printlogo


کد خبر: 143087تاریخ: 1394/5/14 00:00
رویکرد مهندسی فرهنگی دکتر‌ حسن بنیانیان در پدیدار‌شناسی مسأله «بدحجابی» و «پوشش»
مسأله حجاب میان بر ندارد

نحوه انتخاب پوشش، برگزیدن یا عدم اقبال به حجاب و پیش‌تر از آن نوع نگرش به مسأله پوشش و همینطور مطالبه آزادی‌های جنسی که هیچگاه عمومیت نیافته است، اجباری بودن یا قانونی بودن حجاب و در نهایت تبدیل شدن آن به یک مسأله اجتماعی با همه مشخصه‌های یک مسأله اجتماعی اعم از دامنه‌دار شدن، عمومیت یافتن و البته قابل حل بودن، این روزها محور مباحثی است که پیرامون حجاب و پوشش مطرح می‌شود. در میان اظهارنظرهای صریح، بی‌محابا و هر از گاه درباره حجاب که برخی از آنها به سرعت در شبکه‌های اجتماعی با واکنش و بازخورد همراه می‌شود، اظهارنظرهای «چاره‌ساز» کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. دکتر «حسن بنیانیان» مسؤول کمیسیون فرهنگی شورایعالی انقلاب فرهنگی که با رویکردی به مهندسی فرهنگی، کتابی با عنوان «پوشش اسلامی، چالش‌ها و راهکارها» را به نگارش درآورده است، تاکید دارد نسخه‌های مُسکن درباره حجاب، مدیران فرهنگی را از کار عمیق و علمی در این حوزه دور کرده است. این کارشناس فرهنگی معتقد است در هر معضل فرهنگی که می‌شود آن را به یک بیماری در بدن تشبیه کرد، دکتر حاذق داروی اصلی و ریشه‌ای می‌نویسد و در کنار آن یک یا چند مُسکن تجویز می‌کند که بیمار درد را فعلا تحمل کند. دولت، نیروی انتظامی، قانون، مشوق‌های اقتصادی، ترس و نگرانی برای حفظ پوشش که حکم مسکن را دارد موجب شده است از کار فرهنگی عمیق و علمی دور شویم. تکرار عبارت «کار فرهنگی» دردی را درمان نمی‌کند، بلکه باید از قالب یک عبارت یا گزاره منطقی ذهنی، به عینیت برسد. اما این چگونه ممکن است؟ کار فرهنگی عمیق درباره حجاب زمانی به نتیجه مطلوب، خواهد رسید که در تک‌تک افراد باور و اعتقاد به پوشش اسلامی تبدیل به یک ارزش ذهنی شود و آنقدر این کار را خوب بدانند که در الگوهای رفتاری‌شان تبدیل به عادت شود. برای اینکه این موضوع اتفاق بیفتد، هم برای فضای ذهنی و هم برای به عینیت تبدیل شدنش باید برنامه‌ریزی کرد. پوشش، عفت و پاکدامنی باید در درون مرد و زن تبدیل به ارزش شود. درونی شدن معنایش این است. او در کتاب خود می‌نویسد: «از آن جهت که موضوع پوشش مسأله‌ای اجتماعی است و تغییرات آن در نحوه ارتباط و تعامل زن‌ و مرد شکل می‌گیرد، قرآن کریم هردو- مرد و زن‌- را مخاطب قرار داده و قبل از آنکه تأکید کند زنان پوششی خاص داشته باشند، به مردان خطاب کرده و فرموده است: «به مردان مومن بگو دیدگاه فروخوابانند و دامن‌ها را حفظ کنند، این برای شما پاکیزه‌تر است، خدا به آنچه می‌کنید آگاه است».  بدیهی است اگر این تلقی را فرهیختگان دین‌شناس تأیید و تأکید کنند، کنترل نیروی انتظامی، حراست سازمان‌ها و تذکرات مدیران تنها بخش ظاهری موضوع بدحجابی را آن هم تا اندازه‌ای می‌تواند حل کند؛ اگرچه موضوع بدحجابی آنقدر مخرب و آفت‌زاست که همین میزان را هم نباید نادیده گرفت. موضوع بدحجابی همواره باید در یک قالب کلی و به هم پیوسته حجاب ظاهر و باطن و تنظیم روابط صحیح زن و مرد بحث، بررسی و راه‌حل‌یابی شود تا زمینه‌ساز بروز آسیب‌ها و بیماری‌های دیگر نشود».
