printlogo


کد خبر: 143195تاریخ: 1394/5/15 00:00
زد و خورد سفرا در مجلس رسمی!

«میرزانصرالله خان مشیرالدوله نائینی» در تاریخ ایران به عنوان آخرین صدراعظم دوران استبداد و اولین رئیس‌الوزرای دوره مشروطه شناخته می‌شود. وی که پیش از احراز مسؤولیت آخرین صدراعظم دوران استبداد، چند سالی وزیر امورخارجه بود، پاییز سال 1284 در کابینه عین‌الدوله در محل وزارت امور خارجه میزبان سفرا و کارداران کشورهای خارجی بود. در آن زمان سر «آرتور هاردینگ» وزیرمختار انگلیس در ایران بود. وی که در مجلس وزارت امور خارجه حضور داشت، جریان یک منازعه و زد و خورد فیزیکی میان سفرای روسیه و بلژیک را از نزدیک شاهد بود. «هاردینگ» در کتاب خاطرات خود راجع به این حادثه چنین می‌نویسد: «... وزیرمختار جدید روسیه دیپلماتی بود از نژاد روس و با ریش جوگندمی. احساسات ضدانگلیسی‌اش خیلی قاطع‌تر و مصمم‌تر از اسلافش بود که من آنها را می‌شناختم. ولی هرگز پرده بر این احساسات خصمانه نمی‌کشید و علناً نشان می‌داد از برقرار کردن رابطه دوستانه با وزیرمختار و اعضای عالیرتبه سفارت انگلیس اکراه دارد. وخیم‌ترین اشتباه این مرد، آن طرز رفتار عجیبش بود که در شب میهمانی وزیر امور خارجه ایران که به افتخار نمایندگان سیاسی خارجه مقیم تهران ترتیب داده شده بود از خویشتن بروز داد. آن شب موقعی که ضیافت به پایان رسید و میهمانان شروع به بازگشت به خانه‌های خود کردند، اسکورت قزاقان
روس - که علی‌الرسم جلوی کالسکه وزیرمختار حرکت می‌کردند - سعی کردند از تمام کالسکه‌های دیگر پیش بیفتند و از قضا اولین کالسکه‌ای که خواستند پشت سر بگذارند، متعلق به وزیرمختار بلژیک «میسیون زراشتفانس» بود. اما این دیپلمات بلژیکی، مقدم‌السفرا بود و چون کالسکه‌اش به موجب مقررات بین‌المللی وین باید جلوتر از کالسکه وزیرمختار روس حرکت کند، اجازه نداد قزاق‌های سفارت روس حق مسلمش را پایمال کنند و پافشاری‌اش در این زمینه منجر به حادثه‌ای بسیار بعید و اسفناک شد که به کلی با موازین و رفتار دیپلماتیک مغایر بود. به این معنا که کالسکه‌چی‌های طرفین به هم حمله کردند و با یکدیگر گلاویز شدند. این حملات به‌تدریج به فحش‌های مستهجن کشید و سرانجام دامنه زد و خورد وسعت یافت و به جایی رسید که وزرای مختار بلژیک و روسیه جلوی چشم آن همه میهمان و مستخدم و تماشاچی به روی هم پریدند و با یکدیگر گلاویز شدند و خلاصه! وضعی به وجود آوردند که خیلی احتمال می‌رفت به یک «ماجرای شدید سیاسی» میان دولتین روسیه و بلژیک منجر شود. اما وزیرمختار بلژیک، نگذاشت قضیه به جاهای بدتر بکشد و دستور داد راه را برای عبور کالسکه وزیرمختار روسیه باز کنند، ولی در ضمن با اخذ سند از شهود قضیه - که رفتار توهین‌آمیز وی را به چشم دیده بودند - از مجرای حکومت متبوع خود شکایتی تسلیم سن‌پترزبورگ کرد که کالسکه‌چی مسیو اشتامر برای اینکه راه را برای عبور اربابش باز کند کالسکه او را به زور کنار زده و اعتنایی به این مساله نکرده که سفارتین روسیه و بلژیک دارای حقوق و احترامات و شؤون متساوی در خاک ایران هستند. بنابراین دولت متبوع وی، به استناد آیین‌نامه مربوط به طرز رفتار سفرا و نمایندگان سیاسی خارجه، حق دارد رسماً از دولت روسیه بخواهد شخص وزیرمختار را برای عذرخواهی به سفارت بلژیک بفرستد و توهینی را که به نماینده سیاسی پادشاه بلژیک در تهران شده است بدین وسیله جبران کنند. در عین حال، برای اینکه مسیو اشتامر در نظر همقطاران سیاسی‌اش (دیپلمات‌های مقیم تهران) به کلی تحقیر و سرافکنده نشود، شاکی (وزیرمختار بلژیک) رسماً اعلام داشت حاضر است وزیرمختار روسیه را هنگامی که برای عذرخواهی به سفارت بلژیک می‌آید با فراک مشکی و کلاه رسمی، به شرطی که آن را در دست گرفته باشد، به حضور بپذیرد و دیگر زیاد در این باره اصرار نکند که مشارالیه طبق موازین بین‌المللی با لباس تمام رسمی ملیله و کلاه مخصوص پردار مراسم عذرخواهی را انجام دهد. مسیو اشتامر که مدت‌ها عادت کرده بود در برخورد با نمایندگان سیاسی کشورهای کوچک‌تر نخوت و تفرعن به خرج دهد، در این مورد ناچار شد غرور دهن‌سوز خود را بلع کند و برای انجام مراسم عذرخواهی شخصاً در سفارت بلژیک حضور یابد و اگرچه ترتیبات پیشنهادشده به وسیله وزیرمختار بلژیک - که مخصوصا برای رعایت حال او در نظر گرفته شده بود - مساله عذرخواهی را نسبتاً آسان کرد، ولی هر چه بود برای وزیرمختاری که مدت‌ها عادت کرده بود میان نمایندگان سیاسی خارجه کسی را بالاتر از خود قبول نداشته باشد، همین موضوع که کلاه به دست به سفارت بلژیک برود و از وزیرمختار آن کشور عذرخواهی کند، درسی بود بجا که کاملاً سرخورده و سرافکنده‌اش کرد.
منبع: خاطرات سیاسی سر «آرتور هاردینگ» وزیرمختار بریتانیا در تهران، انتشارات کیهان


Page Generated in 0/0060 sec