام میدهیم و آژانس هم آن اقدامات را تیک میزند، یعنی آن اقدامات یک اقدامات شکلی است. یعنی آژانس میآید میگوید آن 10 سانتریفیوژ آزاد شد محتوایی نیست. آژانس تایید میکند و با لغو این تحریمها، فضا عوض میشود، سرمایه و نشاط در کشور میآید، سرمایهگذار ایرانی و خارجی، شرایط عوض میشود. فروش نفت تغییر پیدا میکند، دست ما برای فروش نفت باز میشود اما اینکه کسی فکر کند امروز توافق شد فردا صبح آثارش را میبیند اینطور نیست؛ این نهال غرس شده است، این نهال میوه میدهد، درست کاشته شده و به ثمر مینشیند، بهرهبرداری از این نهال البته زمان خودش را دارد و در این دوران ما باید همدل و همزبان باشیم و مشارکت کنیم؛ در کنار هم باشیم و تلاش کنیم.
آلودگی دوران اصلاحات منشأ همه دردسرها!
اما اظهارات قابل تامل روحانی درگفتوگوی تلویزیونی یکشنبهشب، منحصر به موضوع وعده او درباره اثرگذاری تحریمها نبود. روحانی در بخشی از این گفتوگو اذعان کرد در دوران اصلاحات و در زمانی که او دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده است، سانتریفیوژهایی که ایران از پاکستان خریداری کرده بود، آلوده بودند و همین منشأ آلودگی که حتی به نطنز هم سرایت کرده بود؛ باعث ایجاد حساسیت در آژانس و آمریکا شد!
به گزارش «وطن امروز»، روحانی در پاسخ به سوال مجری درباره آلوده بودن 2 سانتریفیوژ در دوره اصلاحات و اینکه همین 2 سانتریفیوژ آلوده باعث ایجاد فشار علیه کشور شد، گفت: البته آن آلودگی برای 2 سانتریفیوژ نبود، ما چند صد سانتریفیوژ آورده بودیم و چند تا سانتریفیوژ آلودگی داشت و آن آلودگی همه جا را آلوده کرده بود و حتی همین نطنز را آلوده کرده بود چون ما نمیدانستیم آلوده است و دوستان ما در سازمان انرژی اتمی فکر میکردند نو است چون بستهبندیهای نو داشتند به این دلیل مشکل برای ما ایجاد شد. ما البته حواسمان باید جمع باشد، همیشه آژانس یا هر نهاد بینالمللی که انجام وظایفی را به عهده دارد، اینجور نیست که در آنها آدمهای ناجور نباشد، پیداست از ملیتهای مختلف هستند... منشأ آن آلودگی هم کشوری بود که آن سانتریفیوژ را به ما فروخته بود. آلودگی در آنجا ایجاد شده بود اما در عین حال نکته شما درست است ما کاملاً باید دقیق باشیم و با دقت کار را به پیش ببریم، به گونهای عمل کنیم که هم قانون اجرا شود و هم اسرار کشور حفظ شود و هم عزت ما. این اظهارات روحانی نشان میدهد عامل بهانهساز برای آمریکا برای فشار به ایران، بیدقتی و رفتار غیرمسؤولانه مدیران مربوط در آن دوران بوده است! آنها به صرف اینکه سانتریفیوژهای خریداری شده در جعبههای نو ارسال شدهاند، آنها را در آبشارهای نطنز هم بکار گرفتند و این تاسیسات را آلوده کردند! و همین آلودگی باعث طرح ادعاهای آمریکا مبنی بر انحراف برنامه ایران به سمت سلاح اتمی شد! در واقع آنچه طی 12 سال گذشته برنامه هستهای ایران را بهانهای برای فشار آمریکا به مردم کرد؛ سر به هوایی مدیریت هستهای در دوران اصلاحات بوده است!
از جایی که نبودیم خارج شدیم!