دکتر بنیانیان در بحثی که پیرامون پیوستگی حجاب ظاهر و باطن وجود دارد به رعایت برخی ظرافت‌ها توصیه می‌کند.
الف - در بررسی جایگاه و پوشش اسلامی، حجاب ظاهر و باطن در کنار هم دیده شوند.
ب - در انتخاب راه‌حل‌ها، درمان همزمان بدحجابی ظاهر و باطن مدنظر قرار گیرد.
ج - مسؤولیت تک‌تک افراد اعم از زن و مرد، سازمان‌ها و نهادهای حکومتی و غیرحکومتی در کنار هم دیده شود.
اشاره به مسؤولیت تک‌تک افراد اعم از زن و مرد مسأله‌ای است که وی در توضیح آن به «وطن امروز» می‌گوید:  «مسأله پوشش در رابطه زن و مرد شکل می‌گیرد، پوشش برای زن‌ها در فضای بدون مرد معنا ندارد. اگر مردها آگاهانه یا ناآگاهانه به زنان بدحجاب پاداش دهند- از طریق نوع نگاه کردن، لبخند زدن، بیشتر نگاه کردن، پاسخ بدحجاب را زود‌تر دادن و اینگونه پاداش دادن‌های ناخودآگاه ـ روی نوع پوشش خانم‌ها تاثیر دارند؛ این پاداش ممکن است نمره دادن یا ندادن استاد مرد به دانشجوی دختر، برخورد فروشندگان کالاها، برخورد کارمندان ادارات در تسریع رفع‌ و رجوع کردن ارباب‌رجوع خانم یا مثال‌هایی مشابه باشد. به همین دلیل است که در مورد حجاب می‌گوییم هم باید برای مردها برنامه داشت و هم برای خانم‌ها».
وی که سال‌هاست در حوزه مهندسی فرهنگی کار می‌کند، از ضرورت‌های پرداختن به مسأله حجاب می‌گوید: «طرح مباحث حجاب ضرورت‌هایی دارد که باید آنها را پذیرفت و ترس از متهم شدن نداشت؛ وقتی به لحاظ اشتغال، تحصیل و... فضا بازتر می‌شود، حجاب و حفظ آن به صورت تصاعدی پیچیده می‌شود و کاستی‌هایی که ما در حوزه مدیریت فرهنگی داریم، خودنمایی می‌کند. در«کار فرهنگی» که گفتیم، باید فلسفه حجاب را بدانیم و بعد در فضای عینی به عمل و برنامه‌ریزی بپردازیم. خلاصه فلسفه حجاب این است که روابط جنسی از درون خانه به بیرون خانه منتقل نشود. نقطه شروع درونی کردن فلسفه حجاب باور به دین، هدفمندی زندگی، باور به قیامت و پذیرش ارزش‌های انسانی در درون آدم‌هاست. آن وقت یکی از آثار تربیت دینی صحیح می‌شود پوشش درست. هیچ میان‌بری وجود ندارد. «تربیت دینی» مسأله‌ای است که امروز در بسیاری از دستگاه‌های فرهنگی و اجرایی رها شده است. گروه‌های مردمی و خودجوش کارهایی می‌کنند و تلاش هم می‌کنند اما در برابر حجم بی‌توجهی‌های داخلی و گسترش بی‌تقوایی‌ها و همچنین تهاجم فرهنگی و آثار مخرب توسعه تعامل با سایر فرهنگ‌ها که منجر به کاهش عمق اعتقادات و باور‌های دینی می‌شود، ناچیز است و در این عدم توازن نیروی مخرب و مقاومت داخلی است که ما مرتبا عقب‌نشینی می‌کنیم. ضمن اینکه حجم تهاجم فرهنگی برنامه‌ریزی شده روی گسترش لا‌ابالی‌گری جنسی و بی‌عفتی بسیار بیشتر از کارهای خودجوش فرهنگی است».
