printlogo


کد خبر: 143172تاریخ: 1394/5/15 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با فاطمه آتسوکو،تازه مسلمان ژاپنی به مناسبت سالروز بمباران اتمی هیروشیما از سوی آمریکا
آمریکایی‌ها به دنبال سلطه بر جهان هستند

مرتضی اسماعیل‌دوست: در سالروز بمباران اتمی شهر هیروشیما و ادامه یافتن آن در ناگازاکی توسط آمریکا، ایده‌های بسیاری برای پرداخت رسانه‌ای وجود داشت، چرا که ابعاد روانی حادثه دردناکی که از 6 آگوست سال 1945 آغاز شده و رفتار سلطه‌جویانه آمریکایی‌ها در قبال کشورهای دیگر را در طی سال‌هایی دنباله‌دار در پی داشته است، می‌تواند فضایی برای تحلیل، گفت‌وگو و موشکافی را موجب شود. از این رو سراغ بانویی ژاپنی رفتم که با طی طریق دانایی به سمت نورانیت اسلام حرکت کرده و با انتخاب «فاطمه» به عنوان الگوی زندگی خود، مسیری دوباره از زیستن را طراحی کرده است. «آتسوکو هوشینو» حالا با کوله‌باری از دلدادگی به «فاطمه آتسوکو»ی مسلمان تبدیل شده و هنوز خاطره مردمان دردمند ژاپنی را از «اوجی‌یا» تا «تهران» به همراه دارد.
 چطور شد که میان ادیان مختلف سراغ اسلام رفتید و با وجود دروغ‌پردازی رسانه‌های جهان، این دین را بهترین گزینه برای زیستن قرار دادید؟
جرقه اولیه از حادثه 11 سپتامبر پیش آمد و وقتی تصاویر دریافتی از تلویزیون را می‌دیدم، به این فکر کردم که مسلمانان چه افرادی هستند.
 در حادثه 11 سپتامبر 2001 که رسانه‌های غربی تهمت‌هایی دروغین را به مسلمانان حقیقی شکل داده بودند!
بله! اما آن تصاویر مانند فیلم‌های هالیوودی برایم دروغین تعبیر می‌شد و از طرفی به خاطر اینکه پیش از آن با مسلمانان آشنا نبودم، علاقه‌مند شدم که بروم و از طریق اینترنت درباره این دین تحقیق کنم، چرا که دین ما بودایی بود و فاصله‌ای زیاد با مسلمانان داشت. البته من پیش از این هم از طریق عمویم که مسیحی شده بود به مطالعه انجیل پرداخته و با این دین هم آشنا شده بودم. عمویم حالا در ژاپن، کشیش است. من هم به دنبال دینی بودم که به من آرامش داده و برای زندگی کردن همراهم باشد.
  با وجود ضدیتی که رسانه‌های غالب غربی با اسلام دارند، اطلاعات خود را از چه منابعی پیدا کردید؟
الحمدلله دیگر فضای شبکه‌های مجازی خوب شده و من از طریق اینترنت تحقیقات خود را دنبال کردم و مقالات و کتاب‌های مختلفی را که درباره دین اسلام بود خواندم و قرآن را هم مطالعه کردم و دیدم بسیاری از خواسته‌هایم در همین قرآن وجود دارد و آن آرامشی را که به دنبالش بودم در آن پیدا کردم. با مطالعاتی که کردم فهمیدم اسلام آن چیزی نیست که رسانه‌ها دارند می‌گویند و مسلمانان واقعی تروریست نیستند. در حدود یک سال و نیم تحقیقات کردم و در نهایت مسلمان شدم، البته در ابتدا تفاوت میان سنی و شیعه را نمی‌دانستم و چون تبلیغات سنی‌ها بیشتر بود، اولش تا 6 ماه سنی بودم اما وقتی به مرکزی که در توکیو بودم رفتم با خواندن ترجمه‌ها و مطابقت آنها با زبان عربی کمی مشکوک شدم، چون در آن مرکز ترجمه‌های ژاپنی ارائه شده به من با قرآن واقعی تفاوت داشت، مثلا به جای راکعون به ژاپنی ترجمه شده بود ساجدون و می‌گفتند اینها براساس تفسیر ما است! درصورتی که قرآن براساس واقعیتی مشخص شکل گرفته است. کم‌کم اطلاعاتم از ادبیات عربی بهتر شد و خیلی از ترجمه‌ها را خودم پیدا کردم. در اینترنت هم با مسلمانان در ارتباط بودم. بعضی از سنی‌ها به من می‌گفتند که شیعه نشوم، چرا که موجب گمراهی‌ام می‌شود اما برایم جالب بود که آنهایی که شیعه بودند معمولا می‌گفتند درباره هر دو مورد تحقیق کن و من هم با بررسی انجام داده شیعه شدم.