اما اظهارات روحانی درباره برخی دستاوردهای برجام نیز از دیگر موضوعات قابل تامل گفتوگوی زنده تلویزیونی او بود! او در این گفتوگو مدعی شد ایران پیشتر و به واسطه قطعنامههای شورای امنیت ذیل ماده 7 منشور ملل متحد بود و تیم مذاکرهکننده او توانست با گفتوگو، ایران را از ذیل فصل 7 خارج کند! روحانی در اینباره گفت: ببینید ما تحت فصل ۷ منشور ملل متحد و ماده ۴۱ بودیم. کسی به فصل ۷ میرود که سازمان ملل تشخیص میدهد و میگوید این کشور صلح و امنیت جهانی را تهدید میکند پس ما از دید سازمان ملل قبل از قطعنامه ۲۲۳۱ به عنوان تهدیدکننده صلح و امنیت جهان بودیم. امروز طبق همین قطعنامه بهعنوان کشوری هستیم که دنبال فناوری صلحآمیز هستهای هستیم و همین قطعنامه به همکاری کشورها با ایران تأکید میکند پس ما از نظر آنها کشور تهدیدکننده دیروز بودیم و امروز کشوری هستیم که باید با ما تعامل شود. مردم ما میدانند هر کشوری قطعنامهای علیهاش تصویب شده است ذیل فصل ۷، اولاً سالها طول کشیده و معمولاً هم به جنگ و سرنگونی آن نظام منجر شده است. شما در عراق دیدید عراق را بردند تحت فصل ۷ و رژیم صدام سرنگون شد، 10 سال بعد هم تحت فصل ۷ ماند و نتوانست از تحت فصل ۷ خارج شود، ژاپن سالیان دراز تحت فصل ۷ بود و نمیتوانست خارج شود. ما بدون جنگ، بدون خواهش، بدون تسلیم در برابر سازمان ملل متحد، با منطق، مذاکره، دیپلماسی و در مسیر حقوقی کاری کردیم که همین سازمان ملل خودش آمده عنوان را عوض و ۶ قطعنامه قبلی خود را لغو کرده است. این دستاورد بزرگ حقوقی- سیاسی ما است و من برای آن نظیر نمیشناسم. معمولاً صدا و سیما خیلی راجع به برجام کار میکند، اگر هست بگوید و پیدا کند و ببینیم جایی بوده که کشوری از فصل ۷ با مذاکره، منطق و بدون عقبنشینی از مواضع اصولی خود خارج شده باشد. این اظهارات روحانی در حالی است که قطعنامههای گذشته اساسا ایران را ذیل فصل 7 نبرده بودند ضمن اینکه ایران به هیچ عنوان محتوای این قطعنامهها را نمیپذیرفت اما نکته قابل تامل اینکه اکنون و با دستپخت دیپلماتهای دولت یازدهم، ایران ذیل فصل 7 رفته است! و جالب اینکه دولت ایران هم رسما این موضوع ر ا پذیرفته است! تاسفانگیزتر اینکه بخشی از مفاد قطعنامه 2231 نیز الزامآور بوده و زمینه قرار گرفتن ایران ذیل ماده 42 را که احتمال استفاده از گزینه نظامی علیه ایران را تقویت میکند، فراهم آورده است! در قطعنامه 1929 که در واقع جمع قطعنامههای گذشته درباره ایران بوده، به ماده 41 فصل 7 اشاره شده بود و از ایران «خواسته» شده بود این مفاد را بپذیرد و این نه تنها الزامآور نبود بلکه ایران نیز اساسا این موضوع را نمیپذیرفت اما نکته قابل تامل دیگر اینکه روحانی درحالی گفته است ایران از فصل 7 خارج شده که قطعنامه 2231 که دولت روحانی از آن حمایت و نماینده این دولت در سازمان ملل نیز از تصویب آن قدردانی کرد، رسما ایران را ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار داده است! البته این موضوعی است که پیشتر جواد ظریف خبر آن را اعلام کرده بود! او اسفندماه 1393 در گفتوگو با نشریه حزب کارگزاران گفت: «بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تایید قرار میگیرد و در نتیجه به یک توافق بینالمللی و الزامآور برای همه دولتها تبدیل میشود. اینکه دولتها به چه میزان تعهدات بینالمللیشان را عملی میکنند بحثی جداگانه است اما ما در حقوق بینالملل مبانیای داریم که برای دولتها تعهدآور است و از آن مبانی استفاده میکنیم! بنابراین آنچه در واقع رخ داده این است که ایران پیش از این ذیل فصل هفتم نبوده و اکنون به واسطه قطعنامه 2231 و در دوران ریاستجمهوری آقای روحانی، ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار گرفت! یعنی واقعیت دقیقا با آنچه آقای روحانی گفته، 180 درجه متفاوت است!