printlogo


کد خبر: 143118تاریخ: 1394/5/14 00:00
بهنوش بختیاری، توافق، بقالی و سلمانی و یک روزنامه عصبانی

توهین کم‌سابقه یک روزنامه اصلاح‌طلب به بهنوش بختیاری بازیگر طنز و کمدی سینما و تلویزیون می‌تواند نشان دهد میزان نقدپذیری مدعیان روشنفکری چقدر است. برخی‌ اصلاح‌طلبان برخلاف نقاب نقدپذیری و حمایت از آزادی بیان که بر چهره خود زده‌اند همواره نشان داده‌اند از نعمت تحمل صدای منتقد بی‌بهره‌اند و در صورت مشاهده نظر مخالف، انواع و اقسام‌ توهین‌ها و تهمت‌ها را به طرف مقابل می‌زنند. یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب بهنوش بختیاری را با الفاظ سخیف خود بمباران کلمات موهن کرد، چراکه وی در جایی گفته بود: «دوست دارم جامعه‌شناسی بخوانم تا مثلا بعد از توافق هسته‌ای سریع ذوق‌زده نشوم».
این روزنامه در مطلبی با تیتر «واسه‌ نونه واسه نونه» نوشت: «بهنوش بختیاری یک بازیگر طنز و شومن است و اندازه‌ همان سلمونی یا بقال می‌توان روی نظرش حساب کرد و بس. ضمن اینکه چون نیازمند حضور در صداوسیماست و چنین حرف مضحکی زده، حتما به اندازه‌ افراد عادی هم نظرش ارزش ندارد... هر کسی حرفش به اندازه‌ خودش ارزش دارد و دلقک به اندازه‌ خودش...».
1- این مطلب در دفاع از بهنوش بختیاری نیست بلکه نقدی است بر نقدپذیری طرف مقابل. اگر از این موضوع به راحتی بگذریم که بهنوش بختیاری قدرتمندترین زن ایرانی در شبکه‌های اجتماعی است و هواداران بسیاری دارد، وی را می‌توان یک زن فعال ایرانی دانست. اصلا بهنوش بختیاری را نماینده زنان خیلی معمولی ایران بدانیم؛ آیا زنان خیلی معمولی ایرانی حق اظهارنظر درباره مسائل روز مملکت را ندارند؟! اصلا همین عدم نقدپذیری بیانگر خودبزرگ‌بینی و خود‌برتربینی نویسنده است. البته این نگاه از بالا به پایین در میان نخبگان دولت فعلی نیز مسبوق به سابقه بوده تا جایی که یکی از نزدیکان دولت از اظهارنظر رانندگان تاکسی درباره انرژی هسته‌ای نیز انتقاد کرده بود.
2- نویسنده‌ای که به بهنوش بختیاری توهین کرده، وقیحانه نوشته روی نظر وی به اندازه همان بقال و سلمونی می‌توان حساب کرد!

اولا اگر نظر بختیاری ارزشی نداشت نویسنده فوق اینقدر عصبانی نمی‌شد و توهین‌ها و افتراهای وی به این بازیگر نشان می‌دهد نظر بختیاری ارزش آن را داشته که آقای نویسنده دست به قلم ببرد. ثانیا آقای نویسنده به راحتی خود را بالاتر از یک بقال و یک سلمانی دیده است و گویا بقال‌ها و سلمانی‌ها جزو انسان‌های درجه چندم در ایران هستند! این نگاه درجه‌بندی و توهین‌آمیز نه حمله به بهنوش بختیاری که توهین به هموطنانی است که شغل‌های مختلف دارند. آقای نویسنده به راحتی خود را برتر از یک بقال و یک سلمانی شریف می‌داند و فکر می‌کند بهتر از بقیه می‌فهمد و شعور والایی دارد!
3- بهنوش بختیاری متهم به «نان به نرخ روز خوردن» شده است؛ اگر بختیاری یا هر کسی که نقدی به روند مذاکرات یا عکس‌العمل‌ها به توافق دارد، «نان به نرخ روز‌خور» بود که باید از توافق هسته‌ای اخیر حمایت می‌کرد. اتفاقا کسی که نقدی بر روند مذاکرات یا اتفاقات بعد از آن دارد، نشان می‌دهد «چشمداشتی» به تشویق‌های احتمالی دولتی‌ها در عرصه‌های مختلف مانند هنر ندارد و همرنگ جماعت نان‌به نرخ روزخور نشده است.
4- آقای نویسنده عصبانی به راحتی به بهنوش بختیاری که یک بازیگر طنز و کمدی است و همواره اعلام کرده خوشحال می‌شود مردم را بخنداند لقب دلقک داده است. قطعا یک دلقک نیز انسان است اما برای توهین به اشخاص این کلمه را به کار می‌برند و کسی که این چنین بی‌منطق بر یک بازیگر زن می‌تازد، دون‌مایه‌ای است که برای قرار گرفتن در جایگاه میان‌مایگی دست و پا می‌زند و می‌خواهد با استفاده از ابزاری سخیف به مرتبه‌ای وزین برسد! مشکل، نویسنده ضعیفی که برای پوشاندن ضعف خود سر و صدا راه می‌اندازد نیست؛ مشکل مجموعه‌ای است که با پروار کردن چنین کسانی توهم «خودبزرگ‌بینی» و «خودبرتربینی» را در بین اعضای خود رواج می‌دهد تا از فهمیدن این مطلب ساده که «کسی بر دیگری برتری ندارد مگر باتقواتر‌ها» هم عاجز بمانند. هیچ‌کس بر دیگری برتری ندارد؛ حتی نویسنده مطلبی که از نظرتان گذشت بر نویسنده عصبانی روزنامه اصلاح‌طلب!
 


Page Generated in 0/0133 sec