دکتر بنیانیان در کتابی که در همین رابطه و با رویکرد مهندسی فرهنگی به چاپ رسانده، درباره فعالیت فرهنگی می‌نویسد: «فعالیت فرهنگی مجموعه تلاش‌های آگاهانه‌ای است که افراد، نهادها و سازمان‌های جامعه انجام می‌دهند تا تغییرات از پیش مشخص شده‌ای در نظام اعتقادات، ارزش‌ها و رفتارهای افراد مورد نظر ایجاد شود. در توضیح این مطلب باید متذکر شوم دانشمندان معتقدند نظام فرهنگی جوامع دارای لایه‌بندی خاصی است که این لایه‌ها و ارتباط آنها با یکدیگر قابل تفکیک و شناسایی است».
وی در ادامه مطالب به نکته بسیار تلخ و دردآوری اشاره کرد که جا دارد مسؤولان نظام روی آن چاره‌اندیشی کنند. دکتر بنیانیان اظهار داشت: «مسأله کم‌توجهی به تربیت دینی در بدنه عمومی نظام آموزش و پرورش به جایی رسیده که در شرایط موجود برای آنکه دینداری فرزند ما حفظ شود باید پس از جست‌وجوی مدارس محدود غیرانتفاعی دینی، با سالی چند میلیون تومان دین فرزند خود را حفظ کنیم. طبیعی است در چنین شرایطی روز‌به‌روز وضع عفاف‌ و حجاب بدتر شود.
در فضای ذهنی اکثریت مردم نیز مدرسه خوب یعنی مدرسه‌ای که امکان قبولی در دانشگاه را بیشتر کند. وقتی اکثر پدران و مادران از مدرسه فرزند خود مطالبه تربیت دینی ندارند و نمایندگان مجلس هم از وزیر آموزش و پرورش چنین مطالبه‌ای نداشته باشند، طبیعی است انگیزه خود مدیران مدارس آرام آرام از بین برود. در ادامه وقتی از مدرسه به دانشگاه وارد می‌شوند، دختر و پسری که از هم جدا بودند به شکلی نامتوازن کنار هم قرار می‌گیرند. همین کنار هم قرار گرفتن دختر و پسر جوان تربیت‌نشده، دانشگاه را به «تالار مد» تبدیل می‌کند و موضوع حجاب ‌و عفاف بین نسل تحصیلکرده که تأثیر بیشتری بر تحولات فرهنگی جامعه دارد بی‌رنگ می‌شود. الان هم که معیار ارزشگذاری و درجه‌بندی دانشگاه‌ها صرفا علمی است و کارکرد فرهنگی بی‌تأثیر است.  در کنار این، عملکرد نظام‌های رسمی آموزشی، عملکرد نامحسوس فرهنگی سایر دستگاه‌های اجرایی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نوعا مخرب عفاف و حجاب است، زیرا این نظام‌های بروکراتیک وارداتی هنوز از جهت فرهنگ سازمانی اصلاح نشده‌اند. نوع و ساختار ادارات گرایشات دینی را کمتر می‌کند، به نحوی که اگر کسی دینش را حفظ کند، در ساختار منزوی می‌شود».