 آرامشی را که به دنبالش بودید با انتخاب دین اسلام به دست آوردید؟
من قبلا درباره حدود آزادی انسان و نحوه زندگی به بن‌بست رسیده بودم و احساس پوچی می‌کردم و هدف و معنی زندگی را نمی‌دانستم. وقتی به آیه‌ای در قرآن رسیدم که اشاره داشت: «من جن و انس را فقط برای اینکه مرا عبادت کنند آفریدم» هدف و معنی زندگی را پیدا کردم و وقتی حدیث شیعه را خواندم همه چیز برایم قطعی شد که اسلام چه دین موثری در زندگی است.
 برای شمایی که دین بودایی داشتید، انتخاب دین اسلام در جامعه ژاپن مشکل نبود؟
 بعد از اینکه مسلمان شدم از توکیو به شهر کوچک خودمان به نام «اوجی‌یا» در استان نیگاتا پیش خانواده‌ام بازگشتم. در آن شرایط خیلی برایم سخت بود که زندگی کنم و تا 7 سال که در آنجا بودم تقریبا هر روز با خانواده‌ام بابت انتخاب این دین اختلاف داشتم، چون آنها فکر می‌کردند من دیوانه شده‌ام و مسلمانان مرا شست‌و‌شوی مغزی داده‌اند! در همان دوران از خدا خواستم که به من کمک کند و به خدا گفتم خودت من را دعوت کردی و من پذیرفتم اسلام بیاورم و خودت یاری‌ام کن. مانند داستان حضرت موسی بود که به دنبال دعوت خداوند می‌رفت. در روزهایی که دنبال برطرف کردن شبهات خودم در اینترنت بودم با آقای ابراهیم‌نژاد آشنا شدم که بعدها با هم ازدواج کردیم. ایشان هم عضو همان سایت اسلامی بودند و در آنجا درباره مسائل دینی بحث می‌کردیم و البته فقط از طریق تایپ‌کردن با هم ارتباط داشتیم، تا اینکه شرایط آشنایی پیش‌آمد و 7 سال انتظار کشیدیم، چرا که هم خانواده من و هم خانواده ایشان مخالف ازدواج ما بودند. خانواده‌ام به من گفتند باید قبل از ازدواج به ایران بروی و شرایط را بسنجی و من این کار را کردم. بعد به ژاپن بازگشتم و تصمیم قطعی خود را برای زندگی گرفتم تا برای ازدواج و زندگی به ایران بیایم. خوشبختانه در این 5 ساله که با هم زندگی می‌کنیم احساس خوشبختی داریم.
 در این سال‌هایی که به دنبال اطلاعاتی از اسلام بودید، آیا با ایرانی‌ها هم آشنایی پیدا کردید؟
در اینترنت مسلمانان ایرانی هم بودند و با هم درباره مسائل دینی گفت‌وگو می‌کردیم تا اینکه با همسرم که ایرانی است آشنا شدم. من دوست داشتم از طریق ازدواج به سرزمینی مسلمان مهاجرت کنم، همان طور که در قرآن درباره مهاجرت اشاره شده است. البته در همان بار اولی که به فرودگاه تهران رسیدم، همسرم به من گفت: فکر نکن که به ام‌القرای اسلام آمدی و شاید برخی‌ها در اینجا مسائل دینی را به خوبی اجرا نکنند. اگر چه من از دیدن موارد خلاف دین ناراحت می‌شوم اما چیزی از علاقه و ارادت من به دین اسلام کم نمی‌شود، چون می‌دانم اسلام حقیقی چیز دیگری است و اینها را با هم قاطی نمی‌کنم. به قول امیرالمومنین علی (ع) ما باید حقیقت را از باطل بشناسیم. همه اتفاقات رخ داده نشان می‌دهد حقیقت اسلام چقدر درست است. الحمدلله حالا دیگر شناخت و علاقه من به اسلام بیشتر هم شده و از زندگی در ایران و کنار همسرم خوشحالم.
