printlogo


کد خبر: 142998تاریخ: 1394/5/13 00:00
بهنوش بختیاری، بقال و سلمونی به لیست اضافه شدند
فهرست جدید سریع‌القلم‌ها

محمدرضا کردلو: عجیب نیست که بعد از توافق مدتی بود که سوار تاکسی نشده بودم. نرخ کرایه مسیری که هر روز می‌آمدم و می‌رفتم، بعد از توافق بیشتر شده بود. دلیلش را نفهمیدم تا پریشب که رئیس‌جمهور طوری حرف زد که مجری بنده خدا سوال کند: مردم باید تلاش بیشتر کنند یعنی منتظر تحول در معیشت‌شان نباشند؟ الان مردم چکار کنند؟
خب! چون ماست و لبنیات هم گران شده بود، از جایی باید می‌زدیم که به جای دیگر برسد. علی‌ای‌حال توی تاکسی که چقدر دلم برای حرف و حدیث‌هایش تنگ شده بود، یکی داشت توی اینستاگرامش چرخ می‌زد و آن یکی در همین شبکه‌های اجتماعی بود. حرف اظهار نظر بهنوش بختیاری درباره مذاکرات هسته‌ای شد و توهینی که یک روزنامه اصلاح‌طلب به او کرده بود.
خانمی که در صندلی جلو نشسته بود و معلوم بود یکی از فالوئرهای پروپاقرص صفحات بهنوش بختیاری است، طوری که انگار شونصدسال است خانم بختیاری را می‌شناسد، گفت: این روزنامه‌ها چقدر نامردند. من کنجکاو شدم ببینم کدام روزنامه‌ها را می‌گوید که ماجرا را تعریف کرد.
مثل اینکه چندروز پیش بهنوش بختیاری در یک برنامه رادیویی درباره مذاکرات هسته‌ای و توافق صورت گرفته گفته بود: «فکر می‌کنم با خواندن این رشته(جامعه‌شناسی) دیگر انسان دنبال هر حرفی نمی‌رود، مثلا اگر توافق هسته‌ای انجام می‌شود سریع ذوق‌زده نشوم، سعی کنم در مورد آینده آن فکر کنم، مثلا ببینم پشت‌بند عهدنامه ترکمنچای چه اتفاقاتی افتاد؟»
آن طور که خانم محترم تعریف می‌کرد گویا همین جمله کافی بوده تا طرفداران دولت و چندتایی از این روزنامه‌های اصلاح‌طلب شروع کنند به فحاشی و هتاکی علیه بهنوش بختیاری.
یکی از آنها هم با توهین به «سلمونی»‌ها و «بقال»ها، در مطلبی نوشته است: «او(بختیاری) یک بازیگر طنز و شومن است و اندازه همان سلمونی و بقال می‌توان روی نظرش حساب باز کرد، ضمن اینکه چون نیازمند حضور در صداوسیماست و چنین حرف مضحکی زده، حتما به اندازه افراد عادی هم نظرش ارزش ندارد».
راننده اینجای بحث که رسید سرش را بالا و پایین کرد: لااله‌الاالله اینا خیلی دارن دیگه پررو می‌شن. قبلا هم گفته بودن راننده تاکسی‌ها حرف نزنند. شیطونه میگه... حرف‌های غیرقابل انتشاری زد که در فرصتی که آزادی بیان بیشتر از حالا باشد شاید روایت کردیم.
البته این فقط نبود. آقای جوانی که بغل دستم نشسته بود هم تاکید می‌کرد چقدر این روزنامه‌های... مشمئزکننده‌اند. می‌گفت: یک جای دیگر از همین رسانه این جماعت نوشته‌اند که «بهنوش بختیاری نون به نرخ روز می‌خوره.» خود آن جوانی که بغل دستم بود، گفت: یکی نیست به قول ارسطو به اینها بگه مردحساب، کوسه حساب و... اگه قرار به نون به نرخ روز خوردن باشه که الان باید طرفداری از توافق می‌کرد، حتما خبرایی هست که اینا از اظهار نظر یه بازیگر اینقدر ناراحتند.
خانمی که روی صندلی جلو نشسته بود و فالوئر بهنوش بختیاری بود در ادامه گفت: واقعیتش خود من هم بعد این شادی‌ها زیاد حس خوبی نداشتم.
با خودم گفتم بهنوش بختیاری چندصدهزار فالوئر در شبکه‌های اجتماعی دارد؛ افرادی که اظهارنظراتش را دنبال می‌کنند و خیلی مثل همین خانمی که صندلی جلو نشسته‌اند مثل او فکر می‌کنند. حالا توهین روزنامه اصلاح‌طلب به «خانم بازیگر»، فقط توهین به او نیست. کلی آدم هستند که مثل او فکر می‌کنند. تازه! روزنامه محترم توهین‌کننده، لیست نظریه‌پرداز دولت را تکمیل کرده و به لبوفروش‌ها و راننده تاکسی‌ها، سلمونی و بقال را هم اضافه کرده و ایضا بازیگر‌ها (البته وقتی که خلاف تفکر آنها اظهارنظر می‌کنند). حساب کردم دیدم اینجور پیش برود دیگر کسی نمی‌ماند. همین اقشار را هم کنار بگذاریم فقط می‌ماند تحریریه روزنامه وزین هتاک و چند شغل غیر مهم دیگر به‌علاوه جناب سریع‌القلم. چه کسی حق دارد بگوید بقالی و سلمونی و راننده تاکسی و لبوفروش و آدم عادی و بازیگر حق اظهار نظر ندارند؟ فکر کنید اینها به انضمام رفتگر بزرگوار که یکی دیگر از آقایان، ایشان را هم برای اظهار نظر لایق ندانسته بود، یک روز سرکار نروند، مملکت تعطیل نمی‌شود؟ حساب کنید رفتگر یک روز نیاید، خب! پدر کشور در می‌آید.
خلاصه! برایم عجیب نبود، چرا که اینها هر وقت کسی خلاف فکرشان حرف زده اینطوری کردند اگرنه همین شومن‌ها و هنرمندها چطور وقتی از توافق تعریف می‌کنند، می‌آیند و تیتر یک می‌شوند اما حالا که چیزی خلاف آمد فکر شما گفته، بد شد؟ نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید؟


Page Generated in 0/0058 sec