وی درباره راهبردهای تقویت فرآیند تربیت دینی در کتاب خود می‌آورد: «وقتی ماهیت یک نظام سیاسی، مبتنی بر تفکر و اندیشه دینی شکل می‌گیرد، فرصت‌های فراوانی در اختیار دلسوزان فرهنگ جامعه است که باید آن را شناسایی و از آن بهره‌برداری کنند؛ 1- فرصت پالایش و وضع قوانین جدید در جهت تقویت فرهنگ دینی جامعه 2-فرصت پالایش، اصلاح و سازماندهی امور جامعه در جهت تقویت فرهنگ دینی3- فرصت تخصیص منابع مادی جامعه در جهت رفع کاستی‌های مالی مورد نیاز برای تقویت فرهنگ دینی جامعه
4-فرصت پیش‌بینی تمهیدات لازم برای حضور بهترین استعدادهای انسانی برای نظریه‌پردازی در مدیریت، مربیگری و خدمت در عرصه فعالیت‌های مرتبط با توسعه و تقویت فرهنگ دینی جامعه 5-فرصت تدوین برنامه‌ریزی جامع پیشرفت کشور بر محور تقویت فرهنگ دینی6- استفاده از مهم‌ترین نهادهای فرهنگساز جامعه در جهت تقویت اعتقادات و باور‌های دینی مثل آموزش و پرورش، دانشگاه و رسانه‌های جمعی».
نظام اداری ما به تربیت دینی لطمه می‌زند
وی درباره برخی آسیب‌های نظام اداری که به موضوع تربیت دینی لطمه می‌زند، به «وطن امروز» می‌گوید: «راهکارها در مهندسی فرهنگی مفصل بحث شده است. گفتمانی را باید حاکم کنیم که این حرف غلط که «فرهنگ برای خودش مسؤول دارد» از بین برود، زیرا هم با عقل، هم با کمک علم و هم بر مبنای آموزه‌های دینی، می‌توان اثبات کرد همه افراد و همه سازمان‌های جامعه، چه عنوان فرهنگی داشته باشند و  چه نداشته باشند، باید در محدوده تاثیرگذاری خود نقش فرهنگی خود را بشناسند و آن را اصلاح کنند. برای مثال وزیر بهداشت در حوزه خودش در کنار انجام وظایف بهداشتی و درمانی، به‌صورت اجتناب‌ناپذیری در تغییر باورها، ارزش‌ها و الگوهای رفتاری کارکنان، مراجعه‌کنندگان و فرهنگ عمومی جامعه تاثیر می‌گذارد؛ همان‌طور که کارکنان قوه‌قضائیه، نیروی انتظامی و وزارت صنعت تاثیر می‌گذارند. جالب است بدانید مقام معظم رهبری سال 81 به اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی می‌فرمایند «فرهنگی که باید صنعت ما، خدمات ما، کشاورزی ما، دستگاه‌های امنیتی و... ما را هدایت کند و جهت را مشخص کند چیست؟» تا از این طریق توجه همگان را به تاثیرگذاری فرهنگی خویش جلب کنند  بنابراین منطقا همه مسؤول فرهنگ هستند. این نگاه راهبرد کلان نقشه مهندسی فرهنگی است؛ اصلاح پیامدهای کلان نظام‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی. برای رایج شدن این گفتمان و حاکم شدن آن باید دولتمردان نگاه غلط را اصلاح کنند. این نگاه غلط که ما مسؤول فرهنگ نیستیم، روحانیت مسؤول فرهنگ است، ما مسؤول فرهنگ نیستیم، ارشاد اسلامی مسؤول فرهنگ است و تعابیری از این دست باید از بین برود. اگر این تفکر غلط از ذهن‌ها رفت و به جای آن همه مدیران در رابطه با فرهنگ احساس مسؤولیت کردند، با چنین تحولی دیگر استانداران احساس مسؤولیت می‌کنند و با کمک 140 مدیری که در شورای اداری هر استان هستند فضای فرهنگی هر استان را مدیریت خواهند کرد. معنای این نظر این نیست که از فردا در همه ادارات شعائر دینی برپا کنند، بلکه منظور این است که هر مدیرکلی در کنار خود یک اتاق فکر درست کند و با کمک آنها بررسی کند سازمان تحت مدیریت من چگونه بر اعتقادات، ارزش‌ها و الگوهای رفتاری کارکنان، مراجعه‌کنندگان و فرهنگ جامعه تاثیر می‌گذارد و چگونه می‌توان آن را اصلاح کرد. البته به منظور هدایت هماهنگ این حرکت باید مهندسی فرهنگی نظام‌های اجرایی اتفاق بیفتد؛ مهندسی با همان تعریف معمول یعنی بازطراحی و تغییر در اجزای سیستم. مثلا در اقتصاد، نظام‌های بومی‌شده برای جامعه اسلامی طوری طراحی شود و شکل بگیرد که همینطور که مالیات بیشتری دریافت می‌شود، رضایتمندی نیز ایجاد شود. اگر این اندیشه درکشور جاری شد موجب می‌شود در کنار فعالیت‌های فرهنگی مستقیم، نظام‌های اداری و اجرایی نیز از ارزش‌های دینی حمایت کنند و در این حالت حجاب ‌و عفاف به‌طور پیوسته بهبود می‌یابد».