  70 سال از واقعه دردناک بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناگازاکی می‌گذرد و هنوز آن خاطره تلخ برای ژاپنی‌ها و مردمان جهان باقی است. به نظرتان چرا آمریکایی که به کشورهایی مانند ایران اتهام ساخت بمب می‌زند، چنین صحنه‌های دلخراشی را در تاریخ به ثبت رساند؟
الحمدلله الان شرایط عوض شده و با رشد ارتباطات جمعی حقایق بیشتر از گذشته روشن شده است که آمریکایی‌ها چه کشور جنگ‌طلبی در جهان هستند. مردم ژاپن هیچ وقت آن حادثه را فراموش نمی‌کنند و پدر‌بزرگ و مادر‌بزرگ من هر وقت درباره آن حادثه صحبت می‌کردند واقعا دچار ناراحتی و خشم می‌شدیم. در نزدیکی شهر ما، شهر بزرگی به نام «ناگااوکا» وجود دارد که تبعات بمباران به آنجا آمده بود و به قول مردم ما فرش بمب پهن کرده بودند!  واقعا حادثه تلخی بود و هنوز خیلی‌ها با آن مساله درگیر و دچار صدماتی هستند. آمریکایی‌ها در حدود 10 ثانیه نزدیک به 20 هزار نفر را کشتند و کلی حادثه دیده به جا ماند.
 شما به عنوان یک ژاپنی که تحقیقات خوبی هم انجام می‌دهید، دلیل اصلی آن اقدام ضد انسانی آمریکایی‌ها را در چه می‌دانید؟
به نظرم آمریکایی‌ها می‌خواستند آن بمب‌ها را روی مردم ژاپن آزمایش کنند، چون دیگر مردم ژاپن شکست در جنگ جهانی را پذیرفته بودند و آن بمب‌ها تأثیری در شرایط جنگ نداشت. هنوز غربی‌ها فکر می‌کنند آن چند بمب کار درستی بوده و با آن جنگ را خاتمه دادند، در صورتی که این‌طور نیست. همه حرف‌های آمریکایی‌ها دروغ بوده و برخلاف واقعیت است و تنها می‌خواستند آزمایش بمب اتمی داشته باشند و بعد از آن حادثه چند پزشک به ژاپن فرستادند که به بیماران کمک کنند، در صورتی که آنها کاری نکردند و فقط نظاره می‌کردند. به نظرم آنها برای بررسی تاثیر بمب‌ها به ژاپن آمده بودند! آمریکایی‌ها در حدود 10 سال بعد از آن حادثه بر ژاپن حکومت کردند و خیلی از اطلاعات را در آنجا محدود کردند تا کسی از حقیقت آگاه نشود. آمریکایی‌ها به دنبال سلطه بر جهان هستند.
 یکی از اقدامات برنامه‌ریزی شده غرب تلاش برای نمایش تصویری دروغین از زن مسلمانی است که حجاب را برای زندگی خود برگزیده. شما به عنوان بانویی که با آگاهی این نوع زندگی را انتخاب کرده‌اید، با این شکل زندگی دچار محدودیت شده‌اید؟
حرف غربی‌ها حقیقت ندارد و من با اطلاع از شرایط و با وجودی که زندگی گذشته‌ام شکل دیگری داشت، در شرایط جدید با حجاب دارای آرامش بهتری هستم و بیشتر احساس بندگی و نزدیکی به خدا دارم و هیچ‌گونه محدودیتی را هم در فعالیت خود احساس نمی‌کنم. به نظر من انسان‌ها 2 گروه هستند و اگر بنده خدا نشوند، بنده شیطان می‌شوند و وعده شیطان هم جز فریب و دروغ نیست. رسانه‌های غربی درباره آزادی زنان و مسأله حجاب دروغ می‌گویند و من خودم حالا با انتخاب اسلام از قید‌و‌بند دنیا آزاد شدم و از نظر روحی و روانی احساس خوشبختی می‌کنم.
 چه برنامه‌هایی برای ترویج دین اسلام در کشورهای دیگر و به خصوص در کشور خودتان، ژاپن دارید؟
ان‌شاء‌الله از پاییز امسال قرار است در جامعه‌المصطفای قم که مخصوص خارجی‌های مقیم ایران است، تحصیلات حوزوی داشته باشم و دوست دارم باز هم بیشتر از اسلام بدانم و این دین را به دیگران هم معرفی کنم. فعلا کتابی چاپ نکردم اما برنامه‌هایی دارم و فعلا در فضای مجازی، ترجمه‌هایی را درباره دین اسلام به زبان ژاپنی و انگلیسی انجام می‌دهم و در مساجد و مراکز دینی و بسیج و تلویزیون هم برنامه‌هایی داشته‌ام.


Page Generated in 0/0063 sec