دکتر بنیانیان در پاسخ به این سوال «وطن امروز» که «پس چگونه است در اروپا که همه چیز علیه عفاف و حجاب است، باز هم شاهد حضور زنان محجبه هستیم؟» اظهار کرد: «این بحث برای جامعه‌ ماست که می‌خواهیم جامعه اسلامی داشته باشیم و تمدن ‌اسلامی را مجددا احیا کنیم اگرنه در همه جوامع تعداد اقلیتی وجود دارند که آنها به‌واسطه تربیت درست و خودباوری، کمتر تحت تأثیر محیط هستند و به این درجه از بلوغ رسیده‌اند که این رفتار من است که دیگران را باید هدایت کند. علی‌ای‌حال بحث این بود که درمان ریشه‌ای عفاف و حجاب در گرو رشد عمیق دین‌باوری در همه اقشار بویژه نسل تحصیلکرده جامعه است. آن هم با درک تمام‌عیار از دین که همه را به این نتیجه برساند که حفظ کرامت، انسانیت و رشد همه شئون اقتصادی و سیاسی و اجتماعی فقط با عمل به دستورات دین، شدنی  است. بنابراین درک ناقص از دین، درک ناقص از فرهنگ، کمکی به حل مشکلات نمی‌کند.  نماز خواندن باید منجر به راستگویی شود. نمونه کامل درونی شدن یک باور دینی و تبدیل شدن آن به ارزش و در نهایت یک الگوی رفتاری صحیح، مسأله حفظ حجاب در اروپاست که اتفاقا بسیار هم سخت و در برخی کشورها با انواعی از مجازات همراه است. به خاطر تحولی درونی که در فرد شکل گرفته مجازات‌ها برایش به لذت تبدیل شده و به همین دلیل حفظ حجاب برای او شیرین و دوست‌داشتنی است. درست مثل فضای جبهه و جنگ و شبیه همان رفتاری که حضرت زینب(س) در مواجهه با یزید داشت که همه اتفاقات و آن بلاها را به «زیبایی» تعبیر می‌فرمود. امروز این تاثیر را زن محجبه اروپایی در درونی کردن ارزش‌ها گرفته است. در داخل کشور اما حجاب برای خیلی‌ها تبدیل به عادت شده است و حتی برخی محجبه‌ها فلسفه حجاب را نمی‌دانند. همانطور که در بالا نکاتی گفته شد، تا مسائل مهم‌تر از پوشش که حجاب در ذیل آنها تعریف می‌شود حل نشود، به این آسانی‌ها نمی‌توان «بدحجابی» و «بدپوششی» و... را حل کرد».
حرف‌های ساده‌لوحانه برخی درباره حجاب برای تضعیف امر به معروف است
دکتر بنیانیان با انتقاد از برخی حرف‌های غیرعلمی می‌گوید: «خداوند زن و مرد را با نیروی جنسی قدرتمندی آفریده است تا خانواده‌ای سالم تشکیل دهند. حالا اگر این نیروی جنسی به جای تشکیل خانواده یا از خانواده به جامعه منتقل شود، زیربنای جامعه را به هم می‌ریزد چون در جایی غیر از کارکرد اصلی‌اش مورد استفاده قرار می‌گیرد.
برخی تحلیل خطی ناقص دارند، در صورتی که مسأله حجاب برای حفظ جامعه و خانواده در شرایط امروز بسیار حیاتی است. این جملات که «چرا به 4 تا مو گیر می‌دهید؟ یا چرا به دو تا تار مو حساس هستید؟» از بدفهمی موضوع است که توسط برخی مطرح می‌شود. تئوری‌های من‌درآوردی درباره حجاب، ما را به بیراهه می‌برد. مسأله فقط 4 تار مو نیست، مسأله «قدرت جنسی» است که توسط همین نمادها بروز و ظهور می‌کند و به جامعه منتقل می‌شود اگرنه پیرزن‌ها بدون حجاب بیایند در جامعه و به جای دو تار مو چندتا تار مو هم بیرون باشد اما در جوانی وقتی قدرت جنسی مطرح است نمی‌شود ساده‌انگاری کرد. انرژی جنسی با حکمت در انسان‌ها قرار داده شده است. معدود روحانیونی هستند که درک علمی ندارند، ممکن است صادقانه یا از کم‌فهمی مباحثی مثل آزادی حجاب یا اهمیت نداشتن حجاب را مطرح می‌کنند و می‌گویند مسائل دیگر مهم‌تر است اما با این جملات نمی‌شود مسأله بی‌توجهی به حجاب را حل کرد. برای اصلاح وضعیت حجاب از خود حجاب نمی‌شود و نباید شروع کرد، همه این نکاتی که درباره رفتارهای کلان و مهندسی فرهنگی گفته شد باید اصلاح شود. بعضی وقت‌ها برخی که نسبت به حجاب بی‌توجهند، به ارزش‌های دینی دیگر مثل نماز و روزه گرایش دارند یا در کارهای عام‌المنفعه شرکت می‌کنند و... اینها نشان می‌دهد ذخیره‌ای از ایمان در این افراد هست، نباید سوءاستفاده کرد و از این حرف‌ها زد که می‌شود دین داشت و حجاب نداشت. این سوءاستفاده که توسط برخی مطرح می‌شود، حرف‌های ساده‌لوحانه برخی برای تضعیف امر به معروف و نهی از منکر است».
بدحجاب‌ها زن‌های شوهردار را زجر می‌دهند
با رویکرد مهندسی فرهنگی به مسائلی از این دست توجه نشده است. چرا حرف‌های غیرعلمی «فروید» توسعه پیدا کرده است، چون حرف‌هایی از این دست را مردها خوش‌شان می‌آید و با سرعت گسترش می‌یابد. این بهانه‌ای می‌شود تا مردها با حداقل هزینه به نیازهای جنسی خود پاسخ دهند. منطق حجاب این است که نباید برای خودنمایی زندگی دیگران را متلاشی کرد. زن اگر احساس کند شوهرش صد درصد مال او نیست و در جامعه زن‌هایی هستند که حتی یک درصد شوهر او را تسخیر می‌کنند، آرامش زن به هم می‌ریزد. در واقع بدحجاب‌ها زن‌های شوهردار را زجر می‌دهند. برای همین حجاب یک معجزه الهی است، برای آرامش زن و مرد و ثبات خانواده. شبکه روابط جنسی اگر از درون خانواده به بیرون کشیده شد، به نسل بعدی آسیب می‌زند. اگر نیازهای زن و مرد بیرون خانواده طراحی و پاسخ داده شود، آرامش از زن و مرد گرفته می‌شود و خانه تبدیل به مسافرخانه می‌شود. نسل بعدی چون محبت ندیده است بشدت به بزهکاری روی می‌آورد. مرد اگر بیرون خانه از بلای بدحجاب‌ها در امان باشد و چشمش کمتر آسیب‌دیده باشد، عصر با ذوق و شوق به خانه می‌رود.


Page Generated in 0/0070 sec